eitaa logo
منتظران ظهور "تولید دارو تختی"
774 دنبال‌کننده
21.9هزار عکس
4.6هزار ویدیو
34 فایل
#منتظران_ظهور_تولید_دارو_تختی https://eitaa.com/shhdMoezGholami_Jahadi مدیریت کانال @Tasbih1361
مشاهده در ایتا
دانلود
مراسم تشییع وخواندن نمازبرپیکرشهدای تازه تفحص شده ی خان طومان درحرم مطهررضوی👆👆
36397.mp3
4.05M
🎤میثم مطیعی 🎧این مردان فداییان یارند اصحابی که جمله جان نثارند به یادشهدای خان طومان😭 https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧خوش اومدی مسافرمن زیارتت قبول عزیزم😭 تقدیم به شهدای تازه تفحص شده ی خان طومان🌸
⭕️ دستور رهبر انقلاب: برخی سفرها در شرایط کرونا باید ممنوع شود 🔸رهبر انقلاب: ضابطه‌گذاری‌ها بایستی حاکمیتی و الزامی باشد. این را من از مدتها پیش البته به رئیس‌جمهور محترم و به مسئولین محترم هم گفته‌ام که بایستی الزام بشود. 🔹یک مواردی هست که بعضی از فعالیتها بایستی تعطیل بشود، بعضی از سفرها بایستی ممنوع بشود؛ همچنان‌که ملاحظه کردید، سفر اربعین را مردم متدین و مؤمن ما پذیرفتند؛ گفتیم نروید به طرف مرز، نرفتند؛ این خیلی مهم است. 🔹در قضیه‌ عزاداری‌ها ستاد ملی مبارزه‌ی با این بیماری ضابطه معیّن کرد، مردم مؤمن و متدین که پایبندند، ضابطه را دقیق رعایت کردند. این باید در زمینه‌های گوناگون تسرّی پیدا کند و بایستی اجباری و الزامی بشود. 🔹جلوی بعضی از سفرها واقعاً باید گرفته بشود، گاهی بعضی از سفرها موجب میشود که شیوع بی‌محابا و بدون قابلیت کنترل انجام بگیرد که واقعاً مایه‌ی تأسف است. https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
منتظران ظهور "تولید دارو تختی"
🌸 #مسابقه_مجازی 🌸 🥀می گویم از کنار زیارت نرفته ها 🥀بالا گرفته کار زیارت نرفته ها 🥀اشک و نگاه حسرت
سلام 🔴به همه اعضای کانال پایگاه شهیدعباس ذوالفقاری ✅✅ممنون از همه دوستانی که در این مسابقه شرکت کردند و کلیپ های زیبای اربعین رو برای ما فرستادند 🎁🎁برنده مسابقه کلیپ اربعین :::خانم الینا صفری هستند ان شاالله که همه جوانان و نوجوانان مون در راه امام حسین ع و در رکاب شهدا باشند 🙏🏻🙏🏻 @shahed_zolfaghari https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
با عرض سلام قابل توجه برادران و خواهران محترم چنانچه نماز و روزه قضا اموات ....... و قصد دارید آنها را به صورت استیجاری توسط برادر روحانی ادا نمایید با شماره تماس 09197155637 جهت توضیحات تکمیلی تماس حاصل نمایید. یک ماه نماز۱۲۵هزار تومان روزه روزی ۳۳هزار تومان یک جز قرآن ۱۳ هزار تومان یک سال نماز یک میلیون پانصد هزار تومان و یک ماه روزه یک میلیون تومان و ختم قرآن برای اموات چهارصد هزار تومان 💫💫💫💫💫💫💫💫 @shahed_zolfaghari https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
یک عدد میز LCD شیشه ای سالم به هر عزیزی که نیاز داشته باشه بصورت اهدا میشود. جهت هماهنگی 👇 0919 730 8894 حسین نژاد @shahed_zolfaghari https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
هر کس که بیشتر بر گردن این مردم حق دارد، مظلوم تر شهید و تدفین میشود. خدا رو شکر دنیای دیگری برای جبران کار آدمها وجود دارد و خدا خودش برای شهید جبران میکند. https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20201012-WA0011.mp3
8.64M
