غزل هایی که بر رویت اثر گفتی ندارد را
برای ماه می خواندم نظر می کرد پایین را
#کاظم_بهمنی
❤️❤️
─━━━⊱🎀⊰━━━─
@sherziba110
ای کاش آن شب دست در مويش نمیبرد
زلفش که آمد روی پيشانی دلم رفت!
#کاظم_بهمنی
🌱♥️♥️🌱
@sherziba110
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
همه گفتند مرو، دیدم و نشنیدمشان
مثل این بود به یک رود بگویند: بایست
━━━━💠🌸💠━━━━
#کاظم_بهمنی
♥️⃟••⃟🍎
@sherziba110
درد یک پنجره را پنجرهها میفهمند
معنی کور شدن را گرهها میفهمند...
سخت بالا بروی،ساده بیایی پایین
قصه تلخ مرا سُرسُرهها میفهمند...
یک نگاهت بهمن آموخت که در حرف زدن
چشمها بیشتر از حنجرهها میفهمند...
آنچه از رفتنت آمد به سرم را فردا
مردم از خواندن این تذکره ها میفهمند...
نه نفهمید کسی منزلت شمس مرا
قرنها بعد در آن کنگرهها میفهمند...
#کاظم_بهمنی✨
♥️⃟••⃟🔥
@sherziba110
زیر باران که به من زل بزنی، خواهی دید
فنِ تشخیص نم از چهرهی گریان سخت است!
#کاظم_بهمنی
♥️⃟••⃟🌺
@sherziba110
مرا به خلسه میبرد حضور ناگهانیات
سلامو حالپرسیو شروع خوشزبانیات...
فقط نهکوچه باغِما،فقط نهاینکه اینمحل؛
احاطه کرده شهر را شعاع مهربانیات...
دوباره عهد میکنی کهنشکنی دل مرا
چهوعدهها کهمیدهی بهرغمِ ناتوانیات...
جواب کن به جز مرا؛صدا بزن شبی مرا
و جای تازه باز کن میان زندگانیات...
بیا فقط خبر بده مرا قبول کردهای
سپس سر مرا ببر به جای مژدگانیات...
#کاظم_بهمنی
✯…C᭄
❤️❤️❤️
@sherziba110
نه تبسم، نه اشاره، نه سوالی هیچ چیز
عاشقی چون من فقط او را تماشا میکند
#کاظم_بهمنی
♥️⃟••⃟🍇
@sherziba110
ماندهام لحظهی پیچیدن عطر تو به شهر،
ملکالموت پی چند نفر می آید؟
#کاظم_بهمنی
𝄞⃟♥︎
@sherziba110
چه دیدهها که دلت را به وعده خوش کردند
چه وعدهها که دل من ندیده رد میکرد🕊
#کاظم_بهمنی
.✾࿐༅♥️༅࿐✾✾࿐༅♥️༅࿐✾
✾࿐༅♥️༅࿐✾✾࿐༅♥️༅࿐✾
@sherziba110
•••┈✾~💔~✾┈•••
تا خدا بهتر بسوزاند مرا خواهد گذاشت
یک نمایشگر در آتش،دوربینی در بهشت..!
#کاظم_بهمنی
✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ
@sherziba110
به یک نفر که شبیه تو دلربا باشد
هنوز مثل گذشته نگار میگویند
#کاظم_بهمنی
✯…C᭄
❤️❤️❤️
@sherziba110
آرزویی را که حبسش کردهام در سینهام
از همه زندانیانِ شهر، زندانیتر است
#کاظم_بهمنی
𝄞⃟♥︎
@sherziba110
.
یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن
چشمها بیشتر از حنجره ها میفهمند
#کاظم_بهمنی
✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ
@sherziba110
چه کرده ای تـღـو با دلم
که از تـღـو پیش دیگران
گلایه هم که می کنم
شعر حساب می شود
#كاظم_بهمنی
✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ
@sherziba110
آنچه از رفتنت آمد به سرم را فردا
مردم از خواندن این تذکره ها می فهمند
#کاظم_بهمنی
┏━━ .•🍃🌹🍃•°━━┓
@sherziba110
┗━━ °•🍃🌹🍃•°━━┛
هر چه من نقشه کشیدم به تو نزدیک شوم
کم نشد فاصله، تقصیر تو هر چند نبود...
#کاظم_بهمنی
༊࿐𖡹 𖡹࿐༊
@sherziba110
تا برآمد نفسم، جمعِ هوادارت سوخت
روبهروی منِ دیوانه، نفر جمع مکن
#کاظم_بهمنی
💞-•❅•-💞-•❅•-💞-•❅•-💞
@sherziba110
وزش باد شدید است و نخم محکم نیست!
