♥️| 𝓓𝓮𝓭𝓲𝓬𝓪𝓽𝓮𝓭 𝔀𝓲𝓽𝓱 𝓵𝓸𝓿𝓮 ༅࿐✾
بهجستوجویتودرچشمِخلق خیرهشدم
غریبه اند برایم تمام رهگذران ...
#فاضل_نظری
نَبُـــوَد جـــز تــو مــــرا، خــــانـهٔ مـاتـم،حاصل
شـده بنیـــــاد وفــــا، از غـــمِ عشقـت باطل
آنچــه در پــــردهٔ اوهــــــام، تصـــــوّر میشد
نقشِ آن حک شده بر طاقِ سراپردهٔ دل
شدهای سـاکن جـانـم قدمت خوش باشد
شـده عشقت، دلِ بیمـــارِ مــرا هـم شامل
تـا تـو را شـاه نشین کـردم و خـادم گشتم
زدهای خنجــرِ کیـن بـر مـن و گشتی قاتل
جــانِ شیـرینِ مــرا غــرق نمـودی، ای مَـه!
کانـدران بحـــرِ عمیقــی کـه، نـدارد ساحل
نکشیدی تـو مگـر، بـر سـرِ پُـر شـورم،تیغ
کـردهای مُهــر، تــو پـرونـدهٔ عمــرم، کامل
حـرمتـم، در همه عالَـم شده بـر بـاد،آخـر
نَبُــوَد جــز تـو مـــرا، خـانـهٔ مــاتـم، حاصل
#محمدرضا_فتحی
🌷@golsher2319🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صــــبـــح فرصت دلدادگے آسمـان بـرطـلـو؏ آبــی دوست داشــتــنهــاســت گـــرمـای دلنشیـــن خورشیـــــدو آواز گــنــجـشــکـان نــویــد مےدهــد کــہ صبح را باعشق باید چشید.
دیش خیّامی 😂😂
از رضا رفیع
بر بام بلند منزلم رفتم دوش
دیدم دوهزار دیش گویا و خموش
این دیش به آن دیش همیکرد خروش
کو آن که نمود منع توزیع و فروش؟
تشویق اذهان عمومی، مجموعه شعر طنز و تحفهی نطنز، رضا رفیع، ص ۱۷۱.
#شعرطنز
#دیشخیامی
#رضارفیع
! آدمهايى که شما را
بارها و بارها مى آزارند
مانند کاغذ سمباده هستند!
آنها شما را مى خراشند و آزار مى دهند
اما در نهايت شما صيقلى و براق خواهيد شد،
و آنها...
مستهلک و فرسوده!
✍پس به قول #نيما_يوشيج :
چايت را بنوش و نگران فردا نباش
از گندمزار من و تو,
مشتى کاه مى ماند براى بادها و يادها.
📔ــــــــــــــــــــــــــ🖤ℒℴνℯ🖤ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110
#غزل_آدینه
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را
غیبت نکردهای که شوم طالب حضور
پنهان نگشتهای که هویدا کنم تو را
با صد هزار جلوه برون آمدی که من
با صد هزار دیده تماشا کنم تو را
چشمم به صد مجاهده آیینهساز شد
تا من به یک مشاهده شیدا کنم تو را
بالای خود در آینهٔ چشم من ببین
تا با خبر ز عالم بالا کنم تو را
مستانه کاش در حرم و دیر بگذری
تا قبلهگاه مؤمن و ترسا کنم تو را
خواهم شبی نقاب ز رویت بر افکنم
خورشید کعبه، ماه کلیسا کنم تو را
گر افتد آن دو زلف چلیپا به چنگ من
چندین هزار سلسله در پا کنم تو را
طوبی و سدره گر به قیامت به من دهند
یکجا فدای قامت رعنا کنم تو را
زیبا شود به کارگه عشق کار من
هر گه نظر به صورت زیبا کنم تو را
رسوای عالمی شدم از شور عاشقی
ترسم خدا نخواسته رسوا کنم تو را
با خیل غمزه گر به وثاقم گذر کنی
میرِ سپاهِ شاهِ صفآرا کنم تو را
#فروغی_بسطامی
📔ــــــــــــــــــــــــــ🖤ℒℴνℯ🖤ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110
هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد
نسیم یک سبد آیینه در بغل دارد
خوشا به حال خیالی که در حرم مانده
و هر چه خاطره دارد از آن محل دارد
به یاد چایی شیرین کربلایی ها
لبم حلاوت " أحلى من العسل " دارد
چه ساختار قشنگی شکسته است خدا
درون قالب شش گوشه یک غزل دارد!
