eitaa logo
🌺 شعر زیبا✨
3.3هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
4 فایل
[ لـیـنـک ڪـانـال ] http://eitaa.com/joinchat/291176566C5b2b957abf [ مدیر اصلی کانال @Hasibaa6 ]
مشاهده در ایتا
دانلود
مهربان‌ماه من! خداحافظ! اشکِ من! آهِ من! خداحافظ ای تو اندوهِ تا ابد شیرین غم دل‌خواهِ من خداحافظ باز بُغض یتیمی‌ام گل کرد... پرورش‌گاه من! خداحافظ باید اینجا جدا شویم از هم یار هم‌راهِ من! خداحافظ نرسید آخرش به دامنِ تو دستِ کوتاهِ من... خداحافظ من ستاره ستاره دلتنگم ماه من! ماه من! خداحافظ ✍ @sherziba110 🌹🌹🌹 ‌
اگر سکندر از آیینه ساخت لوح مزار چراغ تربت من روشنایی سخن است @sherziba110 🌹🌹🌹
به حیرتم که چرا مردمش چنین خشکند چنین‌که خاک صفاهان به آب نزدیک است @sherziba110 🌹🌹🌹
. مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر و مسیری که فقط با یکی از ما دو نفر یکی از ما دو نفر خواب عجیبی دیده است ترسش این است مبادا یکی از ما دو نفر... "قول دادیم به هم عاشق هم می‌مانیم" به نظر می‌رسد اما یکی از ما دو نفر... گله‌ای نیست خدا خواست که آواره کند یکی از ما دو نفر را یکی از ما دو نفر چقدر سخت گذشت و چقدر پیر شده است پشت این پنجره حالا یکی از ما دو نفر آخرین حرف دلش نامه‌ی کوتاهی بود "دوستت داشتم" امضا: یکی از ما دو نفر @sherziba110 🌹🌹🌹
‌ به باران می‌سپارم تا به روی شیشه‌ات از من هزاران بوسه بنویسد هزاران دوستت دارم! @sherziba110 🌹🌹🌹
از نیمه گذشته شب،تب و بیداری... دلتنگ توام، تو بی خیال انگاری... از خواستنت سهم دلم تنها شد رنج و غم و مشقِ تلخِ خود آزاری... @sherziba110 🌹🌹🌹
قدر یک پلک زدن این رمضان هم که گذشت باقی سال خدایا تو به فریاد بِرَس قفل از پای شیاطین شود انگار آزاد باز هم این من و این نفس گرفتار هوس @sherziba110 🌹🌹🌹
من رو سیاه و بد اما تو مهربان با این همه گنه گفتی بیا بمان دنیای من شدی ای منجی جهان نام تو جاری است همواره بر زبان الغوث و الامان یا صاحب الزمان الغوث و الامان یا صاحب الزمان اهل قرابت و اهل رفاقتی اهل عنایت و اهل کرامتی هرگز ندیده ام از تو ملامتی دیوانه ات شده ام با هر شفاعتی الغوث و الامان یا صاحب الزمان الغوث و الامان یا صاحب الزمان از مهربانیت جایی کسی نگفت از جنگ و عدل تو عالم فقط شنفت هرگز نمی شود عشق تو را نهفت باید جوانه زد در عشق تو شکفت الغوث و الامان یا صاحب الزمان الغوث و الامان یا صاحب الزمان چشم انتظار تو عالم شده بیا دنیا پر از غم و ماتم شده بیا ایمانمان اگر مبهم شده بیا حجب و حیای ما گر کم شده بیا! الغوث و الامان یا صاحب الزمان الغوث و الامان یا صاحب الزمان @sherziba110 🌹🌹🌹
مهربان ماه خدا بودی و ما طفلی صغیر چند روزی را در آغوش تو سامان داشتیم @sherziba110 🌹🌹🌹
