معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند
معرفی مرحوم آیت الله حاج شیخ ابوالحسن ایازی مازندرانی ، استان #مازندران شهر #رستمکلا : قسمت اول :
🔻برای دسترسی به ابتدای مطالبِ مربوط به معرفی زندگینامه ی عالم ربانی مرحوم آیت الله شیخ ابوالحسن ایازی مازندرانی در کانال ، به لینک زیر مراجعه فرمایید :
eitaa.com/shia5t/849
@shia5t
هدایت شده از محبان حضرت مهدی عج
8.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠هر روز به امام زمانت سلام بده و از امام زمانت عذرخواهی کن...
@azyadrafte1212
معرفی خانم معصومه عزیزی بروجردی ( مهوش ) ، شهر #تهران :
🔻این پست با تحقیق و با استشاره از اولیاء خدا در خدمت عزیزان قرار می گیرد.
خانم معصومه عزیزی بروجردی در سال 1299 شمسی در یکی از روستاهای شهر بروجرد به نام گوشه ، در استان لرستان به دنیا آمد.
🔻خانم عزیزی از خوانندگان معروف کوچه بازاری در زمان حکومت پهلوی بود که که موفق به توبه شد.
مدفن: قبرستان ابن بابویه
شاید یکی از دلایلی که این بانو موفق به توبه شدند این بود که مردم بعد از مرگ ایشان متوجه شدند که ایشان تعدادی بچه یتیم را تحت سرپرستی داشت.
🔻بزرگی میفرمود که ایشان خدمت آیت الله بروجردی رسیدند و همه اموالی که از راه خلاف بدست آورده بودند را به ایشان داده و در محضر ایشان توبه کردند.
🔻شخص موجهی میفرمود سه مرتبه در عالم رویا دیدم که آیت الله آقا شیخ محمدحسین زاهد، دست من را گرفتند و آوردند بالای قبر خانم معصومه عزیزی (مهوش) و به قبر ایشان اشاره کردند و گفتند این خانم پیش ماست.
شخصی در عالم مکاشفه ایشان ( خانم معصومه عزیزی ) را دیده بود و به ایشان گله کرده بود که مردم پشت سر شما حرف هایی میزنند و خانم معصومه عزیزی در همان حالت به ایشان گفته بودند که وقتی مردم غیبت من را میکنند تتمه باقیمانده گناهانم بخشیده میشود و من از همه کسانی که غیبتم را میکنند راضی هستم.
یکی از اولیای خدا میفرمودند:
ای کاش صد مرد ، غیرت این زن را داشتند.
یکی از اولیا الهی تهران نیز در کنار مزار خانم عزیزی در ابن بابویه ، با اشاره به مزار ایشان ، مطلبی در این مضمون فرمودند :
این بنده خدا ( خانم معصومه عزیزی ) را خیلی ها ادم درستی نمی دانستند ولی اگر بدانی نزد خدا چه مقامی دارد...
🔻علامه طهرانی می فرمودند :
هرگز نباید خود را از اهل معاصی و از زن بدکاره ای که به فحشا مبتلا است خود را بالاتر ببینید.
از ضمیر آن زن چه خبر دارید؟؟؟چه بسا در برابر خدا قلبا منکسر و ذلیل است. و به درگاه خدا عجز و انابه میکند که ناخواسته مبتلا شده ام و مرا نجات بده!!!
و به برکت همین حال در آخر موفق به توبه شود. (ولی ماها و کسانیکه ادعای ایمان و نماز اول وقت و قرآن و..... بی ایمان از دنیا بریم)
پی نوشت :
خانم معصومه عزیزی بروجردی ( مهوش ) در زمستان 1340 شمسی ، بر اثر یک حادثه رانندگی و در جاده قدیم شمیران از دنیا رفت.به روایتی در مراسم خاکسپاری ایشان ، پنجاه هزار نفر شرکت کرده بودند و تهران بصورت یکپارچه وبدون اعلام رسمی بحالت تعطیل درآمد.پس از درگذشت او معلوم شد که وی بخش اعظم درآمدش را صرف امور خیریه میکرده وهزینه زندگی وتحصیل دهها کودک یتیم وبی سرپرست را متقبل شده بوده است. متاسفانه برخی از افراد به ظاهر مذهبی در ان زمان ، برای حادثه ی مرگباری که برای ایشان پیش آمده بود اظهار شادمانی کرده بودند و در مجالس مختلف مذهبی از وی بنام زنی بدکاره یاد میکردند...
