هر جا سخن از
رقیه جان می آید
صوت صلوات
عرشیان می آید
در مجلس این
سه ساله من معتقدم
عطر خوش
صاحب الزمان می آید
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و
آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
#یا_اباعبدالله
@sherziba110
🌹🌹🌹
بر چهرهی خود، حالِ تو را میگیرد
تاثیری از احوالِ تو را میگیرد
کولی شده؛ هر گوشهکناری این دل
با نیت خود، فال تو را میگیرد
#جواد_مزنگی
@sherziba110
🌹🌹🌹
شبی صد بار در خوابم ، خودم را میکشم اما
چنین کاری به بیداری از این تن برنمیآید
حواسم هست مادر نشنود شب گریه هایم را
که از او هم به غیر از غصه خوردن برنمیآید...
#نفیسه_سادات_موسوی
@sherziba110
🌹🌹🌹
#یاحضرت_رقيه
بابا یکی من را
به قصد کشت میزد
هربار گفتم
یا علی با مشت میزد
یک بار گفتم
اسم زهرا مادرت را
دیدم که نامردی
لگد از پشت میزد
#السلام_علیک_یابنت_الحسین
#یا_اباعبدالله
@sherziba110
🌹🌹🌹
سلام برحضرت رقیه..(س)
طفلی که همراه کاروان به اسارت رفت اما دیگر به کربلا برنگشت...
سلام بر حضرت رقیه(س)
و دلی که میان خرابه های شام برای پدر تنگ بود... و فقط دختر پدر از دست داده می داند دلتنگی برای بابا یعنی چه ؟؟؟
سلام برحضرت رقیه(س)
بر چشمهای خسته ای که خواب پدر را دید و دستهای کوچکی که سربریده و به خون آغشته ی پدر رادرآغوش گرفت تا آرام بگیرد....
سلام برامام حسین(ع) و بردردانه اش
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنـا رُقَيَّةَ،عَلَيْكِ التَّحِيَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ
#یا_اباعبدالله
@sherziba110
🌹🌹🌹
گرانی تار و پود هستیم سوخت
گرانی شور و حال مستیم سوخت
بیا فکری بکن ای دولت وقت
همه گشتند از این حال بدبخت
سید محمد قافله باشی.
@sherziba110
🌹🌹🌹
آخرش از درد سنگین گرانی
می روم صحرا پی شغلِ شبانی
نی لبک برلب وَ نانی و پنیری
فارغ از غم سرکنم با شعر خوانی
#پونه
@sherziba110
🌹 🌹 🌹
از گرانی جانم آمد بر لبم
دائما غمگین و پیشانی تبم
این چنین حالت که من دارم یقین
روز روشن هم شده مثلِ شبم
#پونه
@sherziba110
🌹 🌹 🌹
ز دست خصم نامرد و گر انی.
شدم شرمنده و محتاج نانی
چه گویم با چه کس گویم غم دل
که دیگر نیست یار و همزبانی
به هر کس دوست گفتم دشمنم شد
برایم خنجر خود زد نهانی
نگهبان ها همه دزد و دغل باز
مدیران خود پرستند و روانی
خدایا رحم کن بر بنده خود
فقط تو می توانی تا رهانی
#مدهوش
@sherziba110
🌹 🌹 🌹
مگو از عشق که بـا عـاشـق دلـزار چه کرد
گو که با خلق خدا دِرهم و دینار چه کرد؟
شـیـره مـالـیـد سرِ مردم بـدبـخـت و فقیر
نـرخ اجـنـاس کـه بـا مـردم بـازار چـه کرد
آنقدَر رو به هوا رفت کـه چون توپ پُکید
همه دیـدنـد کـه بـا مـردم بی کـار چه کرد
عده ای گُشنه و آواره ز خودجای گذاشت
عده ای کشت و نپرسید که هربار چه کرد
کُرونا هم که بر این درد و بـلا گشت مزید
همه دانند که این زالوی خونخوار چه کرد
لـعـنـت حـق بــه گــرانـی و دلار و کُـرونـا
که بـه این مـردمِ در دام گـرفـتـار چه کرد
#عبدی_نعمتی_فداغی
@sherziba110
🌹 🌹 🌹
ظالمان از قلب مردم ، عشق را دزدیده اند
خنده را از لب گرفته ، گریه را بخشیده اند
گفته بودند ، خنده بر هر درد بی درمان دواست
این دوا از ما گرفته ، درد را بخشیده اند
آن چنان در غم گرفتاریم و از هم بی خبر
چون که رسم عاشقی را از جهان برچیده اند
در زمان ما محبت پیشه ای پرسود نیست
هر که شد کارش محبت دیگران خندیده اند
تکه ای از سنگ شد یک گوهر کمیاب و ناب
سنگ را قیمت نهاده ، جای دل بخشیده اند
@sherziba110
🌹🌹🌹
به اذن حضرت مولا شدم کبوتر تو
که بال و پر بزنم پای روضهی سر تو
ببخش با پر زخمی، به زحمت افتاده
لباس نوکریام را بریده مادر تو
چه طور خرج غمت جور شد؟ کسی میگفت
رسیده رزق حسینیه از برادر تو
شبیه حضرت زینب به سینه میکوبم
که مقتدای عزادارهاست خواهر تو
به چشم من همهجا روضهی شما بر پاست
تمام عالم و آدم شدند مضطر تو
اگر کویر تَرَک روی هر تَرک دارد
کشیده خشکی لبهای زخم پرپر تو
خزان و ریزش برگ از درخت در همهجا
شد است در دل من روضهخوان ِ اکبر تو
طلوع، بردن بالای طفل ششماهه است
غروب، خون گلوی علی اصغر تو
زمان بارش باران همیشه میبارم
برای بارش تیر و امیر لشگر تو
من از خرابه و شام و رقیه فهمیدم
که قول تو نرود گر رود ز تن سر تو
بیا و قول بده آخرین دمم برسی
به راه آمدن توست چشم نوکر تو
#موسی_علیمردانی
@sherziba110
🌹🌹🌹