eitaa logo
معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند
1.8هزار دنبال‌کننده
496 عکس
88 ویدیو
42 فایل
برای معرفی عرفا و اولیا الهی گمنام ، میتوانید ، به آیدی زیر پیام بدهید: @montazar113113 ⛔️کپی بدون ذکر منبع ، مطالب کانال معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند ،حرام است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻مزار کل احمد کربلایی در قم ادرس مزار : قم ، خیابان معلم ، امامزاده شاه احمد قاسم ، مزار سالک دلسوخته کربلایی احمد میرزا حسینعلی تهرانی معروف به کَلْ احمد لینک مکان یاب مزار کربلایی احمد تهرانی https://goo.gl/maps/uaU9gfLSLs62 @mazaroliya @shia5t
معرفی عبد صالح خدا ، کربلائی احمد تهرانی ، شهر : قسمت دوم : 🔹مرحوم میرزا تقی یکی از اولیا و اوتاد نابغه زمان که در هیچ دفتری سخن از مقامات و حالات وی به میان نیامده است، جناب آقا میرزا تقی بود، که گاهی در همان محله های تهران او را آمیرزا تقی خان خطاب می کردند. شخصیت وی بسیار عجیب و منحصر به فرد بود میرزا عجوبه ای بود که هر کسی او را نشناخت و به درجات معنویش واقف نگشت. او از اولیایی بود که در لباس فقر و گدایی، به جهانی طعنه زد؛ کل احمد آقا درباره ایشان می فرمودند: « در تمام عمر، کسی را در توحید مطابق میرزا سراغ نداشتم. میرزا آنقدر در ریاضت و فشار مادی بسر می برد که مجبور بود، شب ها را تا صبح در کوچه و خیابان سپری کند؛ و تا پایان عمر، از نعمت زن و فرزند محروم بود. فقر آنقدر بر میرزا سیطره دشات که لباسهایش از فرط کهنگی، بدن نما شده بود.» کل احمد آقا در خصوص نحوه آشنایی و اولین برخوردشان با میرزا نقل می کردند که: « مدتی پس از آشنایی با جناب شیخ، در امامزاده داوود علیه السلام آمیرزا تقی را ملاقات کردیم. یکی از شاگردان شیخ، میرزا را به من نشان داد و گفت: این هم، لنگه شیخ است. پس از مدتی، در مسجد آیت الله شاه آبادی، میرزا را دوباره ملاقات کردم. ایشان زمانی که مرا دید، فی البداهه و بی هیچ مقدمه ای پرسید: فلانی، در چه حالی؟ در جواب ایشان گفتم: اگر با او باشم، خوشم. میرزا نیز فرمود: ان شاء الله ، می بینم که هستی.» منش اولیا یکی از وجوه شیفتگی مرحوم کل احمد آقا نسبت به میرزا، دیدگاه رفیع و سعه صدر آن بزرگوار، در برابر آفرینش و تقدیرات عالم هستی بود. نگرشی که تنها برگرفته از مقام تسلیم و عبودیت اولیای مخصوص خداوند است. ایشان در این خصوص می فرمودند: « میرزا مرد عجیبی بود. هر چیزی را لو نمی داد و بسیار رندانه عمل می کرد. من خیلی به احوالاتش افسوس می خوردم؛ و از اوضاع پریشان و درهم ریخته او بسیار ناراحت بودم. تا آنکه یک روز بعد از نماز، به همراه ایشان از مسجد بیرون آمدیم. وقتی که کفش هایمان را با هم به زمین انداختیم. ناگاه میرزا در برابر چشمانم غیب شد و همان لحظه، در آن طرف خیابان خود را به من نشان داد. او با این کار می خواست به من بفهماند، که قدرت های زیادی دارد، اما مصلحت و تقدیر خداوندی بر آن واقع شده است، که شب ها را در کنار خیابان بخوابد؛ و روزها را نیز به دوره گردی سپری کند. در مجموع خیلی مرد فوق العاده ای بود و نظیر نداشت.» کل احمد آقا می فرمودند: « میرزا در فقر عجیبی سیر می کرد. آنقدر بیچاره بود که کسی حتی به چشم گدا نیز در او نظر نمی انداخت. هر از چند گاهی، به صورت اتفاقی کسی به او کمکی می کرد. یک روز که به حال نزار و بیچارگی او افسوس می خوردم؛ و از شدت فشار مادی او در درون احساس ناراحتی می کردم، پرده ها کنار رفت و در عالم معنا مقام رفیعی را به من نشان دادند که همگان حسرت آن مقام و درجه را می خوردند. در همان حال به من الهام شد، که این مقام را برای کسانی قرار داده شده که به میرزا کمک می کنند و به او خیر می رسانند. » 🔹وفات جناب کربلایی احمد در بستر بیماری کل احمد آقا ، پس از هشتاد سال تنها و مهجور و خسته در این بیغوله بی مروت دنیا، که الحق اسمی به غایت با مسمی بر خود دارد، دار فانی را وداع گفت . خود در این باره می گفت: « برات مرگ را برای سالیانی پیش پیچیده بودند. اما شب موعود، ورق برگشت و امر شد که باز هم بمانم . فقط از او می خواهم، تا دیگر این بار به وعده اش وفا کند، که ذائقه ام بی اندازه از این دنیا