🔹رمز موفقیت
👤حجت الاسلام فرحزاد :
امام صادق علیه السلام میفرماید: «یقُولُ لِلْبَارِّ اعْمَلْ مَا شِئْتَ فَإِنِّی سَأَغْفِرُ لَك»[4]. كسی كه به پدر و مادر احترام میكند، بهش بگو: هرچه هم گناه داشته باشی، من میبخشم و تو را میبرم به بهشت. یعنی عاقبتت را به خیر میكنم. خطا و گناهی هم داشته باشد، خدا میبخشد، عاقبت به خیرش میكند، موفق به توبه میكند. «یقَالُ لِلْعَاقِّ اعْمَلْ مَا شِئْتَ فَإِنِّی لَا أَغْفِرُ لَكَ»[5] كسی كه عاق والدین است، اگر عبادت جن و انس را هم انجام داده باشد، آخرش به آتش جهنم میرود. تمام اعمالش باطل میشود. مواظب باش. دل پدر و مادر را نشكنی. اگر هم اشتباهی، خطایی كردهای، طلب بخشش كنی.
مرحوم آیت الله مرعشی نجفی رحمه الله علیه. خیلی مرجع بزرگواری بودند در حرم حضرت معصومه سه وعده نماز جماعت میآمدند. و فرموده بودند هرچه هم از خدا میخواستم به واسطه حضرت معصومه گرفتهام. حاجتهایم همه روا شده. روز آخر هم نماز مغرب و عشاء را خواندند، رفتند خانه از دنیا رفتند. آیت الله مرعشی نجفی فرموده بودند. من رمز موفقیتم در این بوده. در جوانی كه خانه پدر و مادرم بودم، (پدرشان هم از علما بودند) یك روزی مادرم ناهار تهیه كرد، به من فرمود كه شهاب، برو بابایت را صدا كن بیاید ناهار بخوریم. من رفتم اتاق پدرم كه پدرم را صدا كنم، دیدم پدرم خسته بوده و خوابش برده. تازه هم خوابش برده بود. در چرت بوده. كسی هم كه تازه خوابش برده اگر بخواهی بیدارش كنی اذیت میشود. به فکر فرو رفتم چه كار بكنم؟ از این طرف مادر گفته پدرت را بیدار كن ناهار بخوریم. از اینطرف هم پدر است، حق دارد، بیادبی میشود، من بیدارش كنم. یك حیلهای به ذهن من رسید. افتادم زمین، شروع كردم پای پدرم را با ملایمت بوسیدن. همان طور كه به آرامی پای پدرم را میبوسیدم پدرم خرده خرده چشمانش را باز كرد. دید یك كسی دارد پایش را میبوسد. خوب كه چشمانش را باز كرد دید پسرش است. گفت: شهاب تویی؟ گفتم بله. گفت چرا پای مرا میبوسی؟ گفت: مادر به من گفته بیایم شما را برای ناهار صدا كنم. دیدم شما خوابید. گفتم پایتان را ببوسم خرده خرده بیدار شوید. پدرم هم از این كارم خیلی خوشش آمد. از ته دل دعا كرد. گفت الهی خدا تو را از خادمین اهل بیت قرار بدهد. دعای پدر ما گرفت. ما شدیم از خادمین اهل بیت. امضاء كه ایشان میكرد. مینوشت خادم اهل بیت سید شهاب الدین حسینی مرعشی نجفی. كتابخانهای كه ایشان درست كرده شاید در دنیا بینظیر باشد. و مروج اهل بیت، كتابهای اهل بیت. چون خادم اهل بیت بودند. میگوید من هرچه دارم از دعای پدر دارم. پدر و مادر را خیلی احترام كنیم.
در روایت هست: پدر و مادر بهشت و جهنم شما هستند. خیلی حدیث مهمی است. یعنی احترام به آنها بهشت را واجب میكند. آزار آنها جهنم را واجب میكند. این گوی و این میدان. حالا بد هم باشند احترامشان واجب است. روایت داریم استثنا ندارد. كافر باشند، بیدین باشند، بینماز باشند. بدترین پدر و مادر احترامشان بر اولاد واجب است. «وَ أَطِعِ الْوَالِدَینِ وَ لَوْ كَانَا كَافِرَینِ».
منبع : https://noo.rs/2QKf0
@shia12t
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
انسان شناسی 322 .mp3
11.15M
#انسان_شناسی ۳۲۲
#استاد_فرحزاد | #استاد_شجاعی
✘ ما به خواب رفتهایم و نمیدانیم !
آدمها از نظر خدا دو دستهاند، یا بیدارند و در حرکت !
یا خوابند و گاه نمیدانند، و در لحظه وفات بیدار میشوند!
نکته مهم:
بسیاری از ما #دیندارها در خواب سنگینی هستیم، حتی در نماز و تهجد و زیارت!
