#داستان_کوتاه
#از_ظلم_نمیترسی_؟
🔵 بهلول وارد قصر هارون شد. مسند مخصوص او را خالی دید و روی آن نشست.
پاسبانان قصر وقتی بهلول را در محل مخصوص هارون دیدند با تازیانه او را از آن مکان بیرون کردند.
◀️ هارون از اندرون خارج شد، بهلول را دید در گوشه ای نشسته و گریه می کند. علت گریه او را از خدمتکاران پرسید. گفتند: چون در مسند شما نشسته بود. هارون آنها را توبیخ کرد و بهلول را تسلی داد🤔
✅ بهلول گفت: من به حال تو گریه میکنم نه برای خودم؛ زیرا با همین چند دقیقه که در جایگاه تو نشستم این طور مرا آزردند، بر تو چه خواهد گذشت که سال ها بر این #مسند_ظلم نشسته ای و بر این دستگاه ستم تکیه کرده ای، آیا از #عواقب_هولناک آن نمی ترسی⁉️
📘📘 هزار و یک حکایت اخلاقی ، جلد۱ ، صفحه ۶۵
✔️✔️ کانال سیره۱۱۰ عضو شوید⬇️
https://eitaa.com/joinchat/1239351419Cb7602132f3