eitaa logo
حکایت‌های شِیخ عَبدُالرَّحیم
621 دنبال‌کننده
957 عکس
2.1هزار ویدیو
11 فایل
─═༅🕯📜﷽📜🕯༅═─‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ " مِلَتی کِه تاریخِ خود را نَدانَد، مَحکوم بِه تِکرار آن خواهَد بود ... " . . استفاده از مطالب کانال (حکایات)، بدون درج لینک کانال شیخ عبدالرحیم، منع شرعی دارد 🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ روزمون را زیبا و قشنگ کنیم با سلام بر ارباب ❣عادت سلام کردن به امام حسین (علیه السلام) را نشر دهیم... https://eitaa.com/joinchat/1633813156Ce1a9f12310
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─═༅🌹﷽🌹༅═─‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌ قسمت هجدهم در باره سرگذشت های خاندان نایب حسین کاشی گفتیم و گفتیم تا رسیدیم به جائیکه ماشاءالله خان برای توسعه و استحکام قدرت خود ، از دامن سفارت انگلیس به سمت آلمانی ها غلطید و آن همان کلاه گشادی بود که سرنوشت خاندان نایب حسین را به سمت اضمحلال سوق داد . اما دیری نپائید که آلمان و متحدانش در جنگ جهانی اول شکست خورده و ایران را ترک کردند . روابط انگلیسی ها پس از رفتن آلمانی ها ، با نایب حسین و ماشاءالله خان تیره تر شد . در این شرایط نایبی ها احساس غبن و ضرر کرده و در صدد بازسازی روابطشان با وثوق الدوله برآمدند . برای این منظور محقق الدوله را که در این شرایط ، تنها مردسیاسی طرفدار نایبی ها بود با تحفه ها و هدایای فراوان به تهران فرستاد . محقق الدوله با تقدیم هدایا به وثوق الدوله اعلام کرد ، نایب حسین قصد دارد ماشاءالله خان را به عنوان نوکری نزد رئیس الوزراء بفرستد ، ولی وثوق الدوله جواب روشنی به او نداد . محقق الدوله همچنین با اولیای سفارت انگلیس ملاقات کرد و توانست برای ماشاءالله خان امان نامه بگیرد که بعدها مشخص شد ، این امان نامه فریبی بیش نبوده است . در هرحال چنانچه پیش از این گفته شد ، با تسلیم وثوق الدوله نزد سفارت انگلیس و تعهد همکاری با آنان ، دولت انگلیس تصمیم گرفت با نصب یک پادشاه مستبد و بله قربان گو ، وضعیت یاغیان را در کشور خاتمه داده و از حاکمیت دولت مرکزی حمایت کند . به همین علت ، چون ماشاءالله خان یکی از گزینه های سفارت انگلیس برای تاج و تخت پادشاهی بود ، ولی با روابط مخفیانه اش با آلمانی ها ، اعتبار خود را نزد انگلیسی ها از دست داده و از او صرفنظر کرده و به سمت رضاخان میرپنج متمایل شدند . در این اوضاع ، وثوق الدوله مطابق سیاست دیکته شده سفارت بریتانیا تصمیم به سرکوب غائله ها در ایران گرفت و با قشون کشی به گوشه و کنار کشور ، یکی پس از دیگری با ترفندهای مختلف آنها را جمع آوری کرد . یکی از مهمترین یاغیانی که وثوق الدوله از سر راه خود برداشت ، رضاخان جوزانی ، یاغی معروف اصفهان بود ، وثوق الدوله با ترفندهای گوناگون و قشون کشی به اصفهان ، رضاخان جوزانی را هم سرکوب کرد . اما بین همه اشرار ایران ، غائله نایب حسین کاشی چیز دیگری بود و مبارزه و سرکوب آنها برای دولت مرکزی کار راحتی نبود ، علت این امر آن بود که دولت انواع قشون ها با نفرات و تسلیحات و قوی ترین فرماندهان را به کاشان اعزام کرده بود ، اما موفق به از بین بردن نایبی های کاشان نشده بودند . پس از اینکه وثوق الدوله مناطق دیگر را از لوث وجود اشرار پاک نمود ، از ماشاءالله خان دعوت کرده که به تهران برود تا به او پست های بالای کشوری اعطا کند . ماشاءالله خان از یک سو تطمیع شده بود که برای یک زندگی مرفه و رویایی به تهران برود ، و از سوی دیگر سرنوشت سایر یاغیان را دیده بود و احساس میکرد روزگار وزیدن باد مخالف را آغاز کرده و دیگر زمان شرارت و یاغیگری به سر خواهد آمد . لذا برای رفتن یا نرفتن به تهران تردید فراوان داشت و در این اوضاع وثوق الدوله با فواصل کم از تهران پیک هایی فرستاده و اصرار داشت ماشاءالله خان به تهران مراجعه کند . ماشاءالله خان به همه پیغام آوران جواب مثبت میداد اما از رفتن به تهران طفره میرفت ، و این طفره زدن ها تا چهار ماه به طول انجامید . تااینکه موضوع را با یکی از سرد و گرم چشیده های روزگار به نام حاج میرزایحیی دولت آبادی در میان گذارد و او در جواب گفت ، جانت در خطر است ، ولی اگر میخواهی جان سالم به در ببری ، همه سلاح ها و افراد خود را تسلیم حاکم کن و به حالت تسلیم نزد وثوق الدوله برو ... در این بین نایب حسین کاشی هم مکرر از رفتن سردار به تهران مخالفت کرده و میگفت ، برای رفتن به تهران سرت را بالای دار میبینم . اما عاقبت ماشاءالله خان عزم خود را جزم کرده و با همراهی ۲۰۰ نفر از بهترین و چالاکترین رزم آورانش به سوی تهران حرکت کرد . ادامه دارد .... https://eitaa.com/sheykhabdolrahim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌙 دعای روز دوازدهم 🤲 اللَّهُمَّ زَيِّنِّي فِيهِ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ، وَ اسْتُرْنِي فِيهِ بِلِبَاسِ الْقُنُوعِ وَ الْكَفَافِ، و احْمِلْنِي فِيهِ عَلَى الْعَدْلِ وَ الْإِنْصَافِ، وَ آمِنِّي فِيهِ مِنْ كُلِّ مَا أَخَافُ، بِعِصْمَتِكَ يَا عِصْمَةَ الْخَائِفِينَ. ❣خدایا در این ماه مرا به زیور پوشش از گناه و پاکدامنى بیاراى و جامه قناعت و اکتفاى به مقدار حاجت را به برم کن و وادارم کن در این روز به عدالت و انصاف و ایمنیم بخش در آن از هر چه که از آن مى ترسم به نگهدارى خودت اى نگهدارنده ترسندگان https://eitaa.com/joinchat/1633813156Ce1a9f12310
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا