چکیده ای از بحث ایشان که در مجله (تا اجتهاد) به چاپ رسیده است در پیوست تقدیم محضر دوستان خواهد شد
وقت شرعی نماز جمعه به معنای دو رکعت نماز از دو ناحیه ابتدا و انتهای وقت نیازمند بررسی است.
در مقدمه به علت اهمیت نحوه تعبیر از نماز جمعه در روایات، تعابیر مختلف بررسی و نتیجه گیری شده استعمال صلاه الظهر برای نماز جمعه، مورد تردید است.
در بدنه اصلی مقاله دو بخش ابتدای وقت نماز جمعه و انتهای آن، جداگانه پیگیری شده و به واسطه اجماع و روایات متعدد، اثبات شده است که اول وقت نماز جمعه زوال خورشید است.
در بحث انتهای وقت نماز جمعه نیز، بعد از بیان شش نظر – به میزان زمان خطبه ها و نماز جمعه، یک ساعت بعد از زوال، رسیدن سایه به اندازه جسم سایه دار، امتداد به میزان وقت ظهر، رسیدن سایه به دو قدم و تضییق مطلق – و بررسی جداگانه ادله هریک از اقوال، قول به تضییق عرفی وقت نماز جمعه به علت وجود روایات متعدد دال بر تضییق و نبود شاهد واضحی بر هیچ یک از تضییقات بیان شده، ترجیح داده شده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
بحمدالله چلسه شصت و نهم برقرار شد .
مقرر محترم صدیق ارجمند حجت الاسلام غلامرضا احسنی در بررسی وقت شرعی نماز جمعه مقدمه فرمودند :
آیا نماز جمعه ماهیت مجزا از نماز ظهر دارد ؟ و آیا اطلاق نماز ظهر شامل نماز جمعه هم میشود یا نه ؟
در روایات به نماز جمعه اطلاق (صلاه الظهر یوم الجمعه) شده است.
در برخی روایات هم صلاه الجمعه را بر نماز ظهر در روز جمعه اطلاق شده است.
پس اگر نتوانیم طائفه اول را ثابت کنیم نمی توان به اطلاق صلاه ظهر برای نماز جمعه تمسک کرد و نمیتوان ادعای وحدت در ماهیت کرد و باید ادله خاص نماز جمعه را بررسی کنیم .
وقت نماز جمعه را از دوجهت باید مورد بررسی قرار داد (ابتدای وقت نماز جمعه و انتهای آن) .
در بین فقها ندیدم کسی قائل به جواز خواندن نماز جمعه قبل از زوال باشد و نسبت به سید مرتضی ره هم ثابت نیست و روایات هم در این باره مسلم است فلذا ابتدای وقت نماز جمعه اتفاقی است و باید بعد از زوال انجام شود .
اما در مورد انتهای وقت نماز جمعه تا زمان ابن ادریس سه قول وجود دارد :
1)وقت نماز جمعه مضیق است یعنی نباید خطبه ها بیش از حد طولانی شود
2)نماز جمعه به میزان اذان و خطبه های باید از زوال متاخر شود و بین خطبه و نماز نباید تاخیر باشد ولی خطبه می تواند طولانی ارائه شود.
3)مشهور قائل اند که زمان نماز جمعه رسیدن شاخص به اندازه خودش است کما اینکه برخی از فقها این وقت را وقت نماز ظهر در روزهای دیگر دانسته اند و نماز را بعد از آن قضا دانسته اند .
اما از زمان ابن ادریس دیدگاه جدیدی ارائه می شود و آن این است که انتهای وقت نماز جمعه تا چهار رکعت نماز عصر از وقت باقیمانده باشد که مورد تایید شهید ره واقع شده .
و بعد از ایشان همان نظریه سوم شهرت گرفته است تا زمان صاحب مدارک و محقق اردبیلی که قائل به مبادرت شده اند .
و برخی قائلند که نماز جمعه یکساعت بعد از زوال وقت دارد که شهید آن را به برخی نسبت می دهد و در بین معاصرین هم قائل دارد و جناب آیت الله زنجانی یک ساعت که در روایات آمده را به یک دوازدهم روز اطلاق کرده اند که در فواصل مختلف مختلف خواهد شد.
مجلسی ره فرموده وقت نماز جمعه رسین شاخص به دو قدم خواهد بود
اما روایات :
برخی وقت نماز ظهر را مضیق به یک قدم دانسته است الا نماز جمعه که باید مبادرت کرد .
برخی روایات تصریح به تضییق وقت نماز جمعه می کند و تصریح به مبادرت در ابتدای وقت نماز جمعه می کند.
در جمع بین این موارد اصل این تضییق متفق است و حد واضحی برای آن گفته نشده لذا به تضییق عرفی باید تفسیر شود .
مرحوم آیت الله خویی ره قول سوم را پذیرفته اند چون روایات تضییق را دال بر فضیلت دانسته اند و تضییق حقیقی را استفاده نکرده و تضییق عرفی را هم خلاف ظاهر روایات دانسته اند و مستفاد از برخی روایات را جواز تاخیر در ابتدا دانسته اند که با تضییق نمی سازد لذا تضییق را حمل بر استحباب کرده اند .
و فرمودند : مضافا به اینکه در برخی از روایات این تضییق در نماز ظهر هم آمده است که کسی قائل به تضییق نماز ظهر برای کسی که نماز جمعه نمی خواند نیست .
