#مرد_بزرگ كسی است كه در روحش #حماسه وجود داشته باشد؛ غیر از این نمی تواند باشد. #نادر_شاه افشار اگر یك حماسه در روحش وجود نمی داشت، نمی توانست افاغنه را از ایران بیرون كند و نمی توانست هندوستان را فتح كند؛ این خودش یك حماسه است. اما اینكه بعد كارش به یك مالیخولیا كشید و خودش دشمن جان ملت خودش شد، مطلب دیگری است. #اسكندر، خواه ناخواه در روحش یك حماسه، یك موج وجود داشته است، #شاه_اسماعیل همین طور، #ناپلئون همین طور.
اسكندر، نادر شاه و شاه اسماعیل، همه ی اینها یك اراده ی بزرگ هستند، یك همت بزرگ هستند، یك حماسه ی بزرگ هستند ولی حماسه ی مقدس نیستند، برای اینكه هر یك از اینها می خواهد شخصیت خودش را توسعه بدهد، می خواهد همه چیز را در خودش هضم كند، می خواهد ملت ها و مملكت های دیگر را در مملكت خویش هضم كند؛ و لذا از نظر یك ملت، یك قهرمان ملی است ولی از نظر ملت دیگر یك جنایتكار است. اسكندر برای یونانیان یك قهرمان است و برای ایرانیان یك جنایتكار؛ برای یونانی یك قهرمان است چون به یونان عظمت داد، چون قدرت های دیگر، ثروت های دیگر، عظمت های دیگر را خرد كرد و پرچم یونان را در مملكت های دیگر به اهتزاز درآورد. اما از نظر قوم مغلوب، او نمی تواند یك قهرمان باشد. ناپلئون برای فرانسویها قهرمان است، اما آیا برای روسیه یا برای انگلستان هم قهرمان است؟ البته نه.
آنها حماسه هستند، ولی یك حماسه ی فردی از نوع #خود_خواهی. یك حماسه ی بزرگ است یعنی یك خودخواهی بزرگ است، یك #خود_پرستی بزرگ است، یك جاه طلبی بزرگ است. (در مقابل جاه طلبی های كوچك، جاه طلبی های بزرگ هم در دنیا پیدا می شود. ) اما این حماسه ها حماسه های مقدس شمرده نمی شوند. حماسه ی مقدس مشخصات دیگری دارد كه عرض می كنم، مشخصاتی كه به موجب آنها دیگر ناپلئون و اسكندر نمی توانند حماسه ی مقدس باشند.
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 30-29.
#شهید_مرتضی_مطهری
#حماسه_مقدس
عباس عاشق #پرواز بود. پدرم همیشه بهش می گفت: عباس! بیا از این شغل #خلبانی دست بردار. شغل خطرناکیه. بیا توی همین بازار حجره ای بگیر و دست به کار شو.
عباس می گفت: من مرد آسمون هام. روی زمین بلد نیستم کاری بکنم. وقتی از پرواز صحبت می کرد، طوری صحبت می کرد که آدم بهش حسودیش می شد؛ حتی به اون هواپیمای بزرگ و بی ریخت.
با این همه وقتی رحیم؛ برادرش #دانشکده_خلبانی قبول شد، عباس نگذاشت برود خلبانی.
گفتم: تو که عاشق پروازی؛ چرا می خواهی برادرت را از این عشق محرومش کنی؟
گفت: رحیم به خاطر مطالبی که از من درباره خلبانی شنیده علاقه مندش شده. الان هم با خودش فکر می کند که با یک تیر دو نشان بزند؛ هم می رود دوره خدمت سربازی و هم خلبانی یاد می گیرد. اما به این نکته توجه ندارد که سربازی عمرش کوتاه است؛ اما نمی داند که اگر خلبان بشود باید تا آخر عمر سرباز بماند.
می خواست بگوید باید پای هزینه های شغل بمانی. در کنار نوش هایش، از نیش هایش هم استقبال کنی.
#شهید_عباس_دوران
#سیره_اقتصادی_شهدا
#ملاک_انتخاب_شغل
راوی: نرگس خاتون دلیری روی فرد؛ همسر شهید
#کتاب_آسمان؛ دوران به روایت همسر شهید. نوشته زهرا مشتاق. نشر روایت فتح؛ نوبت چاپ: نهم-۱۳۹۱؛ صفحه ۲۲ و ۳۴.
