eitaa logo
حکایت‌های شِیخ عَبدُالرَّحیم
620 دنبال‌کننده
958 عکس
2.1هزار ویدیو
11 فایل
─═༅🕯📜﷽📜🕯༅═─‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ " مِلَتی کِه تاریخِ خود را نَدانَد، مَحکوم بِه تِکرار آن خواهَد بود ... " . . استفاده از مطالب کانال (حکایات)، بدون درج لینک کانال شیخ عبدالرحیم، منع شرعی دارد 🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
توجه زیادی به کارخانه ها کرد واحداث صنایع جدید را تشویق نمود . امیرکبیر به اروپائیان نظر خوبی نداشت و می خواست دست آنها را کوتاه کند ، ولی از سوی دیگر می خواست معلومات نظامی و مهارت صنعتی آنان را دریافت نماید . بالاخره دست روی نقطه  حساس حکومت یعنی مفسدان اقتصادی اختلاسگران و مافیاهای تجاری که هر یک به افرادی از رجال دربار در ارتباط بودند ، گذاشت . به همین سبب درباریان بی رحمانه علیه امیر توطئه کردند تا عاقبت حکم قتل او را در حالت مستی از ناصرالدین شاه گرفته و حکم را به سرعت در حمام فین کاشان اجرا و امیرکبیر را مظلومانه و غریبانه به قتل رساندند . ---------------------- مرحوم آیت‌الله العظمی اراکی در خواب امیرکبیر را دیده که جایگاه رفیعی در عالم برزخ داشته است . علت همچین جایگاهی را از امیر سوال میکند . امیر با اشک پاسخ می‌دهد : وقتی که رگ دو دستم را در حمام فین زدند ، چون خون از بدنم می‌رفت تشنگی بر من غلبه کرد . سرم را چرخاندم تا بگویم مقداری آبم بدهید . ناگهان به خودم گفتم ، میرزا تقی خان ، دو تا رگ تو را بریده اند ، این همه تشنگی ! پس چه کشید پسر فاطمه (س) !؟ 😭 او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود ! از عطش حسین (ع) حیا کردم و لب فرو بستم و از مطالبه آب خودداری کردم . وقتی عطش ام به اوج رسیده بود ، به یاد گودال کربلا افتاده و به یاد حسین بن علی (ع) اشک در دیدگانم جمع شد تا جان دادم . اما آن لحظه که صورتم را بر خاک قبر گذاشتند ، مولای غریب مان امام حسین علیه السلام آمد و گفت ای میرزاتقی خان ، چون به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی و آب ننوشیدی ، این جایگاه رفیع هدیه ما در برزخ باشد تا در قیامت جبران کنیم . 😭 السلام علی الشیب الخضیب  السلام علی الروس المشالات  السلام علی سید المظلوم صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین و علی ابوالفضل العباس ادامه دارد .... ─═༅ 📚شِیخ عَبدُالرَّحیم🖌 ༅═─‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌ https://eitaa.com/sheykhabdolrahim
تنها تصویر واقعی شهید میرزا تقی خان فراهانی (امیر کبیر) از عنایات ویژه امام حسین(ع) به امیر کبیر اینست که پیکر او پس از مدتی که در زیارت حبیب بن موسی دفن شده بود ، نبش قبر شده و طبق وصیتش به کربلای معلا منتقل و در جوار (مظهر عشق آسمانی) مدفون گردید . روی سنگ مزار امیرکبیر چنین نوشتند : آه که در جهان دون ، از صدمات این غما ‎ عالم روز واپسین گشت عیان به عالما خاک ملال از جهان، رفت به هفتم آسمان‎ رفت به گلشن جنان، وارث آصف جما‎ کارگشایی متقی، حارس ملک دین تقی ‎ آنکه ز سهم او شقی، شد به سوی جهنما‎ بست چه بار زین سفر، روح امیر نامور ‎ شد زمدار تا مدر، ماه صفر محرما‎ هاتف رحمت خدا، خواند به گوش این ندا ‎ کز در بندگی درآ، تا که شوی مکرما‎ مال وفات او ز غم، کلک سرور زد رقم ‎ گفت که بی زیاد و کم، آه امیر اعظما مرقد امیر کبیر درست در حجره ای در سمت جنوب  شرقی رواق حسینی ، درکنار قتلگاه حسینی قرار داشت ، که اکنون با باز شدن یک درب تازه به ایوان قبله آستانه حسینی ، این حجره به راهرو تغییر یافته و قبر مرحوم امیر کبیر در این مکان مقدس قرار گرفته است .  همچنین ، هنگامی که ضریح حضرت حبیب بن مظاهر را پشت سر نهاده و از رواق کنار ضریح ، گام به ایوان میگزارید ، قبر او در میانه این مکان قرار دارد . ازسمت راست در جوار قتلگاه و از شمال به ضریح حبیب بن مظاهر (ع)  ─═༅ 📚شِیخ عَبدُالرَّحیم🖌 ༅═─‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌ https://eitaa.com/sheykhabdolrahim
