eitaa logo
🌺 شعر زیبا✨
3.4هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
827 ویدیو
2 فایل
[ لـیـنـک ڪـانـال ] http://eitaa.com/joinchat/291176566C5b2b957abf [ مدیر اصلی کانال @Hasibaa6 ] تبادل 👇👇 @hasibaa6
مشاهده در ایتا
دانلود
عمری از گم شدنم رفت و نمی آیم باز چون چنین است، شما نیز مجویید مرا... @sherziba110 🌹🌹🌹
🍃 گفت خاموش درین جا چه نشستے گفتم بوى محبوبه شب مے برَد از هوش مرا @sherziba110 🌹🌹🌹
. تُو بیا ! بیا وُ بنشین... چُو شڪوفہ‌اے بہ جانم ! گُلِ من اگر تُو باشے ؛ همہ عُمْر باغبانم ! @sherziba110 🌹🌹🌹
تب و تاب ِ غم ِ عشق ات ، دل ِ دریا طلبد هر تــُنـُـک حوصله را طاقت ِ این توفان نیست @sherziba110 🌹🌹🌹
صبح یعنی : باصدایش باز بیدارت کند؛ خنده بر رویت زند با بوسه هشیارت کند...! از عشق سرشارت کند...! @sherziba110 🌹🌹🌹
مرده‌ام و باز نفس می‌کشم بی تو در این خانه کسی هست و نیست @sherziba110 🌹🌹🌹
آرزومند توام، بنمای روی خویش را ور نه، از جانم برون کن آرزوی خویش را جان در آن زلفست، کمتر شانه کن، تا نگسلی هم رگ جان مرا، هم تار موی خویش را خوب‌رو را خوی بد لایق نباشد، جان من همچو روی خویش نیکو ساز خوی خویش را چون به کویت خاک گشتم، پایمالم ساختی پایه بر گردون رساندی خاک کوی خویش را آن نه شبنم بود ریزان وقت صبح از روی گل گل ز شرمت ریخت بر خاک آبروی خویش را مرده ام، عیسی دمی خواهم که یابم زندگی همره باد صبا بفرست بوی خویش را بارها گفتم: هلالی! ترک خوبان کن، ولی هیچ تأثیری ندیدم گفتگوی خویش را  شاعر: @sherziba110 🌹🌹🌹
زلف تو مرا بند دل و غارت جان کرد عشق تو مرا رانده به گرد دو جهان کرد عطار @sherziba110 🌹🌹🌹
شمیم یاس رویایت می نشیند لطیف و شیرین میان گلخانه ی دل عطر گلبرگ تنت می پیچد بر حریم باغچه ی سینه در جوار برگ های لبخندت سینه سرسبز می شود از بوته ی یادت رنگ چشمانت گل آذین می کند ساقه های ترد پیکرم را @sherziba110 🌹🌹🌹
غفلت ای دل غــــافــــل چـــرا در غفـلتی تو چه دیــدی که چنین در حـیرتی تا کی می توانی در غفلت بمـــانی پر تو هر نوری از خـــود دورنمایی هرکس نور را از خـود دور کــــــرد ناخودآگاه خود رااز خـود دور کرد نمی دانند آنکه از خود دور شـــود آنچه جمع کرده از دست می دهـد هرکس که نمی دانـــد چه کـــنــــد اینچنین خود به خود ضربه میزند بدترین ضربه نیست غـــیـــر ازاین دوری ازخوددوری‌است‌رب‌العالمین می رود راهی که نـــبـــــایــــد رود فرصت ها را کم کم ازدست‌میدهد چون عـمری غافــل از خود بـــوده در مسیر اشـتباه ره می پیـــمــــود فرصــتها رااز دســت داده اســــت غبار غم روی قلبش نشســته است گر خواهد اشتباهش جبـران کــنــد انچه از دســت داده بدســــت اورد باید بیدار شود از خواب غفــلــــت دور کـند خــــود را از دام حســـرت تا کنون هر کس گرفتـــارش شـــــد بی شک او دچـار لـــغـــــزش شــــد بسیاری میگفتـــند دوریم از خـــطا گذشتیم از هر دامی بود در ره مــا بی خبر بودند هم اکنون دردامــند در دام غرور ســـــخت گرفتــــارند ورنه اینگونه نمیــگفتند ســـخــــن تا باز کنندراهی بـرای عبور دشمــن نیست کسی از خودبه‌خودنزدیکتر نیست گهی از خود به‌خوددشمن‌تر گاهی بی آنکه خود بدانیم‌چه‌کنیم با دست‌خود دشمن‌رادعوت‌میکنیم مجید بختیاری @sherziba110 🌹🌹🌹