منبع : کارگاه انسان شناسی پیشرفته
🎞 رسانه رسمی استاد محمد شجاعی
@ostad_shojae | montazer.ir
🔹خوش اخلاقی، پایه قبولی عبادات است
👤حجت الاسلام فرحزاد :
اگر اخلاق انسان خوب نباشد و زبانش تند و آتش افروز باشد، هر اندازه عبادت کرده باشد، آتش دوزخ را درک خواهد نمود.
عبادتی که در آن فکر، عقل و اندیشه نباشد، هیچ ارزشی نخواهد داشت، تصریح کرد: تلاوت قرآن کریم بدون تدبر در آیات، خیر چندانی برای انسان ندارد.
🕳🕳🕳
🔸آتش درون
مرحوم علامه طباطبایی میفرمودند: نخستین قدم براي رشد و تعالی انسان این است که موانع رشد و کمال خود را از میان بردارد.ابتدا باید آتشها را خاموش کرد، بعد به آبادانی پرداخت. و بداخلاقی یک آتش درونی است.
امام صادق(ع) فرمودند:
مَنْ ساءَ خُلُقُهُ عَذَّبَ نَفُسَه؛ کسی که اخلاقش بد است، خودش را شکنجه و عذاب میکند.یعنی بداخلاقی یک شکنجه روحی براي انسان بداخلاق است. درون انسان بداخلاق آتش است.جهنمی است که خودش در آن میسوزد. بداخلاقی انسان را از درون میسوزاند و به نابودي میکشاند.
@shia12t
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گر از دوست چشمت به احسان اوست
تو در بند خویشی نه در بند دوست!
🎙حجت الاسلام فرحزاد
@shia12t
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹پاسخ تامل برانگیز مرحوم ایت الله بها الدینی ، در مورد سوالی که در مورد خصوصیات عزاداری برای امام حسین ع ، از ایشان شده بود...
👤حجت الاسلام کربلایی عباسی :
روزی با حاج آقای فرحزاد(کارشناس برنامه سمت خدا) در خدمت آیت الله بهاءالدینی رحمه الله بودیم که ، نسبت به مجالس امام حسین علیه السلام صحبتی شد...
بعد ایشان فرمودند:
از من سوال کردن که خصوصیات عزاداری برای امام حسین چطور باشد و چه طور نباشد...
🔻در جواب شان گفتم:
من از نظر دادن درباره عزاداری امام حسین علیه السلام از گوش کر هستم و از زبان لال..
من جرئت اش رو ندارم....
پی نوشت : حجت الاسلام عباسی از شاگردان آیت الله بهاءالدینی می باشند که قریب به ۲۰ سال محضر ایشان را درک کرده اند.
@shia12t
معرفی اساتید اخلاق و عرفان در قید حیات شیعه
🔹آیتالله کمیلی خراسانی: مرحوم میرزا اسماعیل دولابی مصداق آیه ۱۹۱ سوره آلعمران بود 🎙مصاحبه با آیت
🔹آیتالله کمیلی خراسانی: مرحوم میرزا اسماعیل دولابی مصداق آیه ۱۹۱ سوره آلعمران بود
🎙آیتالله محمدصالح کمیلی خراسانی در گفتوگو با خبرنگار افتخاری ایکنا، بهمناسبت نهم بهمنماه، سالروز ارتحال عارف طریق محبت مرحوم میرزا اسماعیل دولابی درباره شخصیت این عارف سفرکرده گفت:
رفیق عزیز و معظم ما جناب مرحوم مغفور میرزا اسماعیل دولابی رحمتالله علیه مصداق آیه ۱۹۱ سوره آلعمران بود که خداوند در این آیه میفرماید: «الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَیٰ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ؛ آنها که در هر حالت، ایستاده و نشسته و خفته خدا را یاد کنند و دائم در خلقت آسمان و زمین.»
رفاقت ما به سالهای دیرین درگذشته بر میگردد که در جلسات سلوکی کربلا که به محضر استادمان آیتالحق مرحوم سیدهاشم حداد میرفتیم با ایشان آشنا شدم.
بهخوبی خاطرم است که در کربلا که به زیارت حرم مطهر امام حسین(ع) و ابوالفضلالعباس(ع) مشرف میشدیم بعد خدمت استادمان آیتالحق مرحوم سیدهاشم حداد میرسیدیم که من از نجف میآمدم بهاضافه رفقای سلوکی عراقی یک تعداد از رفقا ایرانی بودند که بعد از زیارت حرم خدمت استاد میرسیدند که مرحوم میرزا اسماعیل دولابی نیز به این جلسات میآمدند.
مرحوم استاد آن زمان دو تا منزل در اختیارشان بود که یکی منزل کوچکی بود که منزل شخصی خودشان بود و منزل دوم هم منزلی بود که خاندان شرکت از اصفهان آن را در اختیار ایشان گذاشته بودند که نزدیک منزل شخصی ایشان بود که این خانه یک خانه مخروبهای بود که بعد بازسازی شد و رفقا که میآمدند در این خانه سکنی میگرفتند و جلسات سلوکی و عشقی شروع میشد و رفقا اینجا جمع میشدند.