20.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت رهبر انقلاب از ماجرای شهادت حضرت عباس(علیه‌السلام) (ع) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═༅ 📚شِیخ عَبدُالرَّحیم🖌 ༅═─‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌ https://eitaa.com/sheykhabdolrahim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
17.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴ساقی کربلا ابالفضل روضه جانسوز علمدار کربلا ─═༅ 📚شِیخ عَبدُالرَّحیم🖌 ༅═─‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌ https://eitaa.com/sheykhabdolrahim
6.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه شهادت مدافع حرم شهید مصطفی صدرزاده در روز تاسوعا ─═༅ 📚شِیخ عَبدُالرَّحیم🖌 ༅═─‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌ https://eitaa.com/sheykhabdolrahim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
17.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نذر عباس | روایت ویژه مادر شهید مصطفی صدرزاده برای رهبر انقلاب از شهادت فرزندش در ظهر تاسوعا همراه با سخنان حاج قاسم در وصف شهید صدرزاده Farsi.Khamenei.ir ─═༅ 📚شِیخ عَبدُالرَّحیم🖌 ༅═─‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌ https://eitaa.com/sheykhabdolrahim
11.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣تصاویری از حضور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در اتاق تربت کربلا در کارگاه ساخت گنبد حرم مطهر امام حسین (ع) ─═༅ 📚شِیخ عَبدُالرَّحیم🖌 ༅═─‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌ https://eitaa.com/sheykhabdolrahim
. در سکوتِ سردِ صحرای بلا در شبِ تاریکِ دشت کربلا پهلوانی غرق در نور خدا شیر مردی پاسبان خیمه ها سرفراز و دوش و گردن راسته سینه اش را با زره آراسته پاسدار خیمه های شاه بود چشم او بر راه و بر بیراه بود خواب را در چشم تیزش کشته بود نفس سرکش را به خون آغشته بود دل رئوف و لیک در سر خشم داشت گوئیا اندر قفا هم چشم داشت تار مویی گر ز دشمن می‌رسید از یمین و از یسارش می‌درید صد هزاران دردِ دل در سینه داشت در دلِ هر درد، صد پیشینه داشت صد هزاران یاد زهرآگین به سر هر یکی صد ضربه می‌زد بر جگر یاد هایی پیش‌تر زان سال و ماه یاد حق هایی که آسان شد تباه یاد آن مردم که خود را باختند یوسف خود را به چاه انداختند یاد صبح و مسجد و شمشیر و سر یاد آب کوزه و تشت و جگر یاد نیرنگ و فریب و حرص و آز پیشوای مست و بی دینِ نماز در تفکر بود و دندان می‌فشرد تا صدایی از دلش آرام بُرد ادامه 👇👇👇
از میان خیمه طفلی ماهرو با صدای گریه آمد سمت او با دو چشم خیس از اشک روان خیز می‌کرد و به او می‌شد دوان پهلوان تا دید او را اینچنین زد دو زانوی شریفش بر زمین بازوان حیدری را کرد باز تا بگیرد در بغل آن طفلِ ناز غرق شد طفلک در آغوش عمو بوسه میزد شانه و دوش عمو بوسه می‌زد ساعد و بازوی او خیس از اشک روانش روی او پهلوان بنشاند او را روی پا اشک او را پاک کرد از گونه ها یک تبسم کرد و رویش بوس کرد طفل را با خنده اش مأنوس کرد گفت ای آرام روح و جان من روشنی دادی تو بر چشمان من چیست جانم؟ ای عمو قربان تو من فدای چشم پر باران تو تا عمو اینجاست، گریان از چه ای؟ از چه می‌ترسی؟ پریشان از چه ای؟ با دو چشم اشک بار و روی خیس روی بالا برد و گفت از دل حدیث هق هق اش از واژه ها سر می‌ربود با زبان کودکانه لب گشود: «چون پدر با عمه صحبت می‌نمود صحبت از چشمان و دستان تو بود با دو گوشم من شنیدم از پدر اینکه فردا می‌روی سوی سفر می‌روی از بهرِ آب، اما نرو ای عمو جان، جانِ من فردا نرو می‌کند دشمن دو دستانت جدا می‌زند چشمانت از تیر جفا» شاعر : دکترشبیرمحمدی کاشانی (ع) ─═༅ 📚شِیخ عَبدُالرَّحیم🖌 ༅═─‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌ https://eitaa.com/sheykhabdolrahim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣معجزه ای باورنکردنی از حضرت عباس (ع) (ع) ─═༅ 📚شِیخ عَبدُالرَّحیم🖌 ༅═─‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌ https://eitaa.com/sheykhabdolrahim