آقا! به جان خستهٔ من هم نگاه کن! رحمی به‌ حال این دل بی‌سرپناه کن! گم کرده‌ام مسیر رسیدن به دوست را ای راه مستقیم! مرا سربه‌راه کن! تاریک شد دلی که ندیده‌ است رویِ تو خورشید من! بیا و شبم را پگاه کن! از نور توست روشنیِ جانِ آفتاب بر جسم من بتاب و مرا نیز ماه کن! عمری تو را صدا زده‌ام بعد هر نماز لطفی بر این صدای پر از سوز و‌ آه کن! آقا! گناه من شد اگر مانع ظهور؛ بر من نگیر و عفو بر این روسیاه کن! @sherziba110 🌹🌹🌹
. بگير فطره ام, اما مَخور برادر جان که من در اين رمضان قوت ِ غالبم, غم بود...!💔 @sherziba110 🌹🌹🌹
جمعه را گویند احوالش به حال ماست ڪو او ڪه خود احوال گویایش ز بود یار بود... @sherziba110 🌹🌹🌹
افسوس و حسرت عاشقان ماه خدا رفت شبهای قدر و ارحم و اشک و عزا رفت همچون نسیمی بین گلها در بهاران آرام از این رهگذر همچون صبا رفت ماه تلاوت ماه رحمت ماه غفران آن مرکز وصل توسل با دعا رفت افسوس قدرش را ندانستیم نیکو آن نو بهار بندگی انبیا رفت مثل همیشه خواب غفلت بازگردد در بامدادان و سحر صوت ثنا رفت لبریز برکت بود این عیش پر از خیر این موسم پر نعمت از خوان گدا رفت دیگر ندارد منزلت هر آیه یک ختم ماه ثواب بی دریغ و پر عطا رفت ای کاش باشم زنده اما سال دیگر با خود بگویم این ضیافت با رجا رفت @sherziba110 🌹🌹🌹
اگر زکات دهی فطره مرا {می} ده که قوت غالب من باده بوده در رمضان @sherziba110 🌹🌹🌹
❁﷽❁ عیــد است و زیارت حـرم می خواهم عیــــدانه از آقـــای کــــرم می خواهم صبح است و هــوای کربلا زد به ســرم امروز فقط حرم فقط حرم می خواهم ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ۱۴۰۲/۲/۲ @sherziba110 🌹🌹🌹
جهان بر ابرویِ عید از هِلال وَسمه کشید هِلال عید در ابرویِ یار باید دید عيد فطر مبارک🌹 @sherziba110 🌹🌹🌹
. مژده یاران اهل تقوا را خدا بخشیده است دل قوی دار و بگو ما را خدا بخشیده است عید فطر آمد، بهار رحمت پروردگار سالکانِ راه معنا را خدا بخشیده است اسعدالله ایامکم🌷 @sherziba110 🌹🌹🌹
ای ساربان آهسته رو کآرام جانم می‌رود وآن دل که با خود داشتم با دلسِتانم می‌رود من مانده‌ام مَهجور از او بیچاره و رنجور از او گویی که نیشی دور از او در استخوانم می‌رود گفتم به نیرنگ و فُسون پنهان کنم ریشِ درون پنهان نمی‌ماند که خون بر آستانم می‌رود مَحمِل بدار ای ساروان تندی مکن با کاروان کز عشق آن سروِ رَوان گویی روانم می‌رود او می‌رود دامن کِشان من زهرِ تنهایی چِشان دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم می‌رود برگشت یارِ سرکشم بگذاشت عیش ناخوشم چون مِجمَری پرآتشم کز سَر دُخانم می‌رود با آن همه بیدادِ او وین عهدِ بی‌بنیادِ او در سینه دارم یادِ او یا بر زبانم می‌رود بازآی و بر چشمم نشین ای دلسِتانِ نازنین کآشوب و فریاد از زمین بر آسمانم می‌رود شب تا سحر می‌نَغنَوَم و اندرز کس می‌نشنوم وین ره نه قاصد می‌روم کز کف عِنانم می‌رود گفتم بگریم تا اِبِل چون خر فرومانَد به گِل وین نیز نتوانم که دل با کاروانم می‌رود صبر از وصالِ یار من برگشتن از دلدار من گر چه نباشد کارِ من، هم کار از آنم می‌رود در رفتنِ جان از بدن گویند هر نوعی سخن من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود سعدی فغان از دست ما لایق نبود ای بی‌وفا طاقت نمی‌آرم جفا کار از فغانم می‌رود @sherziba110 🌹🌹🌹