🎧 جدید و بسیار شنیدنی 🎼 ایران، بازم پر از شهیده.... 🎤 🏴 به مناسبت بازگشت پیکر مطهر شهدای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 *شهیدی که بخاطر رضایت پدر ازبهشت برگشته* از کتاب" بازگشت "  آخرین روزهای اسفند ۱۳۶۴ بود. در بیمارستان مشغول فعالیت بودم. من تکنسین اتاق عمل و متخصص بیهوشی بودم‌. با توجه به عملیات رزمندگان اسلام تعداد زیادی مجروح به بیمارستان منتقل شده بود. لحظه ای استراحت نداشتیم اتاق عمل مرتب آماده می شد و تیم جراحی وارد می شدند. داشتم از داخل راهروی بیمارستان به سمت اتاق عمل می رفتم، که دیدم حتی کنار راهروها مجروح خوابیده!! همین طور که جلو میرفتم یک نفر مرا به اسم کوچک صدا زد، برگشتم اما کسی را ندیدم می خواستم بروم که دوباره صدایم کرد، دیدم مجروحی کنار راهروی بیمارستان روی تخت حمل بیمار از روی شکم خوابیده و تمام کمر او غرق خون است. رفتم بالای سر مجروح و گفتم شما من را صدا زدی؟ چشمانش را به سختی باز کرد و *گفت: بله، منم کاظمینی .چشمانم از تعجب گِرد شد، گفتم محمدحسن اینجا چه کار می‌کنی؟*   *محمدحسن کاظمینی سال های سال با من همکلاسی و رفیق بود. از زمانی که در شهرضای اصفهان زندگی میکردیم.حالا بعد از سال ها دربیمارستانی در اصفهان او را می‌دیدم. او دو برادر داشت که قبل از خودش و در سال‌های اول جنگ در جبهه مفقود شده بودند. البته خیلی از دوستان می‌گفتند که برادران حسن اسیر شده اند*.  بلافاصله پرونده پزشکی اش را نگاه کردم. با یکی از جراحان مطرح بیمارستان که از دوستانم بود صحبت کردم و گفتم این همکلاسی من طبق پرونده‌اش چندین ترکش به ناحیه کمرش اصابت کرده و فاصله بین دو شانه چپ و راست را متلاشی کرده طوری که پوست و گوشت کمرش از بین رفته، دو برادر او هم قبلاً مفقود الاثر شدند. او زن و بچه هم دارد اگر می شود کاری برایش انجام دهید.  تیم جراحی خیلی سریع آماده شد و محمدحسن راهی اتاق عمل شد دکتر همین که میخواست مشغول به کار شود. مرا صدا زد و گفت: باورم نمیشه، این مجروح چطور زنده مانده به‌قدری کمر او آسیب دیده که از پشت می توان حتی محفظه ای که ریه ها در آن قرار می گیرد مشاهده کرد!! دکتر به من گفت: این غیر ممکن است، معمولاً در چنین شرایطی بیمار یکی دو ساعت بیشتر دوام نمی آورد بعد گفت: من کار خودم را انجام می دهم. اما هیچ امیدی ندارم ، مراقبتهای بعد از عمل بسیار مهم است. مراقب این دوستت باش. عمل تمام شد یادم هست حدود ۴۰ عدد گاز استریل را با بتادین آغشته کردند و روی محل زخم گذاشتم و پانسمان کردم .دایره‌ای به قطر حدود ۲۵ سانت، روی کمر او متلاشی بود. روز بعد دوباره به محمدحسن سر زدم حالش کمی بهتر بود، خلاصه روز به روز حالش بهتر شد . یادمه روز آخر اسفند حسابی براش وقت گذاشتم، گفتم فردا روز اول عید است مردم و بستگان شما به بیمارستان و ملاقات مجروحین می‌آیند. بگذار حسابی تر و تمیز بشیم همینطور که مشغول بودم و او هم روی شکم خوابیده بود به من گفت می خواهم به خاطر تشکر از زحماتی که برای من کشیدی یک ماجرای عجیب رو برات تعریف کنم. گفتم بگو میشنوم، فکر کردم می خواهد از حال و هوای رزمندگان و جبهه تعریف کنه.  ماجرایی را برایم گفت که بعد از سالها هنوز هم وقتی به آن فکر می‌کنم حال و هوایم عوض می‌شه. ادامه ماجرا ... محمد حسن بی مقدمه گفت: اثر انفجار را روی کمر من دیدی؟ من با این انفجار شهید شدم، روح به طور کامل از بدنم خارج شد و من بیرون از بدنم ایستادم و به خودم نگاه می کردم یک دفعه دیدم که دو ملک در کنار من ایستادند. به من گفتند: از هیچ چیزی نگران و ناراحت نباش تو در راه خداوند شهید شده و اکنون راهی بهشت الهی خواهی شد. همراه با آن دو ملک به سمت آسمان ها پرواز کردیم در حالی که بدن من همینطور پشت خاکریز افتاده بود . در راه همین طور به من امید می دادند و می گفتند نگران هیچ چیزی نباش خداوند مقام بسیار والایی را در بهشت برزخی برای شما و بقیه شهدا آماده کرده. در راه برخی رفقایم را که شهید شده بودند می‌دیدم آنها هم به آسمان می رفتند کمی بعد به جایی رسیدیم که دو ملک دیگر منتظر من بودند دو ملک قبلی گفتند اینجا آسمان اول تمام می شود شما با این ملائک راهی آسمان دوم میشوی از احترامی که به ملائک آسمان دوم گذاشته شد فهمیدم، ملائک آسمان دوم از لحاظ رتبه و مقام از ملائکه آسمان اول برترند. آن دو ملک هم حسابی مرا تحویل گرفتند و به من امید دادند که لحظاتی دیگر وارد بهشت برزخی خواهی شد و هر زمان که بخواهی می توانی به دیدار اهل بیت علیه السلام بروی. بعد من را تحویل ملائکه آسمان سوم دادند همین طور ادامه داشت تا این که مرا تحویل ملائک آسمان هفتم دادند، کاملا مشخص بود که ملائکه آسمان هفتم از ملائک آسمان ششم برترند. بلافاصله نگاهم به بهشت افتاد نمی دانید چقدر زیبا بود از هر نعمتی بهترین هایش در آنجا بود. یکباره دیدم که هر دو برادرم در بهشت منتظر من هستند فهمیدم که هر دوی آنها شهید شده‌اند. چون قبلاً به ما گفته بودند که آنها اسیر هستند .خواستم وارد بهشت بشوم که ملائک آ
سمان هفتم با کمی ناراحتی گفتند : این شهید را برگردانید، پدرش راضی به شهادت او نیست و در مقام بهشتی او تاثیر دارد او را برگردانید تا با رضایت پدرش برگردد. تا این حرف را زدند، ملائک آسمان ششم گفتند چشم ...  یکباره روح به جسم من برگشت تمام بدنم درد میکرد. من را در میان شهدا قرار داده بودند. اما یک نفر متوجه زنده‌بودن من شد و مرا به بیمارستان منتقل کردند و از آنجا راهی اصفهان شدیم . حالا هم فقط یک کار دارم، من بهشت و جایگاه بهشتی خودم را دیدم. .حتی یک لحظه هم نمی توانم دنیا را تحمل کنم فقط آمده‌ام رضایت پدرم را جلب کنم و برگردم. او میگفت و من مات و متحیر گوش میکردم. روز بعد پدرش حاج عبدالخالق به ملاقات او آمد، پیرمردی بسیار نورانی و معنوی، میخواستم ببینم ماجرا چه می شود وقتی پدر و پسر خلوت کردند ، شنیدم که محمدحسن گفت: پدر شما راضی به شهادت من نیستی؟ پدر خیلی قاطع گفت: خیر. محمد حسن گفت: مگه من چه فرقی با برادرهایم دارم آنها الان در بهشت هستند و من اینجا.  پدر گفت: اون ها شاید اسیر باشند و برگردند اما مهم این است که آنها مجرد بودند و تو زن و بچه داری من در این سن نمی توانم فرزندان کوچک تو را سرپرستی کنم .از اینجا به بعد رو متوجه نشدم که محمدحسن برای پدرش چه گفت، اما ساعتی بعد وقتی پدرش بیرون رفت و من وارد اتاق شدم محمد حسن خیلی خوشحال بود گفتم چه شده گفت: پدرم راضی شد انشاالله می روم آنجایی که باید بروم.