▪️
🔴امام جواد(ع) الگوی حركت ملّت ايران بود
رهبر معظم انقلاب:
🔻 امام جواد(علیهالسلام) مظهر مبارزهی با باطل بود او کوششگر برای حکومت الله بود. او برای خدا و قرآن مبارزه میکرد. او از قدرت ها نمیترسید. او در حقیقت امام و الگو و پیشاهنگ این حرکتی بود که امروز ملت ایران همگی دست به دست آن را تعقیب میکند. ۶۲/۶/۱۷
Misaq-Haftegi980508[02].mp3
5.41M
🎙 جواد اون کسیه که حتی، نگفته میده حاجتا رو (زمینه)
🔺 بانوای: #حاجمیثممطیعی
شهادت حضرتش تسلیت باد.
حماسه ی مقدس آن كسی است كه روحش برای خود موج نمی زند، برای نژاد خود موج نمی زند، برای ملت خود موج نمی زند، برای قاره یا مملكت خود موج نمی زند؛ او اساساً چیزی را كه نمی بیند شخص خود است، او فقط حق و حقیقت را می بیند و اگر خیلی كوچكش بكنیم باید بگوییم #بشریت را می بیند. این آیه ی قرآن یك آیه ی حماسی است: «قُلْ یا أَهْلَ اَلْكِتابِ تَعالَوْا إِلی كَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَكُمْ أَلاّ نَعْبُدَ إِلاَّ اَللّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اَللّهِ».
ای اهل كتاب، ای كسانی كه ادعای مذهب دارید! بیایید با همدیگر یك سخن داشته باشیم، بیایید خودمان را فراموش كنیم و فقط عقیده را ببینیم، بیایید در راه یك عقیده خود را فراموش كنیم، بیایید یك سخن را ایده ی خودمان قرار بدهیم: «أَلاّ نَعْبُدَ إِلاَّ اَللّهَ» جز خدا هیچ موجودی را قابل پرستش ندانیم، «وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اَللّهِ» بیایید استثمار را ملغی كنیم، استعباد را ملغی كنیم، بشرپرستی را ملغی كنیم، عدل و مساوات را در میان بشریت بیاوریم. نگفت قوم من، قوم تو، با هم همدست شویم و پدر یك قوم دیگر را دربیاوریم؛ این حرفها نیست.
1️⃣پس یك جهت كه این حماسه مقدس می شود این است كه هدفش مقدس و پاك و منزّه است؛ مثل خورشید عالمتاب است كه بر همه ی مردم و بر همه ی جهانیان می تابد.
2️⃣دومین جهت تقدس این گونه قیامها و نهضتها این است كه در شرایط خاصی كه هیچ كس گمان نمی برد قرار گرفته اند؛ یعنی یك مرتبه در یك فضای بسیار بسیار تاریك و ظلمانی یك شعله روشن می شود، شعله ای در یك ظلمت مطلق؛ فریاد عدالتی است در یك استبداد و ستم مطلق، جنبشی است در یك سكون و درحالی كه همه ساكن و مرعوبند، كلام و سخنی است در یك خاموشی مرگبار.
3️⃣سومین جهت تقدس نهضت حسینی این است كه در آن یك رشد و بینش نیرومند وجود دارد؛ یعنی این قیام و حماسه از آن جهت مقدس است كه قیام كننده چیزی را می بیند كه دیگران نمی بینند، همان مثل معروف: «آنچه را كه دیگران در آینه نمی بینند او در خشت خام می بیند» ، اثر كار خودش را می بیند، منطقی دارد مافوق منطق افراد عادی، مافوق منطق عقلایی كه در اجتماع هستند.
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 31-30.
#شهید_مرتضی_مطهری
#حماسه_مقدس
حسین بن علی علیه السلام یک #روح_بزرگ و یک روح مقدس است.
اساساً روح که بزرگ شد تن به زحمت می افتد، و روح که کوچک شد تن #آسایش پیدا میکند. این خود یک حسابی است. ابن عباس ها بیایند نهی کنند، مگر روح حسین اجازه میدهد؟!
