🍃 چه سنخیتی با امیرمؤمنان داریم؟
💠 ما چه سنخیتی با #امیر_مؤمنان داریم؟ بعد از این همه فضایلی که در مدح حضرت گفتیم، جای این سوال باقی است که ما را چه به حضرت. همین که او را دوست داریم، کافی است؟ #محبت، #تبعیت و پیروی را آسانتر میکند، ولی کافی نیست، بلکه به عکس، #مسئولیت ما را بیشتر میکند، زیرا مسئولیت کسی که محبت #امام در دل اوست، بیشتر از کسی است که امام را دوست ندارد و یا نمیشناسد.
💠 کاری که ما میکنیم، این است که امام را باعظمت جلوه میدهیم، سپس او را مانند کالاهای لوکس و دکوری به نمایش میگذاریم و به وجودش افتخار میکنیم اما ما چه میکنیم؟ امیر مؤمنان (ع) از این راه میرود و ما از راه دیگر، آنگاه او را امام خود میخوانیم. این دروغ و افترایی بیش نیست.
💠 ما #شیعه و پیرو علیبنابیطالبیم و مردم اعمال ما را به حساب او میگذارند. آیا او راضی است که به #همسران خود ظلم کنیم یا اینکه در #تربیت_فرزندانمان کوتاهی کنیم؟ هرگز! او کسی است که تازیانه به دست میگرفت و داخل بازار میشد و فریاد میزد: «اول فقه، سپس تجارت.» سپس در میان بازار میگشت و اگر مظلومی را پیدا میکرد [حق او را از ظالم میگرفت.] او اینگونه در میان مردم حکومت و داوری میکرد.
♦️وقتی در #عمل با امام رابطهای نداریم، پس در واقع هیچ ارتباطی میان ما و او نیست.
👤 #امام_موسی_صدر
📚 از کتاب #انسان_آسمان
📖 صفحات ۴۸ تا ۵۰
💠 دوست داشتم ثواب این همه #مجتهد که تربیت کردم برای این طلبه باشد و ارزش یک کارش را به من بدهد
🔹 در زمان #میرزای_شیرازی طلبه ای با لباس کهنه بر در خانهاش آمد و گفت: میرزا را کار دارم. مردم گفتند: میرزا برای #مجتهدین وقت ندارد، آن موقع تو آمدهای و میگویی میرزا را کار دارم؟
🔸 گفت: عیبی ندارد من میروم، اما به میرزا بگویید فلانی آمده بود.
🔹 خبر به میرزای شیرازی رسید، ناگهان میرزا سر و پای برهنه دوید و طلبه را در #آغوش گرفت. دفتر دار میرزا تعجب کرد. وقتی آن طلبه رفت، میرزا گفت: «دوست داشتم ثواب این همه #مجتهد که تربیت کردم برای این طلبه باشد و ارزش یک کارش را به من بدهد!»
🔸 گفتند: میرزا کار این طلبه مگر چه بوده؟ میرزا گفت: این طلبه به یکی از دهات های سنّی نشین رفت و گفت بچه هایتان را بیاورید #قرآن یاد می دهم بدون پول.
🔹 سنی ها گفتند خوب است بدون پول است. این طلبه از اول که قران یاد این بچه ها میداد، بذر #محبت امیرالمؤمنین #علی (علیه السلام) را در دل این بچه ها کاشت. این ها بزرگ که شدند شیعه شدند و پدرانشان را از مذهب باطل به مذهب حق راهنمایی کردند. دیری نگذشت که این دهات تماما شیعه شد.
🔸 این طلبه ۱۵سال شب ها بر در خانه ها میرفت و یواشکی نانی که آن ها بیرون می انداختند را می خورد. ۱۵سال اینگونه زحمت کشید تا توانست یک روستا را #شیعه کند.
📚به نقل از: مصباح الهدی، نوشته آیت الله #وحید خراسانی (حفظه الله تعالی)، عربی ص 292
8.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹دوستی و محبت واقعی بسیار کم شده است.
🔺اکثر دوستی ها بر مبنای محاسبات اقتصادی است.
🎙آیتالله حاجآقا مرتضی تهرانی
82/12/08
#محبت