بگو چه شد که من این قدر دوستت دارم؟
بگو محبت ما ریشه در ازل دارد
غلامتان به من آموخت در میانه ی خون
که روسیاهی ما نیز راه حل دارد
#حمیدرضا_برقعی
#عاشورا 🖤ــــــــــــــــــــــــــ🖤ℒℴνℯ🖤ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110
مولانا اینجوری میگه خدا کافیست
ای لـقــای تــو جــواب هــر ســؤال
مشکل از تو حل شود بیقیلوقال
ترجمانـی هرچـه مـا را در دل اسـت
دستگیری هر که پایش در گل است
#مولانا
ــــــــــــــــــــــــــ🖤ℒℴνℯ🖤ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110
"قحطی"
جاده های رابطه؛ دل تنگ
چراغ های رابطه؛ خاموش
نفس های رابطه؛ مسموم
این وجا و اکنون طریقه ی هر نگاه
وَ، وِزوِز بال مگس های هر صدا ؛ مشکوک
آه ! چه زشت و نامبارک است هر پیوند
و تو ،مثل پُل بر رود های گل آلود مرگبار
سینه بر عبور رهروان صادق به پاکی گشاده ای
و با رنگین کمان نگاهت دوسوی جهان را
به یکی شدن فرا می خوانی
تو، از احساس عاطفه لب ریز
آن برگچه ی باران خورده ی صبح بهار
گوش ها را با معنی ظرافت و سبزی و نشاط
و شکر خدا، آشنا
و چنان خورشیدی به وقت طلوع با طلایی رنگت
و دل پذیری گرمایت چشم ها را به تحسین
خیره می کنی و بی شک، تنها بی رمق شب کورانند
این تاریک دالان و ترسوهای شهوت بار
در غارهای تاریک و کپک زدۀ ذهن
که ناگزیر به گریز از تو اند پس،
باید که بگسلی رشته تردید
آری، آری، آری
بی تردید تو باید پاره کنی طناب پوسیدۀ
هر رابطۀ تاریک با برق تیغۀ اندیشه!
و باید که بیاموزی آمیزش را با آن که و آنان که فقط
هم پا، هم دل و هم زبان، هم راه
تو را نسخ باشد و باشند
در سفرهای پر خطر و بی هیچ تفاوتی
هرجا و هرگاه چه در صبح های روشن بهار
یا در عصرهای سرد دل تنگی به وقت خزان
آه،
اگر جاده های رابطه؛ شاد
چراغ های رابطه؛ روشن
نفس های رابطه؛ پاک
و قلب ها همه ساده و ناب بود
باید که «شفق» رنگ همواره گریست، دل تنگ
در این غروب غریب و از رنج این همه قحطی باید که گریه کرد! باید گریه کرد!
🖋 #مرتضی_امیری (#شفق )
ــــــــــــــــــــــــــ🖤ℒℴνℯ🖤ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110
نه رفیقی که بود در پی غمخواری دل
نه طبیبی که کند چارهی بیماری دل
دل بیمار مرا هر که گرفتار تو خواست
یارب آزاد نگردد ز گرفتاری دل!
طاقت زاری دل نیست دگر، بهر خدا
گوش کن گفت مرا، گوش مکن زاری دل
چند خواهی دگران را به شراب و به کباب؟
حال خون خوردن من بین و جگرخواری دل
جان به کوی تو شد و نالهکنان باز آمد
که در آن کوی نگنجید ز بسیاری دل
دل به راه غمت افتاد خدا را مددی
که درین راه ثوابست مددگاری دل
در وفای تو چنانم که اگر خاک شوم
آید از تربت من بوی وفاداری دل
بر دل زار #هلالی نکند غیر جفا
آه! تا چند توان کرد جفاکاری دل؟
#هلالی_جغتایی
ــــــــــــــــــــــــــ🖤ℒℴνℯ🖤ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110