#مدح_خورشید؛ چند و چون مدح اهل بیت (ع) از نگاه رهبر معظم انقلاب
#حنجره ، مسألهی مستحبی و نافلهی شعر است؛ فریضهاش همان #شعر میباشد. یعنی چنانچه شعر با صدای خوش همراه شد، تأثیرش مضاعف میشود؛ اما در استخوانبندی این کار، صدای خوش دخالتی ندارد. اگر صدای خوش بود و این شعر را با آن محتوای خوب و با آن الفاظ زیبا و با آن مضمونی که مورد نیاز است، همراهی کرد، ارزش آن دو برابر میشود. یقیناً قصیدهیی را که کسی این گونه بخواند، ارزش آن از یک سخنرانی یکساعتهی یک آدم دانشمند بیشتر است.
اینکه ما مرتب در این دیدارها به برادران عرض کردیم که بروید #اشعار_قوی_فارسی را در کتابهای گوناگون پیدا کنید و آنهایی را که برای تفهیم مفاهیم و عقاید و #اخلاق_اسلامی و یا #بینش_سیاسی و یا هر آنچه که امروز جامعهی اسلامی به آن #نیاز دارد و مناسب است، برگزینید و بیاورید در محافل بخوانید، برای همین تأثیر است.
آن وقت، شما یک «کمیت» و یک «دعبل» خواهید بود. همان طور که مطرح کردم، یکی از چیزهایی که باید در این اشعار باشد، عبارت از #مفاهیم_بلند_اسلامی - مثلاً در باب توحید یا نبوت - است. بهترین اشعار قدما در باب توحید و نبوت، همین مدایحی است که شعرای بزرگ ما در مقدمهی دیوانها و مثنوی هایشان ذکر کردهاند و گفتهاند. این اشعار شعرای برجسته، مضامینی قوی و حقیقتاً #روشنگر دارد که انسان می تواند پیامبر(ص) یا امام(ع) یا فاطمهی زهرا (سلاماللَّهعلیها) را با مضمون این اشعار بشناسد. نمی گویم درست بشناسد، چون ما که نمی توانیم آن بزرگواران را درست بشناسیم؛ اما در همان حدی که ممکن است، باید تلاش کنیم. مثلاً وقتی راجع به امیرالمؤمنین شعری خوانده می شود، باید هم مقام معنوی علی(ع) - که ما از او خبر کمی داریم و از ذهن و فکر و دلِ ما آدم های پایین و متوسط پنهان است - و هم عبادت و مظلومیت و حکومت و عدل و ضعیف پروری و دشمن ستیزی و جهاد امیرالمؤمنین(ع) را بشناسیم.
حدود بیست سال پیش، این حرفها را میزدیم و خیلی، آنها را می شنیدند؛ ولی نمیفهمیدند که ما چه میگوییم. می گفتیم فقط دربارهی #خال و #خط_خیالی چهرهی ائمه(علیهمالسّلام) شعر نسرایید. شعر گفتن دربارهی زلف و ابروی و چشم و عارض امام که تعریف نیست. حالا #ابروی_امیرالمؤمنین (صلواتاللَّهعلیه) کمانی باشد یا نباشد، مگر در شخصیت او چهقدر اثر میگذارد؟! زلف او افشان باشد یا نباشد، مگر چهقدر اثر می گذارد که حالا بیاییم در قصیدهیی که می خواهیم راجع به امیرالمؤمنین بسراییم، از #زلف_امیرالمؤمنین بگوییم! البته، حالا به نظرم کم شده است.انشاءاللَّه که الان این چیزها نباشد.
وقتی می گفتیم چرا اینها را می گویید، #تعجب می کردند و می گفتند: پس چه بگوییم؟ می گفتیم از مسایل زندگی و برجستگی های عملی علی(ع) بگویید. در آن روز، این مسایل برایشان روشن نبود؛ اما امروز چگونه است؟ امروز، برای همه روشن است. زندگی امیرالمؤمنین را بیان کنیم تا بین او و خصومش در تاریخ و امروز مقایسه شود. این چیز کمی نیست که یک نفر حاکم باشد و تمام ازمّهی قدرت - بیتالمال و شمشیر و نفوذ کلمه - در کف اقتدار او باشد، اما زندگی شخصی او آن چنان باشد که به یاران نزدیکش بگوید: شما نمی توانید این قدر سخت زندگی کنید: «الا و انّکم لا تقدرون علی ذلک». غذای او طوری باشد که راوی از اصحاب امیرالمؤمنین به قنبر - خادم آن حضرت - بگوید: چرا این نان جوینِ سختِ خشک را به این پیرمرد میدهی؟ و قنبر در جواب بگوید: من این کار را نمیکنم، خود او میکند. اوست که این نان و یا آرد جو را در داخل کیسهیی میگذارد و در آن را میبندد و گاهی هم مهر میکند که کسی باز نکند و آن را با شکر یا روغن یا قاتقی مخلوط نکند. «الا و انّ امامکم قد اکتفی من دنیاه بطمریه و من طعمه بقرصیه». این، زندگی اوست. این را بیان کنید.
#مقام_معظم_رهبری
رسالت مداحان؛ بیان برجستگی های واقعی زندگی اهل بیت (ع)
یک شاخصه از #هیئت_ایده_آل
.