─═༅🌹﷽🌹༅═─‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌ #غم_انگیزترین_عشق_جهان قسمت دوم سلام علیکم دوستان گرانقدر کانال شیخ عبدالرحیم : ماجرایی که وعده نقل آنرا داده بودیم ، از این قرار است که فرزند خانواده ای به نام فرهاد ، تحصیلات خود را در پایه دبیرستان به اتمام رسانده و موفق به اخذ مدرک دیپلم میشود . اما فرهاد که سومین و آخرین فرزند خانواده است ، متفاوت از رویه دو برادر بزرگتر از خود که مراحل تحصیل در دانشگاه را میگذرانند ، تصمیم به ادامه تحصیل در دانشگاههای خارج از کشور میگیرد . مادر فرهاد که خانمی فرهنگی و از مدیران دبیرستان های دخترانه هست ، به تربیت و تحصیلات فرزندان خود بسیار حساس است ، و بر همین اساس با تصمیم فرزند خود به شدت مخالفت میکند . اما از آنجایی که فرهاد تحت تاثیر برخی مشاوره های خارج از منزل قرار گرفته بود ، مهاجرت از ایران و ادامه تحصیل در دانشگاههای خارج ، از آرزوهای درجه اول او شده و با حرص و ولع زیاد درخواست خود را تکرار میکرد . روزها در پی روزها میگذشت ، از فرهاد اصرار و از مادر انکار تا بالاخره درون خانواده آنان التهاب ایجاد شد . نهایتاً مادر تصمیم گرفت برای ختم این غائله ، با فرزند خود در محیطی خلوت و آرام و منطقی صحبت کند و او را از خواسته خود منصرف کند . مادر برای فرهاد از هر دری سخن گفت ، برای او از مشکلات غربت و تنهایی گفت . برای او از تفاوت فرهنگ ها و زبانها و مشکلات زندگی میان آنها گفت . مادر تیزهوش و تحصیل کرده فرهاد ، برای فرزند جوان و ( لوس ) خود از اقتضائات دوران جوانی و خطرات آزادی اختلاط با جنس مخالف در دنیای خارج گفت . وخلاصه نصیحت از مادر ، و یکّه حرفی و سماجت از پسر ... گفتگو برای انصراف فرزند را به بن بست رسانید . مادر که از گفتگوی آرام و منطقی برای انصراف فرهاد نا امید شده بود ، از آخرین اهرم خود ، یعنی قوه قهریه استفاده کرده و موضوع را با همسر خود در میان گذاشت . پدر فرهاد از معامله گران بازار آزاد است و متاسفانه بر عکس مادر ، دغدغه زیادی برای تربیت و آینده فرزندان خود ندارد و فکر و وقت و انرژی او بیشتر صرف کسب درآمد و جمع آوری ثروت میشود . اما با چغلی مادر ، به محض ورود به منزل و با دیدن فرهاد ، صدا را دو رگه کرده و با داد و فغان شروع به توهین و تهدید فرزند خود کرد . او آنقدر ادامه داد و در پرخاشگری افراط کرد که همسر خود را از دخالت دادن در ماجرا پشیمان نمود . عاقبت ، مادر که این وضعیت را بی حاصل میدانست ، برای ساکت کردن شوهر وارد معرکه شد ، اما او جوری اکسل بریده بود که هیچکس را یارای متوقف کردن او نبود . در طول گرد و خاکی که پدر بپا کرده بود ، فرهاد در کمال خونسردی و بدون هر گونه واکنشی نشسته و پدر را تماشا میکرد . حالیا ، قصه به سر رسید و پدر خسته از دعواهای بی حاصل خود ، سر به بالین شب گذاشته وبه خواب ناز فرو رفت . اما فرهاد که عزم خود را برای رسیدن به آرزوی سفر به ینگ دنیا جزم کرده بود ، از فردای آن روز دست به قهر و اعتصاب از گفتگوی با خانواده زد ! دو سه روزی از قهر فرزند لوس خانواده گذشت ، اما برای او نتیجه ای حاصل نشد . اینبار فرهاد ، دوز فشار بر مادر را مقداری بیشتر کرد و دست به اعتصاب غذا زد . در مدت دو سه روز اعتصاب غذا هر گاه مادر او را برای نشستن بر سر سفره و در کنار پدر و برادران صدا میکرد ، در پاسخ میگفت سیر هستم . البته او بیرون از منزل با خوردن مخفیانه انواع ساندویج ها و فست فودها شرمنده شکم خود نمیشد . در هر حال رفته رفته آثار تسلیم شدن مادر عیان شد و از پرسیدن سوالاتی همچون : تحصیل در خارج چه مدت طول میکشد ؟ کدام کشور میخواهی بروی ؟ هزینه آن چقدر میشود ؟ مشخص بود که مادر تاب تحمل رنج فرزند خود را ندارد ، و در نهایت تسلیم شد و مقدمات اعزام فرهاد به خارج را فراهم کردند . موقع بدرقه فرهاد توسط خانواده ، در مسیر راه به سمت فرودگاه ، هر یک در حد بضاعت خود نصیحتی به فرهاد میکردند . ادامه 👇👇👇

