معرفی مرحوم حاج غلام محی الدین رضایی ، شهر #مشهد :
🔻ایشان از اولیا الهی گمنام در مشهد بوده اند.
مرحوم حاج غلام رضایی، مردی بود که سی وپنج سال شبها تا به صبح چون کبوتری بالای سر حضرت امام رضا علیه السلام با تسبیح هزار دانه خود تا به صبح مشغول اذکار و زیارت بود و چون سلام می داد جواب را می شنید.
شادی روح ایشان الفاتحه مع الصلوات ...
@shabname_hekmat
@shia5t
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا علیه السلام
@shia5t
معرفی حاج سید محمد تقی سعادتمند ، شهر #مشهد :
🔻حاج سید محمد تقی سعادتمند ، معروف به دکتر سعادتمند ، از اولیا الهی قوی و گمنام در شهر مشهد بوده اند که حتی بعد از فوتشان هم ، همچنان گمنام مانده اند...
🔻ایشان محضر بسیاری از اولیا خدا را درک کرده اند و از دوستان شیخ جعفر اقا مجتهدی ، ایت الله کشمیری حاج اسماعیل دولابی ایت الله شیخ محمد جواد انصاری همدانی و ..... بوده اند.
یکی از ارادتمندان ایشان نقل می کنند :
پس از فوت ایشان ، یک روز دلم برای ایشان خیلی تنگ شده بود ، حرم بودم ، موقع بیرون امدن از حرم ، دیدم اقا جان داشتند وارد حرم میشدند سلام کردند و رفتند...
@shia5t
مرحوم حاج سید محمد تقی سعادتمند
@shia5t
مرحوم حاج سید محمد تقی سعادتمند
@shia5t
هدایت شده از معرفی اساتید اخلاق و عرفان در قید حیات شیعه
باسلام خدمت همه بزرگواران
انشالله در روز های اینده ، برخی از شاگردان عبد صالح خدا ، مرحوم شیخ رجبعلی خیاط ، در کانال معرفی خواهند شد.
@shia12t
هدایت شده از معرفی اساتید اخلاق و عرفان در قید حیات شیعه
🔻برخی از شاگردان بزرگوار ، مرحوم شیخ رجبعلی خیاط که در قید حیات هستند ، در این کانال معرفی خواهند شد :
eitaa.com/shia12t
@shia12t
🔻و برخی دیگر از شاگردان بزرگوار ، مرحوم شیخ رجبعلی خیاط که در قید حیات نیستند ، در این کانال معرفی خواهند شد :
eitaa.com/shia5t
@shia5t
السلام علیک یا امیرالمومنین علیه السلام
@shia5t
معرفی عبد صالح خدا شیخ رجبعلی خیاط ، شهر #تهران :
قسمت اول :
🔻ایشان از اولیا الهی معاصر هستند که ، تاثیر زیادی روی جامعه داشتند.
🔻ایشان این باور اشتباه را که ، پیشرفت در معنویات را ، مخصوص روحانیون و طلاب می دانست ؛ با تربیت شاگردانی از همه ی اقشار جامعه ، از بین برد و الگو های خوبی برای افراد جامعه به وجود اورد...
📝گوشه ای از زندگینامه ی ایشان :
🍃عبدصالح خدا رجبعلی نکوگویان مشهور به جناب شیخ رجبعلی خیاط در سال 1362 ه.ق در شهر تهران دیده به جهان گشود. پدرش مشهدی باقر یک کارگز ساده بود. هنگامی که رجبعلی دوازده ساله شد پدرش از دنیا رفت. از دوران کودکی شیخ بیش از این اطلاعی در دست نیست. اما او خود، از قول مادرش نقل میكند كه: « موقعی كه تو را در شكم داشتم شبی [ پدرت غذايی را به خانه آورد] خواستم بخورم ديدم كه تو به جنب و جوش آمدی و با پا به شكمم میكوبی، احساس كردم كه از اين غذا نبايد بخورم، دست نگه داشتم و از پدرت پرسيدم....؟ پدرت گفت حقيقت اين است كه اين ها را بدون اجازه [از مغازه ای كه كار میكنم] آوردهام! من هم از آن غذا مصرف نكردم. »
شيخ پنج پسر و چهار دختر داشت، كه يكی از دخترانش در كودكی از دنيا رفت.
خانه ای خشتی و ساده از پدرش به ارث برده بود که در خیابان مولوی قرار داشت. وی تا پایان عمر در همین خانه محقر زیست. لباس جناب شیخ رجبعلی بسیار ساده و تمیز بود و نوع لباسی که می پوشید نیمه روحانی بود و شبیه لباده روحانیون بر تن می کرد و عرقچین بر سر داشت و عبا بر دوش می گرفت. ایشان برای اداره زندگی خویش خیاطی را انتخاب کرده بود و از اینرو به شیخ رجبعلی خیاط معروف شده بود. جالب است بدانیم خانه محقر و ساده ایشان کارگاه خیاطی او نیز بود. شیخ در احکام مقلد بود و از یکی از مراجع زمان خویش یعنی آیت الله حجت کوهکمری تبعیت می کرد.
جناب شیخ هرچند از دانش های رسمی حوزه و دانشگاه بی بهره بود ولی محضر بعضی از بزرگان علم و معرفت را درک کرده بود و در نیتجه همین تحصیلات غیر رسمی با قرآن و احادیث اسلامی کاملا آشنا بود و درمجالسی که برپا می شد قرآن و احادیث را ترجمه و تفسیر می کرد.
🍂این بزرگ روشن ضمیر دارای تحصیلات حوزوی نبود اما زهد و تقوا و پاکی و عفتی که سرلوحه زندگی با برکتش قرار داده بود او را به مقام والایی در معنویت و خلوص رسانید.
🔻تحول معنوی شیخ
ایشان حکایتی شبیه حضرت یوسف ع داشته اند...
جناب شيخ در ديداری كه با حضرت آيت الله سيد محمدهادی ميلانی داشته تحول معنوی خود را چنین بازگو نموده است كه:
« در ايام جوانی ( حدود 23 سالگی ) دختری رعنا و زيبا از بستگان، دلباخته من شد و سرانجام در خانهای خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم: « رجبعلی! خدا میتواند تو را خيلی امتحان كند، بيا يك بار تو خدا را امتحان كن! و از اين حرام آماده و لذت بخش به خاطر خدا صرف نظر كن. سپس به خداوند عرضه داشتم:
« خدايا! من اين گناه را برای تو ترك میكنم، تو هم مرا برای خودت تربيت كن.»»
آنگاه دليرانه، همچون يوسف (ع) در برابر گناه مقاومت میكند و از آلوده شدن دامن به گناه اجتناب میورزد و به سرعت از دام خطر میگريزد. اين كف نفس و پرهيز از گناه، موجب بصيرت و بينايی او میگردد. ديده برزخی او باز میشود و آن چه را كه ديگران نمیديدند و نمی شنيدند، میبيند و میشنود. به طوری كه چون از خانه خود بيرون میآيد، بعضی از افراد را بهصورت واقعی خود میبيند و برخی اسرار برای او كشف میشود.
مشروح این داستان را شیخ برای کمتر کسی بیان کرده است، گاهی به مناسبتی بدان اشارتی می کرد و می فرمود:
« من استاد نداشتم، ولی گفتم: خدایا! این را برای رضایت خودت ترک می کنم و از آن چشم می پوشم، تو هم مرا برای خودت درست کن. »
@shia5t