eitaa logo
🌺 شعر زیبا✨
3.4هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
827 ویدیو
2 فایل
[ لـیـنـک ڪـانـال ] http://eitaa.com/joinchat/291176566C5b2b957abf [ مدیر اصلی کانال @Hasibaa6 ] تبادل 👇👇 @hasibaa6
مشاهده در ایتا
دانلود
برو که وسوسه‌های زمانه بسیارست برای توبه شکستن بهانه بسیارست به هرکجا که دلت خواست پر بزن! آری برای چلچله‌ها آشیانه بسیارست برای خنده‌ی تو چشم نکته‌بین کم نیست برای گریه‌ی من نیز شانه بسیارست مرا بهانه‌ب شادی کم است! با این‌حال هنوز دلخوشی کودکانه بسیارست به هرطرف که نظر می‌کنم شمایل توست نشانه‌های خدای یگانه بسیارست مرا رها کن و در بند من مباش و برو برای مرغ گرفتار، دانه بسیارست
چشمِ مستت شعرِ تَـر، شـاعـر نمی‌خواهم دگر می‌کنـد سِحْـرَم سَحَـر، ســاحـــر نمی‌خواهم دگر کـــــرده‌ای تـــاراج قلـبــــــم را و تـاجــــــم داده‌ای خود تجارت پیشه‌ای ، تاجــر نمـی‌خــواهــم دگر من دلت را دوست دارم،دوست دارم من دلت ذوقْ مـرگت گشته‌ام، ظـاهـــر نمـی‌خـواهم دگر چیــره‌دستـی کــرده‌ای کُشتی مــرا با عشـوه ات تـا تــویـی کشـورگشــا ، نـــادر نمـی‌خـواهـم دگر قــــافیـه در قــــافیـه ، شــد تـــارِ زلفـــــانت ردیف مــاه مـن! مشّاطه ای مـاهــر نمی‌خواهم دگر می‌دهـی اینگـونـه در کــانـال نشـــرم مـو به مـو بـا تـو ای فــرخنـده رو! نـاشـــر نمی‌خواهم دگر نــازْ نــاران ، حــرمـتــم را مـی‌دهــی آخـــر به بـاد عطـرِنــابـــی ، خــاطـــری عــاطــر نمی‌خواهم دگر 🌷@golsher2319🌷
شیشه‌ی دلها از غیرت همدانی سنگ بر شیشه‌ی دلهای پریشان نزدم ایمِن از سنگ مکافات بُوَد شیشه‌ی ما مشاعره‌ی جدید، ص ۲۸۷.
چهره‌ی آیینه‌ها از علیرضا قزوه کو قلمدانِ صداقت؟ کو مُرَکّبدانِ درد؟ حُسن خود را می‌نمایانند این طاووس‌ها چهره‌ی آیینه‌هامان، سخت پنهان مانده است پرده بردارید از خوش‌رقصیِ سالوس‌ها از نخلستان تا خیابان، قزوه، ص ۲۴.
چون شمع از دکتر قیصر امین‌پور به بوی تو، تنها به بوی تو بود که هر جا گلی دیده‌ام، چیده‌ام دلم را به هر آب و آتش زدم که چون شمع، در گریه خندیده‌ام مجموعه‌ی کامل اشعار قیصر امین‌پور، گلها همه آفتابگردانند، ص ۱۸۵.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 یک صبح زیبا ☕️دلی پر از عشق و امید💕 🌸سلامتی و برکت ☕️دعای امروزم برای شما💕 یکشنبه تون شاد و زیبا ☕️🌸 💫🌺
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح ۳۰ اردیبهشت ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
صبح است و چشم مست تو تصدیق می کند: مثل شرابِ کهنه ی مردافکنی هنوز..!
