eitaa logo
💙 شیدایی 💙
4 دنبال‌کننده
318 عکس
4 ویدیو
0 فایل
آرشیو مطالب من صفحه اینستگرام من استفاده از مطالب آزاد مطالب مربوط به سقیفه و فاطمیه در کانال دوم @moolaalii مطالب با #شیدایی دلنوشته خودم هستن در صورت استفاده تغییری در اون ایجاد نکنید ممنونم
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📌 چه کراماتى از مسجد مقدس جمکران ديده شده است؟ . . 📤پاسخ: ساليان دراز است که و بسيارى از این مسجد مشاهده مى شود، وباعث مى گردد . کسى که با امام زمان به مى رفت؟ سابقا راه به جمکران از طرف مرقد حضرت على بن جعفر (عليهما السلام) بود. در خارج شهر، آسيابى بود که اطرافش چند درخت وجود داشت، وجاى نسبتا با صفايى بود، آنجا ميعادگاه بقيه الله (عجل الله فرجه) بود، صبح پنجشنبه هر هفته جمعى از دوستان مرحوم حاج آقا جان در آنجا جمع مى شدند تا به اتفاق به مسجد جمکران بروند . . يک روز صبح پنجشنبه، اول کسى که به مى رسيد، مرحوم حجه الاسلام والمسلمين آقاى ميرزا تقى تبريزى زرگرى است .مى بيند که توجه وحال خوبى دارد، با خود مى گويد اگر بمانم تا رفقا برسند، شايد نتوانم حال توجهم را حفظ کنم، ولذا تنها به طرف مسجد حرکت مى کند وآنقدر توجه وحالش خوب بوده که جمعى از طلاب، که از زيارت مسجد جمکران به قم برمى گشتند، با او برخورد مى کنند ولى او متوجه نمى شود. . . رفقاى ايشان که بعد سر آسياب مى آيند، گمان مى کنند آقاى ميرزا تقى نيامده است. از طلابى که از مسجد جمکران مراجعت مى کنند مى پرسند شما آقاى ميرزا تقى را نديديد؟ . . مى گويند: چرا، او با يک سيد بزرگوارى به طرف مسجد جمکران مى رفت وآنها آنچنان گرم صحبت بودند که به ما توجه نکردند. . . رفقاى ايشان به طرف مسجد جمکران مى روند. وقتى وارد مسجد جمکران مى شوند مى بينند او در مقابل محراب افتاده وبيهوش است. او را به هوش مى آورند واز او سؤال مى کنند چرا بيهوش افتاده بودى؟ آن سيدى که همراهت بود، چه شد؟ . مى گويد: وقتى به آسياب رسيدم، ديدم حال خوشى دارم، تنها با حضرت بقيه الله (ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء) صحبت مى کردم، با آن حضرت مناجات مى نمودم، تا رسيدم به مقابل محراب، اين اشعار را مى خواندم واشک مى ريختم. . . با خداجويان بى حاصل مها تا کى نشينم باش يک ساعت خدا را تا خدا را با تو بينم . . تا اينجا رسيدم که: . . اى نسيم کوى جانان بر سر خاکم گذر کن آب چشم اشکبارم بين وآه آتشينم ناگهان صدايى از طرف محراب بلند شد وپاسخ مرا داد، من طاقت نياوردم واز هوش رفتم. . . معلوم شد که تمام راه را در خدمت حضرت (عليه السلام) بود، . . ولى کسى که صداى آن حضرت را مى شنود از مى رود چگونه طاقت دارد که خود آن حضرت را ببيند، لذا مردمى که آقا را نمى شناختند، . حضرت را در راه مى ديدند. . ولى خود او تنها از با حضرت حجه بن الحسن عليهما السلام برخوردار بود. @sheydayiiiii