اشتباه است مرا دورتر از این کردن
#کاظم_بهمنی
ـــــــــــــــــــــــــــ♥️ℒℴνℯ♥️ـــــــــــــــــــــــــــــ
@sherziba110
ـــــــــــــــــــــــــــ♥️ℒℴνℯ♥️ـــــــــــــــــــــــــــــ
ایستادی لبهی زندگی ام؛ از این روست
هر کسی رفت سراغت نفسم بند آمد..!
#کاظم_بهمنی
❤️❤️
─━━━⊱🎀⊰━━━─
@sherziba110
می رسد یک روز فصل بوسه چینی در بهشت
روی تختی با رقیبان می نشینی در بهشت
تا خدا بهتر بسوزاند مرا، خواهد گذاشت
یک نمایشگر در آتش، دوربینی در بهشت
صاحب عشق زمینی را به دوزخ می برند
جا ندارد عشق های این چنینی در بهشت
گیرم از روی کرم؛ گاهی خدا دعوت کند
دوزخی ها را برای شب نشینی در بهشت
با مرامی که من از تو باوفا دارم سراغ
می روی دوزخ مرا وقتی ببینی در بهشت
من اگر جای خدا بودم برای ظالمین
خلق می کردم به نامت سرزمینی در بهشت
#كاظم_بهمنی
ـــــــــــــــــــــــــــ♥️ℒℴνℯ♥️ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110
ای درآمیخته با هر کسی از راه رسید !
می توان از تــو فقط دور شد و آه کشید
پرچــم صلــح برافراشته ام بر سر خویش
نه یکی ؛ بلکه به اندازه ی موهای سفید
سال ها مثل درختی که دم نجاری ست
وقت ِ روشن شدن ارّه وجــودم لرزید
ناهماهنگی تقدیر نشان داد به من
به تقاضــای خود اصـــرار نباید ورزید
شب کوتاه وصالت به «گمان» شد سپری
دست در زلف تــو نابرده دو تا صبـــح دمید
من از آن کوچ که باید بروی کشته شوی
زنده برگشتم و انگیــزه ی پـرواز پرید
تلخـــی وصل ندارد کـــم از اندوه فراق
شادی بلبل از آنست که بو کرد و نچید
مقصد آنگونه که گفتند به ما ، روشن نیست
دوستان نیمـــه ی راهید اگــــر ، برگردید !
#کاظم_بهمنی
ــــــــــــــــــــــــــ❤ℒℴνℯ❤ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110
از سحر عطر دلانگیز تو پیچیده به شهر
باز دیشب چه کسی خواب تو را دیده به شهر
#کاظم_بهمنی
🎀 @sherziba110🎀
💞💞
تا تو بودی در شبم، من ماه تابان داشتم
روبروی چشم خود چشمی غزلخوان داشتم🌱
حال اگر چه هیچ نذری عهده دار ِ وصل نیست
یک زمان پیشآمدی بودم که امکان داشتم🌱
ماجراهایی که با من زیر باران داشتی
شعر اگر می شد قریب پنج دیوان داشتم🌱
بعد تو بیش از همه فکرم به این مشغول بود
من چه چیزی کمتر از آن نارفیقان داشتم؟!🌱
ساده از «من بی تو می میرم» گذشتی خوب من!
منبهاینیکجملهیخود سختایمان داشتم🌱
لحظه ی تشییع من از دور بویت می رسید
تا دو ساعت بعد دفنم همچنان جان داشتم!!🌱
‹🤍🌼›
#کاظم_بهمنی
┏━━━🍃🌻🍂━━━┓
☀️@sherziba110☀️
┗━━━🍂🌻🍃━━━┛
تا تو بودی در شبم من ماه تابان داشتم
روبهروی چشم خود چشمی غزلخوان داشتم
حال اگرچه هیچ نذری عهدهدار وصل نیست
یک زمان پیشامدی بودم که امکان داشتم
ماجراهایی که با من زیر باران داشتی
شعر اگر میشد قریب پنج دیوان داشتم
بعد تو بیش از همه فکرم به این مشغول بود:
من چه چیزی کمتر از آن نارفیقان داشتم؟
ساده از "من بی تو میمیرم" گذشتی خوب من
من به این یک جملهی خود سخت ایمان داشتم
لحظهی تشییع من از دور بویت میرسید
تا دو ساعت بعد مرگم همچنان جان داشتم
#کاظم_بهمنی
•┈┈┅┅┅⭑┅┅┅┈┈•
-𝐉𝗼𝗶𝗻 𝐈𝗻↹
ــــــــــــــــــــــــــ❤ℒℴνℯ❤ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110