من برخی شب‌ها توی بیمارستان کنارش می نشستم برای من از بهشت می گفت، از همان جایی که برای چند لحظه مشاهده کرده بود، می گفت: با هیچ چیزی در این دنیا نمی توانم آنجا را مقایسه کنم. زخمهایش روز به روز بهتر می‌شد، دو سه ماه بعد ، از بیمارستان مرخص شد شنیدم بلافاصله راهی جبهه شده. چند روزی از اعزام نگذشته بود که برای سر زدن به خانواده راهی شهرضا شدم، رفقایم گفتن امروز مراسم تشییع شهید داریم. پرسیدم کی شهید شده؟ گفتند: *محمد حسن کاظمینی.* جا خوردم و گفتم این که یک هفته نیست راهی جبهه شده! به محل تشییع شهدا رفتم درب تابوت را باز کردم محمد حسن، نورانی تر از همیشه گویی آرام خوابیده بود. یکی از رفقا به من گفت: بلند شو که پدرش داره میاد. دوست من گفت: خدا به داد ما برسه ممکنه حاجی سر همه ما داد بزنه دو تا پسرش مفقود شده و سومی هم شهید شد. من گوشه ای ایستادم. پدر بالای سر تابوت پسر آمد و با پسرش کمی صحبت کرد ، بعد گفت: پسرم بهشت گوارای وجودت دو سال بعد جنگ تمام شد و اُسرای ایرانی آمدند اما اثری از برادران محمدحسن نبود. با شروع تفحص پیکر دو برادر محمد حسن هم پیدا شد و برگشت، و در کنار برادرشان و در جوار مزار حاج ابراهیم همت در گلزار شهدای شهرضا آرام گرفتند. شادی ارواح طیبه شهدا وامام شهدا به خصوص این شهید بزرگوار صلوات بر محمدو آل محمد(ص) *شهدا را با ذکر صلواتی یاد کنیم 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بوسه عشق بر پیکر پدر 🌷دیدار خانواده‌های شهدای خان‌طومان با پیکر شهیدان در حرم رضوی 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
سیاه‌پوشی حرم رضوی در آستانه فرارسیدن ایام شهادت امام رضاعلیه السلام https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
گردو پوستی درجه یک 🌷 120 000 مغز گردو سفید اعلا درجه یک 235 000 مغز گردو درجه دو 210.000 مغز گردو درجه سه 160 000 ------------------ بادام پوستی 50000 مغز بادام (درجه یک) 225.000 ------------------ کشمش آفتابی درجه یک پلویی 30.000 کشمش سایه 30.000 مویز درشت اعلا 40.000 ------------------ انجیر خشک 75.000 115.000 توت خشک 55.000 آلوچه خشک 25.000 ------------------ برگه هلو (طبیعی) برگه زرد آلو (طبیعی) 45.000 🐑کشک خشک گوسفندی 45000 ------------------------------- لواشک (ترش و ملس) 45.000 ------------------------------- باسلوق محلی (درجه یک) باگردو و شیره درجه یک ------------------------------- مغز بادام زمینی استانه اشرفیه(اعلا) 65000 ------------------------------- 🍇شیره انگور : شیره شُل(سیاه) هربطری 30.000 شیره سفید اصل (1کیلو) 43000 ---------------------------------- 🍯عسل درجه یک دامنه های بیوران 75000 ---------------------------------- رب انار (1کیلو) 35.000 آبغوره بطری 1/5 لیتری 20.000 🍏سرکه سیب 20.000 🍇سرکه انگور 20.000 قورابه شربتی ------------------------- رشته پلویی محلی 2.8 کیلویی 20.000 رشته آشی 20 000 ------------------------- تخمه ی افتابگردان دور سفید اعلا حسین طلایی سقز 30000 ------------------------- ☎️شماره تماس (طاهری) 📞09124016610 📞09374016610 🌷🌷🌷به علت نوسان قیمتها احتمال بالا وپایین آمدن قیمت وجود دارد🌷🌷🌷🌷 (تحویل در محل همراه با کارت خوان) https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
آبغوره سال99تازه،صددر صد تضمینی وخالص مبلغ هربطری ۱/۵لیتری خانم حسینی 09195061480 @shahed_zolfaghari https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22