eitaa logo
💙 شیدایی 💙
5 دنبال‌کننده
318 عکس
4 ویدیو
0 فایل
آرشیو مطالب من صفحه اینستگرام من استفاده از مطالب آزاد مطالب مربوط به سقیفه و فاطمیه در کانال دوم @moolaalii مطالب با #شیدایی دلنوشته خودم هستن در صورت استفاده تغییری در اون ایجاد نکنید ممنونم
مشاهده در ایتا
دانلود
. . طرماح  فرزند «عدي بن حاتم» همچون پدرش، از ياران با وفاي اميرمؤمنان علي عليه السلام بود. . طرماح جسمي نيرومند و قامتي بلند و آراسته داشت، . او علاوه بر آراستگي ظاهري، ناطقي خوش بيان و سخن گويي توان مند بود، . . امّا مهم تر از همه صفات ظاهريش مي توان به صراحت لهجه او اشاره نمود. . . طرماح از سفراي امیر المومنین به سوي معاويه بود. . . شرح دیدار طرماح و معاویه و دفاع اون از امیر المومنین از حوصله این متن خارجه اما حتما اآن را بخوانید . سالها بعد از امیر المومنین . . طرماح با سه تن از دوستانش در مسير کوفه در حرکت بودند که در منطقه «عذيب الهجانات» با حضرت ابا عبداللَّه الحسين عليه السلام و همراهانش مواجه شدند . . طرماح در اين ديدار در مدح و ستايش امام اشعاري سرود  . و گفت . به خدا قسم مي بينم اصحاب و يارانت اندک اند، . اين جماعت که شما را مثل سايه دنبال مي کنند و همه حرکات شما را زير نظر گرفته اند . اگر احدي هم براي آنها کمکي نيايد براي از بين بردن شما و يارانت کفايت مي کند و بر شما غالب مي شوند، . در حالي که يک روز قبل از اين که از شهر کوفه خارج شدم ديدم که سپاهي انبوه از مردمِ کوفه براي مقابله با شما در حال خروج از شهراند، . تو را به خدا سوگند مي دهم اگر ميتواني و برايت مقدور است از اين جا به بعد، حتي يک وجب هم به کوفه نزديک مشو . و در محل امني توقف کن که از آسيب دشمن مصون بماني و بهتر است با ما همراه شوي تا به سمت منطقه کوهستاني حرکت کنيم، . من تعهد مي کنم، از ميان قبيله خود، بيست هزار مرد جنگي را که در رکاب شما شمشير بزنند تدارک ببینم . و به خدا سوگند تا يک تن از آنان زنده باشد گزندي به شما نخواهد رسيد. . . امام فرمود . خداوند به تو و قومت جزاي خير عطا فرمايد، امّا من به کوفيان قول داده ام و نمي توانم از وعده خود بگذرم . . وقتی دید سرانجامِ عاشورا شهادت است از امام رخصت طلبید تا مایحتاجی برای عائله اش تهیه و ذخیره کند و سریع برگردد! . امام بعدِ اجازه فرمودند: “زود برگرد“ بعدداز رسیدن به زن و فرزندش سریعوبه سوی امام برگشت اما . وقتی برگشت و دید خورشید به نیزه و خِیمه ها در آتش است دیوانه وار با ناله ای جانسوز پی در پی فریاد می زد “وای بر من که مولایم را تنها گذاشتم.” با حال دگرگون از امام زین العابدین سؤال می کند “این چه مصیبتی ست برمن؟” امام سجاد می فرمایند: وقتی امامت گفت زود برگرد “یعنی” نرو! بعدها طرماح کنار سلیمان در قیام توابین با سینه ای پر از غم شهید شد . . اما کربلایی نشد و از یاری امام جا ماند @sheydayiiiii