متنبّی، شاعر معروف عرب شعر خوبی دارد، میگوید:
وَ اذا کانَتِ النُّفوسُ کباراًتَعِبَتْ فی مُرادِهَا الْأجْسامُ
میگوید وقتی که روح بزرگ شد جسم و تن چارهای ندارد جز آنکه به دنبال روح بیاید، به #زحمت بیفتد و ناراحت شود. اما روح کوچک به دنبال خواهش های تن میرود، هرچه را که تن فرمان بدهد اطاعت میکند.
روح کوچک به دنبال لقمه برای بدن میرود اگرچه از راه دریوزگی و تملّق و چاپلوسی باشد. روح کوچک دنبال پست و مقام میرود ولو با گرو گذاشتن ناموس باشد. روح کوچک تن به هر ذلت و بدبختی میدهد برای اینکه میخواهد در خانهاش فرش یا مبل داشته باشد، آسایش داشته باشد، خواب راحت داشته باشد.
اما روح بزرگ به تن, نان جو میخوراند، بعد هم بلندش میکند و میگوید شب زنده داری کن.
روح بزرگ وقتی که کوچکترین کوتاهی در وظیفه خودش میبیند، به تن میگوید این سر را توی این تنور ببر تا حرارت آن را احساس کنی و دیگر در کار یتیمان و بیوه زنان کوتاهی نکنی!
روح بزرگ آرزو میکند که در راه هدفهای الهی و هدفهای بزرگ خودش کشته شود؛ فرقش شکافته میشود، خدا را شکر میکند.
روح وقتی که بزرگ شد، خواه ناخواه باید در روز #عاشورا #سیصد زخم به بدنش وارد شود. آن تنی که در زیر سم اسبها لگدمال میشود، #جریمه_یک_روحیه_بزرگ را میدهد، #جریمه_یک_حماسه را میدهد، #جریمه_حق_پرستی را میدهد، #جریمه_روح_شهید را میدهد.
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 33-32.
#شهید_مرتضی_مطهری
#وسعت_روح
.
رعایت حقوق خانواده
🌺جناب آقای سَیّد محمّد احمدزاده می گفتند:زمانی که آقای مجتهدی در مشهد به سر می بردند،بنده کلیدی از محل سکونت ایشان داشتم و هر شب سری به آقا می زدم و مدّتی از شب را در محضر ایشان سپری می کردم، آنگاه به خانه می رفتم، یک شب مقداری نان تهیّه کرده و برای ایشان بردم، امّا هنگامی که می خواستم با کلیدِ خود، درب را باز کنم، ملهم شدم که زنگ بزنم و درب را با کلید باز نکنم،وقتی زنگ را زدم،آقا درب را باز نموده و فرمودند:چه کار دارید؟ عرض کردم می خواهم داخل شوم. فرمودند:خیر. عرض کردم:برای شما نان تهیّه کردم، فرمودند: ما به نان احتیاجی نداریم. بنده هم به خاطر اینکه آقا از من دلگیر شده بودند، ناراحت و غمگین شدم و به خانه بازگشتم، وقتی به منزل رسیدم، عیالم گفت: چه عجب امشب زود به خانه آمدید؟! گفتم: چطور؟ گفت: امروز عصر به حرم مطهّآنحضرت رضا(عليه السلام) رفتم و شکایت شما را به حضرت نمودم و عرض کردم: آقا جان؛ سَیّد محمّد این بچّه هارا نزد من می گذارد و خودش به دنبال تفریحش می رود و دیر وقت به منزل می آید و اصلاً به فکر من نیست. آقای احمد زاده می گفتند:در این موقع متوجّه شدم که چرا آقای مجتهدی مرا نپذیرفتند. روز بعد که خدمت آقای مجتهدی رسیدم فرمودند: آقا سَیّد محمّدجان، چرا شما عیالتان را ناراحت کرده اید؟ ایشان دیروز از شما به حضرت رضا شکایت کرده بودند، سپس مبلغی پول به من داده و فرمودند: کادویی بخرید و برای همسرتان ببرید تا دلگیری ایشان از شما بر شرف شود.🌸
لالهای از ملکوت. جلد۱. ص۲۱۴