منبع :
instagram.com/p/CFNDTbXpABS/?igshid=bfuaxs3befd2
@shia5t
مزار بانو معصومه عزیزی بروجردی
@shia5t
هدایت شده از معرفی اساتید اخلاق و عرفان در قید حیات شیعه
💠سفارش حضرت ولی عصر ( ارواحنا فداه) به یک رباعی راجع به حضرت ابوالفضل علیه السلام
جناب آقای مصطفی حسنی تعریف کردند: روزی همراه بعضی از دوستان جهت زیارت شیخ جعفر آقای مجتهدی به قزوین رفتیم. محل سکونت ایشان منزل آقای حاج علی حاج فتحعلی بود.
بعد از اینکه لحظاتی را در خدمتشان سپری کردیم ، خطاب به جناب حاج فتحعلی فرمودند: کاغذ و قلمی تهیه کنید تا یک رباعی درباره ی حضرت ابوالفضل علیه السلام بگویم، حاج علی آقا یک برگ کاغذ و قلمی به ایشان دادند . پشت کاغذ مقداری خط خوردگی داشت، هنگامی که آقا آن را گرفته و مشاهده نمودند؛ با ناراحتی فرمودند: اسم حضرت را بر روی کاغذ قلم خورده نمی نویسند!
این بیان و اظهار ایشان نشانگر نهایت ادب و احترام نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بود.
به هر حال حاج علی آقا کاغذی کاملاً تمیز مهیا نمودند آنگاه آقای مجتهدی گفتند :
🔻 حضرت ولی عصر ارواحنا فداه می فرمایند:
هر کس با این دو بیت شعر متوسل به عمویم قمر منیر بنی هاشم حضرت عباس علیه السلام شود حتماً حاجتش برآورده خواهد شد، و سپس شروع به خواندن بیت اول کردند و در فاصله ی بین بیت اول و دوم حدود نیم ساعت با شدت تمام می گریستند، آنگاه بیت دوم را خوانده و باز حدود نیم ساعت شدیداً گریه کردند، سپس رباعی را روی کاغذ نوشتیم که عبارت بود از :
یادم ز وفای اشجع ناس آید
وز چشم ترم سوده ی الماس آید
آید به جهان اگر حسین دگری
هیهات برادری چو عبّاس آید
📚لاله ای از ملکوت ، جلد اول ، صفحه 229
@shia12t
معرفی سید میر بابا سیدی ، استان #خراسان_شمالی شهر #شیروان روستا #زو :
✍️قسمت اول :
🔻حاج سید میر بابا سیدی ، از اولیا الهی در منطقه شیروان در استان خراسان شمالی بودند...
🔻ایشان از ابتدای جوانی ، اعمال خود را بر طبق رضایت خداوند متعال و نیز دستورات قرآن و احادیث پیامبر و ائمه اطهار علیهم السلام قرار دادند. ایشان را به پرهیزکاری و تقوا میشناختند و مردم از نقاط مختلف کشور همه روزه جهت رفع حوائج و به قصد متبرک شدن و شفا پیدا کردن ، به این مرد الهی مراجعه میکردند.
🔻سخنان آیت الله بهجت به یکی از دوستان شیروانی در قم به نقل از یکی از دوستان شیروانی
به دیدار آیت الله بهجت در مسجدی در قم رفته بودم که بعد از مجلس (بدون اینکه مرا بشناسند) ، مرا به اسم صدا زدند و به من گفتند به جای اینکه به قم بیایی و مرا ببینی ، به دیدار حاج سید میر بابا سیدی در شیروان برو و ایشان را زیارت کن...
