بزرگترین هنر امام رضا علیهالسلام بعد از شهادت موسیبن جعفر علیهالسلام که در قلمرو وسیع سلطنت عباسی، اختناقی کامل حکمفرما بود، آن بود که با شیوه تقیهآمیز شگفتآوری در دوران قدرت مقتدرترین خلفای بنیعباس و در دوران استقرار و ثبات کامل آن رژیم، مبارزات عمیق امامت را ادامه داد و توانست درخت تشیع را از گزند توفانِ حادثه بهسلامت بدارد و از پراکندگی و دل سردی یارانِ پدر بزرگوارش مانع شود.
کتاب انسان ۲۵۰ ساله، ص۳۳۵
#امام_رضا ع
.
بیداری در برابر دشمن
«درس امام رضا علیهالسلام به همهی ما این است که ای مسلمان! از مبارزه خسته نشو. نخواب چون دشمن همیشه بیدار است و در شکلهای مختلف و در لباسها و نقابهای گوناگون و با آرایشهای رنگارنگ ظاهر میشود؛ چشم تیزی داشته باشید، دشمن را بشناسید و راه مبارزهی با دشمن را بلد بشوید و مثل علی بن موسی الرضا از اول تا آخر مبارزه را ادامه بدهید.» ۶۳/۹/۳
#امام_رضا ع
.
شیخ جعفر آقا مجتهدی
بخشی از سخنان حضرت آیتالله خامنهای که در این کلیپ صوتی میشنوید:
* عمر مبارک امام رضا (سلاماللهعلیه) تقریباً پنجاه و پنج سال بوده است - یعنی از سال ۱۴۸ که سال شهادت امام صادق (علیهالسّلام) است تا سال ۲۰۳ - تمام زندگی این بزرگوار با همهی این عظمتها و عمقها و ابعاد گوناگونی که میشود برای آن ذکر کرد و تصویر کرد، در همین مدّت عمر نسبتاً کوتاه انجام گرفته است. از این مدّت پنجاه و پنج سال، نزدیک به بیست سال - تقریباً نوزده سال - مدّت امامت این بزرگوار است؛ امّا همین مدّت کوتاه را که ملاحظه میکنید، تأثیری که در واقعیّت دنیای اسلام گذاشت و به گسترش و عمقی که به معنای حقیقیِ اسلام و پیوستن به اهلبیت (علیهمالسّلام) و آشنا شدن با مکتب این بزرگواران انجامید، یک داستان عجیبی است، یک دریای عمیقی است. آن وقتی که حضرت به امامت رسیدند، دوستان و نزدیکان و علاقهمندان حضرت میگفتند که: علیّبنموسی در این فضا چه کار میتواند انجام بدهد - این فضای شدّت اختناقِ هارونی که در روایت دارد که میگفتند: وَ سَیفُ هارونَ تَقطُرُ دَما؛ خون میچکد از شمشیر هارون - این جوان در این شرایط، در ادامهی جهاد امامان شیعه و در مسئولیّت عظیمی که برعهدهاش است، میخواهد چه بکند؟
این اولِ امامت علیّبنموسیالرّضا (علیهالسّلام) است. بعد از این نوزده سال یا بیست سال که پایان دوران امامت و شهادت علیّبنموسیالرّضا است، وقتی شما نگاه میکنید، میبینید که همان تفکّر ولایت اهلبیت و پیوستگی به خاندان پیغمبر آنچنان گسترشی در دنیای اسلام پیدا کرده که دستگاه ظالم و دیکتاتور بنیعبّاس از مواجههی با آن عاجز است؛ این را علیّبنموسیالرّضا انجام داده.
این حرکت امام رضا (علیهالسّلام) است؛ تا بالاخره مأمون طیّ همان قضایایی که شنیدهاید و تکرار شده است و میدانید، احساس میکند که ناچار است علیّبنموسیالرّضا (علیهالسّلام) را - که با نیّتهای خاصّ خودش، آن بزرگوار را از مدینه کشانده بود، آورده بود، به خود نزدیک کرده بود و قصد کشتن آن بزرگوار را هم نداشت - برخلاف آنچه تدبیر کرده بود، به شهادت برساند؛ کار قضاء الهی و ارادهی الهی و تدبیر الهی - که پارهی تن پیغمبر در این نقطهی دوردست از مدینه مدفون بشود که خود این یک تدبیر الهی است، یک مهندسی الهی است - به وسیلهی دشمنان اهلبیت انجام بگیرد.
کار برای اهداف بلند را اینجوری باید انجام داد؛ نگاه به بلندمدّت را با این انگیزهها، با این نیّتها، با این امیدها باید انجام داد.
دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ۱۳۹۲/۰۶/۲۶.
#امام_رضا ع
.
32 - Hashemi Nedjad.mp3
1.49M
🔖 رجب حمامی 🔖
بیماری که مریضی برص داشت
♦️عنایت خاص حضرت #امام_رضا علیه السلام
🔶هر کس گره توی کارش هست کجا باید بره
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
31.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳 #شهادت_امام_رضا(ع)
🌴امام رضا، قربون کبوترات
🌴یه نگاهیم بکن به زیر پات
🎤 #سید_رضا_نریمانی
⏯ #نماهنگ
11.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای جالب از عنایت امام رضا(ع) از زبان آقای قرائتی
.
برش اول:
ارادت حسن به #امام_رضا (ع) دائمی بود. از نُه ساختمان سوری ها، یکی دست داعش افتاده بود و فرمانده سوری ها می خواست عقب نشینی کند. نگذاشتم. گفتیم: صبر کن ما پسش می گیریم. از ۲۰ نفر نیروهای پشتیبان تک تیر اندازان، نیروی داوطلب خواستیم. فقط شش نفر آمدند. با من و حسن شدیم هشت نفر. رفتیم طرف ساختمان.
مکث کردم. گفتم: حسن هشت نفریم ها! گفت: پس اسم عملیات امام رضا (ع) است. با نوای یا علی بن موسی الرضا (ع) وارد ساختمان شدیم.
تکفیری ها می پرسیدند: من انتم؟ حسن با دو نارنجک رفت طرفشان و فریاد زد: نحن شیعة علی بن ابی طالب(ع)، نحن ابناء فاطمة الزهرا(س)، نحن ابناء الحسین (ع). با انفجار نارنجک ها و تبادل آتش حسن پرواز کرد.
هشت نفری با رمز ذکر امام رضا (ع) وارد معرکه شدیم. حسن شهید شد و من با هشت ترکش برگشتم عقب.
برش دوم:
بعد از شهادت حسن، یکی از اقوام خوابش را دیده بود. گفته بود: حسن! تو که مثل ما بودی، چه شد که شهید شدی؟
گفته بود: به خاطر این که شب های جمعه زیارت حرم امام رضا (ع) رفتنم قطع نشد.
راست می گفت: چهار سال برنامه ثابتش این بود. شب جمعه می رفت هیئت علمدار، بعد از آن تا صبح زیارت امام رضا (ع) بود و دم صبح کله پاچه می خورد و می آمد خانه.
#شهید_حسن_قاسمی_دانا
#شهدا_و_اهل_بیت ع
#شهدا_و_امام_رضا ع
#راهکار_شهادت
راوی: شهید مصطفی صدار زاده؛ فرمانده گردان عمار لشکر فاطمیون و مهدی قاسمی دانا؛ برادر شهید
#مجله_فکه ، شماره ۱۸۰؛ اردیبهشت ۱۳۹۷؛ صفحه ۶۱ و ۶۷-۶۶.
.