اما در فرودگاه و موقع آخرین خدا حافظی ها ، مادر مهمترین و اصلی ترین التزام را از فرهاد گرفت . التزام مادر این بود که اگر خبردار شوم با جنس مخالف اختلاط و رفت و آمد کرده ای ، باید بلافاصله ترک تحصیل کرده و به کشور باز گردی ، و فرهاد نیز در این زمینه قول مردانه و تعهد اخلاقی به مادر داد و پرواز کرد . روزها و هفته ها و ماهها از رفتن فرهاد گذشت و همه روزه مادر با او تلفنی حال و احوال میکرد و در جریان روند تحصیلات فرزند خود قرار میگرفت . تا اینکه پس از شش ماه ، مادر فرهاد با آن حسی که همه مادرها نسبت به فرزندان خود دارند ، متوجه تغییراتی در شیوه حرف زدن و ساعات خواب و بیداری و سایر جوانب او شد ، اما به روی خود نیاورد . مادر فرهاد خانم بسیار زیرک و هوشیار و مدبری بود و میدانست پیرامون زندگی فرهاد تغییراتی حاصل شده . او ده دوازده روز از حساسیت و توجه اش گذشته و بر شدت نگرانی و دلواپسی اش افزوده شد . پس از ده دوازده روز ماجرای نگرانی خود را با شوهر در میان گذاشته و به او گفت تصمیم دارم بدون اطلاع قبلی به دیدن فرهاد بروم . او پس از تهیه بلیط و ویزا و بستن بار و بندیل ، بدون اطلاع فرهاد عازم کشوری شد که فرزندش مشغول ادامه تحصیلات بود . پس از رسیدن به مقصد ، به سوی آدرس محل سکونت فرهاد ( که از قبل تهیه کرده بود ) روانه شد . شب هنگام است ، مادر پشت درب منزل رسیده و فرهاد ، از همه جا بی خبر داخل منزل است . مادر درب منزل را دق الباب کرده و دقایقی بیش نمیگذرد که فرهاد با چشمانی بیرون زده از حدقه ، با تعجب وافر مادر خود را پشت درب مشاهده کرد . پس از دیده بوسی و حال و احوال مختصر ، فرهاد از سر ناچاری مادر را به داخل منزل راهنمایی کرد . اما از بد روزگار وقتی مادر وارد فضای داخلی منزل شد ، دختر خانم جوانی را دید که با پوشش سبک خارجیان برای استقبال ، به سمت او میآید . ---------------- مابقی ماجرا را انشاء الله به شرط حیات فردا تقدیم چشمان مهربانتان خواهیم کرد . فقط خوانندگان محترم عنایت داشته باشید ، ادمین محترم کانال چند روز قبل ، این محیط را با حدیث زیبایی از پیامبر اعظم (ص) متبرک کرده بودند که مجددا آن حدیث ذیل این نوشتار بارگذاری میشود ، لطفا حدیث را با دقت ملاحظه فرمائید ، چون با حکایت ما رابطه مستقیم دارد . ادامه دارد ... ─═༅ 📚شِیخ عَبدُالرَّحیم🖌 ༅═─‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌ https://eitaa.com/sheykhabdolrahim

. ❣ پیامبر فرمودند (ص) : من از بعضی پدر مادرهای دوران آخرالزمان متنفرم 😳 از ایشان پرسیدند : منظورتان پدرو مادر های مشرک هست ؟ حضرت فرمودند خیر ، پدر و مادرهای مومن و متدین (حضرت بیشتر نگران خانواده های مذهبی بودند ) عرض کردند دلیل تنفر شما چیست ؟ حضرت فرمودند : این والدین بسیار به نیازهای مادی فرزندانشان توجه می کنند ( مثال : بهترین لباس ، خوراک ، مدرک ، خانه و ... ) ولی برای معنویت و مذهب فرزندانشان کار موثری نمی کنند ... ─═༅ 📚شِیخ عَبدُالرَّحیم🖌 ༅═─‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌ https://eitaa.com/sheykhabdolrahim

خوبه تو کیه؟ خوب من😁 بنویس اگه نمیفهمی ... اگه فهمیدی چی شد سلامتی آقا صلوات بفرست 🌹 ─═༅ 📚شِیخ عَبدُالرَّحیم🖌 ༅═─‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌ https://eitaa.com/sheykhabdolrahim

‼️ این اسرائیلی که من میشناسم فردا ادعای شیراز رو هم می‌کند! #شهید_مطهری #مرگ_بر_اسرائیل ─═༅ 📚شِیخ عَبدُالرَّحیم🖌 ༅═─‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌ https://eitaa.com/sheykhabdolrahim

گاهی باید برای رضایت دل دوستان یه چیزی گفت و خوشحالشون کرد! 😅 ─═༅ 📚شِیخ عَبدُالرَّحیم🖌 ༅═─‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌ https://eitaa.com/sheykhabdolrahim

❣ روایت شنیدنی #محمد_تیجانی (عالم اهل سنت شیعه شده و صاحب کتاب آنگاه هدایت شدم) از شیعه شدن یک عالم اهل سنت دیگر ─═༅ 📚شِیخ عَبدُالرَّحیم🖌 ༅═─‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌ https://eitaa.com/sheykhabdolrahim

‼️دوربین مخفی شیر باغ وحش #طنز ─═༅ 📚شِیخ عَبدُالرَّحیم🖌 ༅═─‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌ https://eitaa.com/sheykhabdolrahim

🏴🏴🏴🏴 شهادت سردار سرافراز اسلام حاج #یحیی_السنوار ظاهرا تایید شد. ─═༅ 📚شِیخ عَبدُالرَّحیم🖌 ༅═─‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌ https://eitaa.com/sheykhabdolrahim

. شب جمعه است ،ادب پیشه کنید... مادری دست به پهلو به حرم می آید... #شب_زیارتی_ارباب 🖤 #حاج_محمود_کریمی ─═༅ 📚شِیخ عَبدُالرَّحیم🖌 ༅═─‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌ https://eitaa.com/sheykhabdolrahim

❌ تا حماس بیانیه ندهد، خبرگزاری های داخلی (به علت اشتباهات فراوان در اطلاع رسانی) و مقامات اسرائیل ( به علت عملیات فریب)، اخبار شهادت یا زنده بودن یحیی سنوار اعتباری ندارد. ❌ منتظر بیانیه حماس می‌مانیم...