📝مختصری از زندگینامه ایشان
حاج سید میربابا سیدی در سال ۱۳۰۱ هجری شمسی در روستای زو از توابع بخش سرحد واقع در ۵۵ کیلومتری شهر شیروان در استان خراسان شمالی دیده به جهان گشود. ایشان از نوادگان امامزاده سلطان ابراهیم فرزند امام موسی کاظم علیه السلام می باشد، پدرش سید قربان سیدی ، مردی عابد و مومن و معتمد بود که در روستا به شغل شریف کشاورزی مشغول بود.
🍃دعای مادر در حق فرزند
حاج سید میر بابا می فرمود که من به کرات از زبان مادرم این جمله را در مورد خودم شنیدم که ای پسرم ، اگر شما دستت را به خاک بزنی ، ان خاک تبدیل به طلا خواهد شد و علت چنین دعایی را فقط اطاعت خویش از فرمان مادر می داند
🍁فضایل اخلاقی:
حاج سید میر بابا ، دائم الوضو بودن و دائم الذکر بود و به هنگام بیان مباحث اخلاقی برای مخاطبان آن گاه که نام پیامبر بزرگوار اسلام بر زبان ذاکر یا در میان سخنان دیگر مخاطبان بیان میشد ، درود و سلام و صلوات او بر جد بزرگوارش بر زبان جاری می کرد. همچنین لعن و نفرین او بر دشمنان خدا و دشمنان پیامبر و آل مطهرش به وفور در میان بیانات او به گوش مستمعین می رسید. وجوهات شرعیه را از آغاز دوران بلوغ هر ساله به نمایندگان مراجع عظام یا خود آنها پرداخت میکرده اند که اولین بار زکات گندم مقدار ۴۰ من بوده است که به نماینده آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی پرداخت شده است. بیش از ۷۰ سال قضای نماز های یومیه و انجام نوافل شبانه ، حکایت از صبر و توکل و عزم قوی او بر خودسازی و شناخت حق دارد که بر تقرب او به حضرت دوست افزوده بود. تواضع و فروتنی او نه تنها به پیشگاه حضرت دوست نیست بلکه از ابتدای سنین جوانی این تواضع و فروتنی در مقابل مومنان و مردم اهالی و مراجعین و ملتمسین دعا و ... زبانزد عام و خاص بود.
سید میر بابا به شغل شریف کشاورزی اشتغال داشت و محیط زندگی او سرشار از آرامش و سکوت و خلوت خالصانه او بود که نظم در کارها را در گوشه گوشه زندگی او می شد دید. به نمونه ای از خلق و خوی او در این باره اشاره می گردد :
سید میر بابا به هنگام خرمن کوبیدن هیچگاه و در هیچ دوره سنی خویش ، پس از آن که مقدمات خرمن کوبیدن فراهم میشد با کفش به محل کوبیدن خرمن ها وارد نمیشد ، بلکه همیشه کفش های خویش را قبل از ورود به محل خرمن ، در زیر سایه قرار میداد و سپس در حالی که ذکر خداوند بر زبان و قلب و جاری بود ، به این مکان وارد می شد ، زیرا او اعتقاد داشت که خوان گسترده رزق و روزی الهی نباید با کفشهای ما آلوده گردد و عقلا نبایدبا کفش بر رزق و رئزی حلال خویش گام بگذاریم و چنین کاری مانند این است که با عمل خودمان رزق و روزی را لگدکوب کرده باشیم.
همیشه نیم ساعت قبل از اذان بیدار و مهیای نماز و راز و نیاز با خدا میشد.پاکترین لباس ها را میپوشید و مسافت زیادی را تا سر چشمه میپیمود تا از اب زلال و پاک وضو بگیرد...
@shia5t