eitaa logo
🇮🇷🦋 شعـر زیبـا 🦋🇮🇷
3هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
[ لـیـنـک ڪـانـال ] http://eitaa.com/joinchat/291176566C5b2b957abf [ مدیر اصلی کانال @Hasibaa6 ]
مشاهده در ایتا
دانلود
بگفتمش به لبم بوسه‌ای حوالت کن به خنده گفت کِی‌ات با من این معامله بود؟ @sherziba110 🌹🌹🌹
دوش بی روی تو آتش به سرم بر می‌شد و آبی از دیده می‌آمد که زمین تر می‌شد تا به افسوس به پایان نرود عمر عزیز همه ذکر تو می‌رفت و مکرر می‌شد چون شب آمد همه را دیده بیارامد و من گفتی اندر بن مویم سر نشتر می‌شد آن نه می بود که دور از نظرت می‌خوردم خون دل بود که از دیده به ساغر می‌شد از تو به هر سو که نظر می‌کردم پیش چشمم در و دیوار مصور می‌شد چشم چو بخفتی همه لیلی دیدی مدعی بود اگرش خواب میسر می‌شد هوش می‌آمد و می‌رفت و نه دیدار تو را می‌بدیدم نه خیالم ز برابر می‌شد گاه چون عود بر آتش دل تنگم می‌سوخت گاه چون مجمره‌ام دود به سر بر می‌شد گویی آن صبح کجا رفت که شب‌های دگر نفسی می‌زد و آفاق منور می‌شد سعدیا عقد ثریا مگر امشب بگسیخت ور نه هر شب به گریبان افق بر می‌شد @sherziba110 🌹🌹🌹
درگوشه ای از آرزوهایم تنهاتو را می خواستم شاید بی آنکه گاهی باورت باشم با عشق می گفتم فقط باید باور نکن ارزان شود روزی دیگر پراید از مد نمی افتد ازقیمت افتادیم در دنیا از قیمتش اما نمی افتد اصغر @sherziba110 🌹🌹🌹
یک شب که طوفان بود وباران بود ماشین ویک زن پشت فرمانش... مردی ز در بیرون زد از وحشت می دید دارد می رود جانش هرگز ندیدی سوز وسازم من رفتی نپرسیدی توحالم را فریاد کردم،کی شنیدی تو؟ آن ناله ها و قیل وقالم را؟ بعد از تو شعرم سرد وبی روح است چون برگ لرزان در دل بادم آه از‌. خزان آ ر زو ها یم چون برگ زرد از شاخه افتادم! بی تو گل پژمرده را مانم من بی تو برگ زرد پاییزم چون عابری گم گشته ام درمه آهنگ شب‌های غم انگیزم یخ‌ کرده ، پژمرده ست شعر من ای جان شیرینم ، گل یاسم یک دم بیا در بسترم بنشین تا جان بگیرد بیخ احساسم @sherziba110 🌹 🌹 🌹
دوستان وقت گل آن به که به عشرت کوشیم سخن اهل دل است این و به جان بنیوشیم خوش هواییست فرح بخش خدایا بفرست نازنینی که به رویش می گلگون نوشیم @sherziba110 🌹🌹🌹
در عشق باش که مست عشقست هر چه هست بی کار و بار عشق بر دوست بار نیست گویند عشق چیست بگو ترک اختیار هر کو ز اختیار نرست اختیار نیست 🌹🌹🌹
ندانم آن که دل و دین ما به سودا داد بهای آن چه گرفت و به جای آن چه خرید سیاه دستی آن ساقی منافق بین که زهر ریخت به جام کسان به جای نبید سزاست گر برود رود خون ز سینه ی دوست که برق دشنه ی دشمن ندید و دست پلید چه نقش باختی ای روزگار رنگ آمیز که این سپید سیه گشت و آن سیاه سپید @sherziba110 🌹🌹🌹
من این چشمے که رویت رانمی‌بیند نمی‌خواهم که یعقوبے که یوسف را نبیند کورتر بهتر @sherziba110 🌹 🌹 🌹
تو با اغیار پیش چشم من می در سبو کردی من از بیم شماتت گریه پنهان در گلو کردم @sherziba110 🌹🌹🌹
می سپارم این دلم را تو ،اما بدان جای دنجی در دلت بگذاری آن را، @sherziba110 🌹🌹🌹
نفسم ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺯ ﻫﻮﺍﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻪ ﭼﻪ ﺭﻭﯾﯽ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻭﻗﺖ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻫﻤﻪ ﯼ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺭﻗﺼﺪ ﺑﺎﺯ ﮐﻦ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ , ﻫﻮﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﯽ ﺳﺒﺐ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺧﯿﺮﻩ ﺑﻪ ﻟﺒﻬﺎﯼ ﺗﻮﺍﻡ ﻓﮑﺮ ﺑﯽ ﺟﺎ ﻧﮑﻨﯽ ﻭﺍﮊﻩ ﯼ ‏( ﻣﺎ ‏)ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻣﺮﺯ ﻣﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻗﺪﻣﯽ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻧﯿﺴﺖ ﺩﻭ ﻗﺪﻡ ﺭﺍﻩ ﺑﯿﺎ ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﺩﻭﺗﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﯽ ﺳﺒﺐ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﺰﺭﻋﻪ ﺍﺕ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻢ ﻋﺎﺷﻖ ﺳﺎﺩﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ در عشق نمی‌دانم درمانِ دلِ خویش خواهم که کنم صبر ولی دسترسَم نیست خواهم که به شادی نفسی با تو برآرم از تنگ دلی جانا ، جای نفسم نیست... َسنایی @sherziba110 🌹🌹🌹
ما درس صداقت و صفا می‌خوانیم ‏آیین محبت و وفا می‌دانیم ‏زاین بی‌هنران سفله ای دل! مخروش ‏کآن‌ها همه می‌روند و ما می‌مانیم... @sherziba110 🌹🌹🌹