پس دلیلی بر تضییق نماز جمعه بالخصوص نداریم و باید به اطلاق بدلیت نماز جمعه از نماز ظهر رجوع شود و چون به اطلاق بدلیت نمی توان اخذ کرد چراکه مخالف مشهور و ارتکاز متشرعه و سیره متشرعه است لذا نمی توان قائل به جواز تاخیر شد و باید به قدر متیقن قائل شد که همان قول مشهور میشود که تا اندازه شاخص میتوان نماز جمعه را تاخیر انداخت .
اشکالات کلام مرحوم خویی ره :
1)تضییق عرفی از روایت ابن سنان استفاده می شود و با عبارت (قدر شراک) منافات ندارد .
2)قدر متیقن از روایات تضییق کلام سید خویی نیست چون دلیلی بر انحصار آن در به اندازه سایه رسیدن شاخص نداریم بلکه به کمتر از آن هم می توان اطلاق شود .
حاصل اینکه اصل تضییق ثابت است و باید در رعایت آن حد عرفی را رعایت کرد و مبادرت را نباید ترک کرد و در انتها هم نباید صدق تضییق عرفی از بین برود البته بحث از خطبه نماز جمعه در مقاله دیگری به صورت مبسوط آمده است .
در ادامه جلسه با نقد دوستان و جوابهای مقرر محترم پیگیری شد
وقت شرعی نماز جمعه.WAV
14.41M
فایل صوتی جلسه به همراه لینک دو مقاله مقرر محترم در وقت شرعی خطبه و نماز جمعه تقدیم دوستان میشود
متنِ ۲ مقالهی آقای احسنی «دام عزه»
http://taejtehad.mfeb.ir/?_action=article&keywords=%D8%AC%D9%85%D8%B9%D9%87
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و عرض ادب محضر فضلای گرامی
انشاالله جلسات شنبه های فقهی را در سال جدید تحصیلی و از هفته پيش رو با استعانت از پروردگار عالمیان و توسل به ساحت قدسی قطب عالم امکان حضرت بقیه الله عجل الله تعالی فرجه الشریف آغاز خواهیم کرد.
مقرر هفته پيش رو صدیق ارجمند حجت الاسلام محمد صادق احمدی هستند.
ایشان سابقه بیش از ده سال تحصیل درس خارج در محضر بزرگانی چون مرحوم آیه الله هاشمی شاهرودی و آیه الله شهیدی را دارند و فارغ التحصیل موسسه فقهی بقیه الله عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند.
از سال ۹۳ اشتغال به تدریس مقدمات، سطح عالی و مشاوره خارج در حوزه علمیه قم دارند و ۱۵ سال سابقه تبلیغی و تربیتی دارند.
عضویت شورای مرکزی مؤسسه انصارالمهدی و عضویت کمیته اندیشه ورز موسسه فقهی تربیتی مصباح الهدی از فعالیتهای دیگر ایشان است.
بسم الله الرحمن الرحیم
بحمدالله جلسه هفتادم برقرار شد
مقرر محترم صدیق ارجمند حجت الاسلام محمد صادق احمدی در این جلسه به تبیین محل بحث پرداخته و فرمودند :
این بحث متکفل بررسی اصل الزام به حجاب است و قالبهای اجرایی یا قانونی آن را نظارت ندارد و همچنین شبهات پیرامونی این بحث هم مطرح نیست مثل تزاحم این الزام با الزامات دیگر و غیر آن بلکه در این بحث بیشتر از کبریاتی که می تواند این بحث بر آن متوقف باشد سخن گفته میشود .
مشروعیت حکومت در این بحث مفروغ عنه است لکن قرار نیست بحث را از ناحیه وظائف و مصالح جامعه که بر دوش حاکمیت است دنبال کنیم
و این بحث در کبری نهی از منکر و مرحله سوم آن که از وظائف حاکمیت است قطعا جا میگیرد لکن چون این کبری و تطبیق آن بر مساله قطعی است محل بحث ما واقع نشده است .
پس ما در صدد تشخیص کبریات بالادستی دیگر برای انطباق بر مساله هستیم که کمتر محل توجه قرار گرفته است که بعض آنها ریشه کبریات دیگر هم هست .
مثلا از وظائف ذاتی حکومت دینی اقامه دین و نهادینه کردن آن در جامعه است که آیاتی هم از این حقیقت حکایت می کنند :
مثل (الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ حج/41)
مرحوم امام خمینی در ذیل این آیه شریفه به روایاتی تمسک کردند مثل وصیت نبی اکرم صلی الله علیه و آله به معاذ بن جبل (انفذ فیهم امر الله) یا خطبه امیرالمونین علیه السلام (لکن لنرد معالم فی دینک) و روایات دیگر .
پس اگر تحقق اهداف دین متوقف بر امری شد که از اهداف مردم و اجتماع هم هست الزام به آن قطعی است .
یکی دیگر از کبریات بالا دستی حفظ روحیه ایمان و عبودیت در جامعه و جلوگیری از فساد و ایجاد سلامت اخلاقی در جامعه که آیاتی بر آن اشاره دارد :
ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون
یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه
سپس مقرر محترم در مقام تطبیق کبریات بر مساله برآمدند که با اشکالات حاضرین در جلسه و پاسخهای ایشان همراه شد.