دو چشمِ رنگ رنگت باغِ آلو لبت شاتوتِ سرخ و آلبالو بیا با خنده ای خورشید خانم بپا کن هفته ای دور از هیاهو
همین که می‌دهی در بارگاه قدسی‌ات راهم به چشمم مینهم چون توتیا خاک حرم را، هم صراط المستقیم عالمی، غیر از تو راهی نیست مسیرم هر کجا باشد به جز این خانه، گمراهم نمک‌گیر است از بس آب سقاخانه‌ات، با شور از اینجا می‌بَرد محض تبرک آب، دریا هم چه اکسیری میان بارگاه خویش داری که توسل می‌کنند اینجا مریضان هم، اطبا هم؟ مرامت کرده مبهوت خودش شیخ بهایی را که داری این‌چنین لطفی به زائر بین رویا هم من آن اشکم که می‌ریزد به دامان پر از مهرت که از چشم خودم افتاده‌ام، از چشم دنیا هم سراپا عذر تقصیرم، پناه آورده‌ام ای شاه نگاهی می‌کنی بر این گدای بی‌سر و پا هم؟؟ کلاغی روسیاهم در سپیدیِ کبوترها و دل گرمم به اینکه خوب و بد را می‌خری با هم
هر كسٖي از يار چيزي خواست هنگام وصال من به محض ديدن او، خاطرش را خواستم! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
تحقیق کن ببین که در این مدّت فراق جز با خیال تو به کسی آشنا شدم؟
خدا ذلیل کند این دل هوایی را  مرا به دست تو داد و خودش کنار کشید...
فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی که جز ولای توأم نیست هیچ دست‌آویز
تنهایی شاعر یک شب کنار پنجره تنها نشسته بود باغ ستاره را به تماشا نشسته بود تا نشکند سکوت دل انگیز خاطرش در خلوتی به وسعت دنیا نشسته بود شعری به رنگ آبی مهتاب می سرود بر بال شاعرانه رویا نشسته بود یادش بخیر آن شب زیبا که تا سحر بر کشتی صداقت دلها نشسته بود تصویر آب را چه نجیبانه می کشید دریا دلی که بر لب دریا نشسته بود با کوله بار حسرت دیروز لحظه‌ها در انتظار دیدن فردا نشسته بود از واژه‌های سبز غزل‌های آرزو لبریز بودو غرق تمنا نشسته بود شعرشباب زمزمه می کرد زیر لب با خاطرات خویش به نجوا نشسته بود وقتی به قاب پنجره نزدیک‌تر شدم دیدم " فراز" بود که تنها نشسته بود
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ بار دیگر هم شبم، با نور چشمت صبح شد ای یگانه آفتاب شهر دل، صبحت بخیر ━━━━💠🌸💠━━━━
عندما أحببتک تمنیت أن تکسر مخاوفی و ليس قلبی... وقتی دل به تو دادم، آرزو داشتم ترس‌هایم را بشکنی و نه دلم را...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصاویر فوق‌العاده زیبا از گل‌آرایی سقاخانه حضرت و پنجره فولاد 😍 ✨حال و هوای صحن انقلاب 🌸
-خوبی؟ +خوبم. [به تو حاصلی ندارد غم روزگار گفتن‌..]🙂👌
اسیر هجرم و حسرت‌کِشِ جماداتم چه می‌شد اینکه منم کاشیِ حرم بودم... 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 یک روز زیبا ☕️دلی پر از عشق و امید💕 🌸سلامتی و برکت ☕️دعای امروزم برای شما💕 روزتون بخیر
گــرچـه جــــا مــــانـدم کنـــون از کاروانت یا رضا مـن ســــلامــــی مـی‌دهــم بـــر آستــــانت یا رضا ســاکنـم در قـــم، غمــم را می‌زدایـد خــواهـرت دلخـوشـم ، همـواره هستـم میـزبـانت یا رضا دوست می‌دارم تـو را از کـودکی تـا روز حشـر هـم دهم دل بر تو هـم بر دودمـانت یا رضا خیـره گــردد چشـمِ خورشیدِ درخشـان تا ابد از مششــــع گنبــدِ گــــوهـــــر فشـــــانت یا رضا مــاه، دارد سجـده هــر شب می‌نماید تا سحر مثـلِ آهــــو بـــر شمـــا ، بـــر خـــــانــدانت یا رضا آسمـــــان، خــــواهــد ببــوسـد دائمــا بـا افتـخـــار صحــن و ایــــــوانِ مــلـائک پــاسبــــــانت یا رضا خضــر، جــارو می‌کشد بـا عشـق سقّـاخـانـه را خـدمتـی بـاشـد به این خُـلـد آشیـــانت یا رضا مـن شنیـدم ویـژه‌تـر داری عنــــایت ، ویــژه‌تـر هـــر کـه در آغـــــوش گیــرد میهمـــانت یا رضا حــــاجتــی دارم روا کـن دستِ مـن بـر دامـنت مـی‌دهــــم ســـوگنـد بــر رعنــــا جـــوانت یا رضا حـــرمتـــم را حفظ فــرمـــا در دو عــالـم از کـرم تـا کـه بــاشــــم تـا قیــــــامت در امــــانت یا رضا 🌷@sherziba110🌷