آقا سلام! ماه مبارک تمام شد شب­‌های آخرِ من و ماه صیام شد درهایی از ضیافت حق بسته شد ولی پشت در نگاه شما ازدحام شد سفره دوباره جمع شد و دیر آمدیم دیر آمدیم و قسمت ما فیضِ عام شد بین دعای آخر سفره دعا کنید شاید که سال، سالِ ظهور امام شد آقا دعا کنید که شب­‌های آخر است شاید که میـهمانی ما هم به کام شد @sherziba110 🌹🌹🌹
افسوس که ایام شریف رمضان رفت سی عید به یک مرتبه از دست جهان رفت افسوس که سی پاره این ماه مبارک از دست به یکبار چو اوراق خزان رفت ماه رمضان حافظ این گله بُد از گرگ فریاد که زود از سر این گله شبان رفت شد زیر و زبر چون صف مژگان، صف طاعت شیرازه جمعیت بیداردلان رفت بیقدری ما چون نشود فاش به عالم؟ ماهی که شب قدر در او بود نهان، رفت برخاست تمیز از بشر و سایر حیوان آن روز که این ماه مبارک ز میان رفت با قامت چون تیر درین معرکه آمد از بار گُنه با قد مانند کمان رفت برداشت ز دوش همه کس بار گنه را چون باد، سبک آمد و چون کوه، گران رفت چون اشک غیوران به سراپرده مژگان دیر آمد و زود از نظر آن جانِ جهان رفت از رفتن یوسف نرود بر دل یعقوب آنها که به صائب ز وداع رمضان رفت @sherziba110 🌹🌹🌹
این جشن‌ها برای من «آقا» نمی‌شود شب با چراغ عاریه، فردا نمی‌شود خورشیدی و نگاه مرا می‌کنی سفید می خواستم ببینمت؛ امّا نمی‌شود شمشیرتان کجاست؟ بزن گردن مرا وقتی که کور شد گرهی، وا نمی‌شود یوسف! به شهر بی هنران وجه خویش را عرضه مکن؛ که هیچ تقاضا نمی‌شود اینجا، همه من اند؛ منِ بی خیالِ تو اینجا کسی برای شما، ما نمی‌شود آقا! جسارت است؛ ولی زودتر بیا این کارها به صبر و مدارا نمی‌شود تا چند فرسخی خودم، ایستاده ام تا مرز یأس، تا به عدم، تا «نمی شود» می پرسم از خودم: غزلی گفته ای؛ ولی با این همه ردیف، چرا با «نمی شود»؟ @sherziba110 🌹🌹🌹
این جشن‌ها برای من «آقا» نمی‌شود شب با چراغ عاریه، فردا نمی‌شود خورشیدی و نگاه مرا می‌کنی سفید می خواستم ببینمت؛ امّا نمی‌شود شمشیرتان کجاست؟ بزن گردن مرا وقتی که کور شد گرهی، وا نمی‌شود یوسف! به شهر بی هنران وجه خویش را عرضه مکن؛ که هیچ تقاضا نمی‌شود اینجا، همه من اند؛ منِ بی خیالِ تو اینجا کسی برای شما، ما نمی‌شود آقا! جسارت است؛ ولی زودتر بیا این کارها به صبر و مدارا نمی‌شود تا چند فرسخی خودم، ایستاده ام تا مرز یأس، تا به عدم، تا «نمی شود» می پرسم از خودم: غزلی گفته ای؛ ولی با این همه ردیف، چرا با «نمی شود»؟ @sherziba110 🌹🌹🌹
گفتی چه کســی؟ در چه خیـالی؟ به کجــایی؟ بی‌تاب توام مَــحـــوِ تــــوام خــانـه خــــرابــــم @sherziba110 🌹🌹🌹
مرا با چشم های بسته از پل بگذران ای دوست! تو وقتی با منی دیگر مرا بیمِ معادی نیست ! @sherziba110 🌹🌹🌹
اندر طلب دوست همی بشتابم عمرم به کران رسید و من در خوابم گیرم که وصال دوست درخواهم یافت این عمر گذشته را کجا دریابم @sherziba110 🌹🌹🌹