به دو زلف یار دادم دل بیقرار خود را چه کنم سیاه کردم همه روزگار خود را شبی ار به دست افتد سر زلف یار با او همه مو مو شمارم غم بی شمار خود را به خدنگ ناز مژگان، دل من ربود چشمت به سپاه ترک دادی مه من دیار خود را @sherziba110 🌹🌹🌹
مژگان به هم بزن كه بپاشی جهان من كوبی زمین من به سر آسمان من درمان نخواستم ز تو من درد خواستم یك درد ماندگار! بلایت به جان من می سوزم از تبی كه دماسنج عشق را از هرم خود گداخته زیر زبان من تشخیص درد من به دل خود حواله كن آه ای طبیب درد فروش ِجوان ِمن نبض مرا بگیر و ببر نام خویش را تا خون بدل به باده شود در رگان من گفتی : غریب شهر منی این چه غربت است كاین شهر از تو می شنود داستان من خاكستری است شهر من آری و من در آن آن مجمری كه آتش زرتشت از آن من زین پیش اگر كه نصف جهان بود بعد از این با تو شود تمام جهان اصفهان من ✍ @sherziba110 🌹🌹🌹
♡ ‌ یک سر موی تو می‌ارزد به زلف عالمی مصرعی کوتاه از من بهتر است از صد سخن @sherziba110 🌹 🌹 🌹
. از پوستم صدای تو می تراود بر پاهای تو راه می روم با چشمِ تو شعر می نویسم من که‌ام به جز تو که در رگ و پوستم نَهانی و نام مَرا به خود داده ای .. شمس_لنگرودی @sherziba110 🌹🌹🌹
‌ در محشر اگر لطف تو خیزد به شفاعت     بسیار بگردند و گنهکار نیابند! @sherziba110 🌹🌹🌹
هر که را با عشق خرمن سوز صحبت در گرفت کشته شد چون شمع و دیگر زندگی از سر گرفت @sherziba110 🌹🌹🌹
اما مرا زبان غزلخوانیِ تو نیست؛ شبنم چگونه دم زند از بی‌کرانه‌ها؟ یک لحظه از نگاه تو کافیست تا دلم؛ سودا کند دمی به همه جاودانه‌ها... @sherziba110 🌹🌹🌹
بگو بہ آینه تکثیـر دلبران نکند من از یگانگی تو دوتا نمی‌خواهم‌ @sherziba110 🌹🌹🌹
زان باده پُر کن ساغرم کز وی سحر سر می‌زند خورشید در خم خانه‌اش هر صبح ساغر می‌زند... تصویر آن شیرین دهن، خود بر نمی‌تابد سخن هست این‌قدر کز عشق من، طرحی به دفتر می‌زند من شاعرم! خوش می‌زنم ، از عشق و از مستی رقم اما به چشمانت قسم، چشم تو خوش‌تر می‌زند... @sherziba110 🌹🌹🌹
من به یک صبح که با خنده اَت آغاز شود می اندیشم؛ و به یک حبه ی قند که از کنجِ لبت بردارم؛ کاش این صبح بیاید و اندیشه ی من رنگِ رویا نشود...! @sherziba110 🌹🌹🌹
تو خالق صبح بر دلم باش من جان به هوای توکنم نذر .... @sherziba110 🌹🌹🌹
صبح آمد و من منتظر یارم از شب به سحر یڪسرہ بیدارم گر بگذري از ڪوي دلم اي یار یڪ بار بدہ فرصت دیدارم... @sherziba110 🌹🌹🌹
هیچ کس نفهمید که زلیخا ازمردان هم مردتربود میدانی چرا؟؟ مردانگی میخواهد ماندن پای عشقی که مدام تورا پس میزند عزت یوسف اگروردزبان همه شد. قیمتی داشت که بیچاره زلیخاپرداخت @sherziba110 َ🌹🌹🌹
. صبح بر غزلخوانی چشمانت می سراید زیباترین قصیدهٔ باران را... برخیز بر وسعت سبزینگی دستانم تا بنشانمت بر طلوع زیباترین گلواژه های آبی دیدار....  @sherziba110 🌹🌹🌹
. من بر نخیزم از سر راه وفای تو از هستی ام اگر چه بر انگیختند گرد @sherziba110 🌹 🌹 🌹