#بداهه_یلدایی #یلدای_مهدوی برای من که ضرر کرده ام هزاران شب فقط یکی دو دقیقه چه سود می بخشد؟ اگر به وسعت مرداب قطره ای ریزد همین مسیر به قطره رکود می بخشد به من که منتظرم بر طراوت باران فقط نشستن با شعله دود می بخشد بیا که طاقت یلدا سرآمد از بس که به فال گوشی این شب شنود می بخشد "رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند " شنیده ام که کریم است و زود می بخشد به من که تنگ دلم یک کویر بی آب است بگو که وعده باران چه سود می بخشد؟ 🖊 زینت کریمی نیا 📚 کانال اشعار شیدای زینب (زینت کریمی نیا) در ایتا 🆔 eitaa.com/sheydayezeynab #یلدا

ایشون یکی از گلای قشنگ ما به نام پرنیا خانم حسن زاده هستند که غزل حافظ و حفظ کردند

#استوری امام رضا علیه‌السلام: به بزرگترهايتان احترام بگذاريد و با كوچكترها مهربان باشيد و صله رحم نماييد. #یلدا #امام_رضا ‌🔍 عضویت در کانال نماز👇 https://eitaa.com/joinchat/3026911236Ca734b82e23

اینم یکی دیگه از گلای ما به نام فاطمه خانم سلطانی نژاد و یک غزل دیگه

#حضرت_زهرا سلام الله علیها تسنیم قطره قطره مهیای شستشو تسبیح دانه دانه به صف در پی وضو شاید شوند لایق اذکار ناب او شاید که نام فاطمه آید به گفتگو آنگاه اله نیم نگاهی به ما کند مفتاح فاطمی دل این قفل وا کند باید به خورد این قلم از مهرش آب کرد یک مصحف شریف به نامش کتاب کرد تسبیح را به ابجد نامش حساب کرد کسب اجازه از طرف بوتراب کرد آنگاه گفت عرض سلامی به فاطمه شاید رود از این دل پر غصه واهمه باید به پا کند این شعر کفش نور از ماورای نور کند این قلم عبور مریم ،خدیجه ،آسیه ها را کند مرور در کعبه اعتکاف کند با شعور و شور تا دوزد از پناه عبا قدر سوزنی راهی برد به تحت کسا ره گشودنی باید به نام نامی مادر قیام کرد باید به لحن نقره ی فضه سلام کرد آیات نورختم به ماه تمام کرد پشت سر ملائکه درک امام کرد تا دست را به دسته ی دستاس او رساند تا واژه های شعر به احساس او رساند زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab

تقدیم به مادر مرحومه ام عصر تا عصر گالن نفتی میشد آماده با علاءالدین تا بسوزند پای درد دلت تا بسوزی به شعله ای دیرین کتری جوش روی این شعله حس آرامشی فراوان داشت یاد آن روزها بخیر که عشق روی گرمای شعله نان می کاشت چقدر گرم بود آن خانه با فقط یک بخاری نفتی سردی اما فقط نصیب تو بود که برای خرید می رفتی گاز دادند و ساده شد کارت آه اما چه خسته تر بودی پدرم رفته بود و تو تنها کنج لانه شکسته پر بودی ته تغاری خانه من بودم پدرم رفت و خانه در غم بود تو که رفتی جهان من چرخید دیگر آن خانه چون جهنم بود من هنوز از نبود تو گیجم می روم بی جهت به آن خانه کاش بود آن چراغ نفتی تو کاش این خانه بود کاشانه من فقط نه که کودکانم را بهتر از من تو مادری کردی چقدر بین دختر و نوه هات طبق تبعیض داوری کردی گاه آنقدر بچه هایم را از خودم بیشتر بغل کردی که به سوء حمایت از آنها کفر و اشک مرا درآوردی مهربان است باز هم بامن روستای نجیب چشمانت مثل رنگ محرّم دریاست سرمه بی فریب چشمانت نام تو باز هم حیا دارد در حیاتی که فخر از آن دارم می شود روی دامن پاکت باز هم سجده ها به جا آرم می نویسم برای تو امروز که نصیحت به دیگران باشد که گلی نذر مادران بشود و گلابی به مرقدت پاشد زینت کریمی نیا علاءالدین: نوعی چراغ نفتی که همه خانه ها داشتند گالن نفتی: ظرف پلاستیکی که نفت داخل آن بود متاسفانه معادل فارسی ندارد http://eitaa.com/sheydayezeynab

عاشقانه ای برای مادر گروه سرود : ریحانه های سرزمینم با حضور افتخاری مادر شهید مرتضی محمدباقری شاعر : زینت کریمی نیا آهنگساز : مرتضی عسکری سرپرست گروه : محدثه عبدالله نژاد http://eitaa.com/sheydayezeynab