معمولاً وقتی رفقای سلوکی به کربلا میآمدند بعد از زیارت در این منزل جمع میشدند و مجلس رفقای سلوکی اینجا بود. این جلسات سلوکی، محل تبادل شراب طهور الهی توسط رفقای سلوکی به یکدیگر بود، بنده هم آن موقع که در این جلسات شرکت میکردم حاج میرزا اسماعیل هم به جمع ما پیوست و در این جلسات شرکت میکرد. در این جلسات سلوکی رفقا قرآنخوانی، مناجاتخوانی میکردند و گاهی هم شعرخوانی میکردند و از شراب عشق طهور الهی با یکدیگر تبادل داشتند.
یادم میآید حاج عبدالزهرا گرعاوی گاهی اوقات چای به دست بین رفقا میآمد و دور میزد و مثل یک شراب طهور الهی به رفقا چای تقدیم میکرد که خداوند نیز به بهشتیان از جامهای بهشتی این شراب طهور را مینوشاند که قرآن میفرماید: «وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا، و پروردگارشان از شرابی پاکیزه سیرابشان سازد.» یک چنین حالات عشقی بین رفقا بود.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی با اینکه شاعر نبود، اما در این جلسات مثل یک شاعر عشقش گُل میکرد و شعری دست و پا شکسته میگفت که هنوز صدایش در گوشم است، اما وقتی ما چهره ایشان را که نگاه میکردیم میدیدیم که صورت ایشان کاملاً از عشق الهی قرمز شده است و بهشدت به حرارت عشق بروز و ظهور داشت تا حدی که در سر و صورت و زبانش کاملاً مشخص بود که هر کس به ایشان نگاه میکرد متحول میشد.
میرزا اسماعیل با این شور وسط جلسه میآمد و بهعنوان یک شاعر که میخواهد شعر بخواند با همان حرارت عشق الهی شروع به شعرخوانی مناجاتی با پروردگار میکرد و جلسه را گرم میکرد. این بخشی از خاطراتی بود که از ایشان در کربلا داشتم.
بعدها که از عراق به ایران آمدم و در قم اقامت پیدا کردم در ایام حیات میرزا اسماعیل با ایشان در ارتباط بودم و به منزل ایشان تردد داشتم که حتی به آن اتاق مخصوص ایشان که بعدها بهعنوان حسینیه معروف شد میرفتم و آنجا خلوتی دو نفری داشتیم و با هم مینشستیم و گفتگوهای سلوکی عرفانی داشتیم و با هم صفا میکردیم.
در این حالتها یک حالت عشقی از ایشان بروز و ظهور داشت و در جلسات هم کسانی که پای منبر ایشان میآمدند این بروز و ظهور عشق الهی را از ایشان میدیدند. امیدوارم در این ایام سالروز ارتحال ایشان توجهات قلبی و معنوی ما نیز همچون این بزرگان به خدا شدت بیشتری پیدا کند و روح آن مرحوم نیز از ما شاد باشد.
گفتوگو از امیرمحسن سلطان احمدی
@shia12t
🔹شرط فهم علم و دانش
💠امیرالمومنین عليه السلام:
مَن أكثَرَ الفِكرَ فيما تَعَلَّمَ أتقَنَ عِلمَهُ، و فَهِمَ ما لم يَكُن يَفهَمُ.
🔻هر كه در آنچه آموخته است بسيار انديشه كند، دانش خود را استوار گرداند و آنچه را نمى فهميده است، بفهمد.
📚غررالحكم حدیث8917
@shia12t
⭕️ بیشتر به فکر فهم خود از اسلام باشیم تا مسلمان کردن دیگران
🔹 فکر دینی ما باید اصلاح بشود. تفکر ما درباره دین غلط است، غلط. به جرئت میگویم از چهارتا مسئله فروع، آنهم در عبادات، چندتایی هم از معاملات، از اینها که بگذریم دیگر فکر درستی ما درباره دین نداریم؛ نه در این منبرها و در این خطابه ها میگوییم و نه در این کتابها و روزنامهها و مقاله ها می نویسیم و نه فکر میکنیم.
🔸 ما قبل از اینکه بخواهیم درباره دیگران فکر کنیم که آنها مسلمان شوند، باید درباره خود فکر کنیم. چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
🔹نمیخواهم تخطئه بکنم که چرا مبلّغ به خارج فرستادند. البته کار صحیحی است، بسیار کار خوبی است. شاید در آنجا مسلمان واقعی درست بشود و بعد نمونه شوند برای ما. ولی آنچه که واجبتر است توجه و تنبّه است به اینکه ما مسلمان هایی هستیم که فکرمان درباره اسلام غلط است.
📚شهید مطهری، ده گفتار، ص۱۵۸-۱۵۷
@shia12t