تلخ شده است.» و همین گونه نیز واقع شد، یعنی قبل از آنکه پشت پا به این دایره بی اقبال زده و به دیار باقی بشتابد، به همسر مهربان و انیس لحظات دلتنگی و خستگی هایش، این مهم را بشارت داده و فرموده بود که: « تا دو ماه بعد، عازم سفر آخرت خواهم شد؛ و در این زمان باقی مانده، خداوند درهای بلا و بیماری را بر من می گشاید.» و همان گونه که نوید این وقایع را داده بود، در دو ماه پایانی عمر بالاخره، در تاریخ 8/11/1379 در بیمارستان خاتم الانبیاء علیها السلام تهران و در حالی که هفت روز آخر عمر را حتی یک قطره آب هم ننوشیده بود، با لبی تشنه، همانند ارباب تشنه لبش حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام، به دیار لقا و بقا شتافت و اکنون تربت پاک بی ریای او، در قبرستان شاهزاده احمد بن قاسم در قم محل تجلی و نور افشانی است. @shia5t
معرفی عبد صالح خدا ، کربلائی احمد تهرانی ، شهر : قسمت سوم : 🔹پس از وفات در تاریخ 13/5/1381 درست یک سال و نیم پس از درگذشت کل احمد آقا، یکی از اعیان قم به نام ارباب تقی فرهادی مفتخر، به رحمت خدا رفت. بنا بر آن شد که ایشان را در یکی از قبرهای بستگانشان، دقیقا" در پایین پای کل احمد آقا، به خاک بسپارند. به شهادت گروهی از نزدیکان آن مرحوم، زمانی که قبر آقای فرهادی را برای مراسم تدفین آماده می کردند، ناگهان دیواره مقبره کل احمد آقا فرو ریخت؛ و مقداری از پیکر پاک ایشان نمایان شد؛ و به یکباره همگان با جنازه ای سالم و با طراوات روبرو شدند. شاهدان آن منظره، با شگفتی تمام می گفتند که کفن و جنازه کل احمد آقا، آنقدر تازه و سالم نشان می داد که گویی همان روز دفن شده است؛ و به هیچ عنوان، نشانی از کهنگی و فرسودگی در خود نداشت. یکی از حاضرین می گفت که من حتی انگشت های پای ایشان را هم که به هم بسته شده بود، به وضوح مشاهده کردم؛ و عظمت و بزرگی این مرد، مرا به شدت تحت تأثیر قرار داد. برادر مرحوم فرهادی نیز می گفت: لحظاتی قبل از دفن برادرم، زمانی که ما برای اتمام کارها، به داخل قبر رفتیم، باز مقداری از دیواره مقبره سوراخ شد و کفن کل احمد آقا را در کمال طراوات و تازگی مشاهده کردیم. منبع : https://majnoon110.blogsky.com/1387/02/25/post-27/ 📚معرفی کتابی در مورد ایشان : کتاب "رند عالم‌سوز: شرح شیدایی کربلایی احمد میرزا حسینعلی تهرانی" ، در مورد شرح احوالات ایشان می باشد ، که توسط انتشارات طوبای محبت، منتشر شده است ، علاقمندان به اشنایی بیشتر با ایشان ، میتوانند به این کتاب مراجعه کنند... @shia5t
📚 "رند عالم‌سوز: شرح شیدایی کربلایی احمد میرزا حسینعلی تهرانی" @kotob113
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻صحبت هایی کوتاه در مورد زندگینامه ، عبد صالح خدا ،مرحوم کربلائی احمد تهرانی ( کل احمد کربلایی ) : @fillmhayeoliya
🔻فیلم ها و تصاویری از عبدصالح خدا ، مرحوم کل احمد کربلایی : b2n.ir/515597 @shia5t
🔹تراشیدن ریش و قضاوت کردن انسان ها... کل احمد کربلایی از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط می فرمودند: « بعد از اولین ملاقات با جناب شیخ، قرار بر آن شد که به جلسه ایشان برویم. وقتی به خدمتشان رسیدیم، ایشان رو به قبله نشسته و مناجات می خواندند. جناب شیخ عادت داشت که در ضمن دعا خواندن و مناجات، جملاتی بگوید که تنها اهلش آنرا دریافت می کردند. من هم در همان جلسه، پشت سر ایشان نشستم و با وی هم نوا شدم. در میان دعا، شخصی وارد مجلس شد که در ظاهر، هیچ شباهتی با دیگر شاگردان شیخ نداشت. ریشهایش را تراشیده بود و با کلاه و لباس مخصوصی وارد مجلس شد. من هم در همان حال و هوای جوانی با خود گفتم که این شخص، با این سر و وضع، اینجا چه می خواهد؟ درست به محض آنکه این مطلب در ذهنم خطور کرد، شیخ مناجات را رها کرده و با صدای بلندی فرمودند: تو به ریشش چه کار داری؟ اگر ریشش را تراشیده، در ازای آن دو صفت خوب دیگر دارد، که ریش داری مثل تو، از آن بی بهره است. پس مال اون به تو می چربد ... و دوباره مناجاتش را ادامه داد.» @shia5t
🔻مزار کل احمد کربلایی در قم ادرس مزار : قم ، خیابان معلم ، امامزاده شاه احمد قاسم ، مزار سالک دلسوخته کربلایی احمد میرزا حسینعلی تهرانی معروف به کَلْ احمد لینک مکان یاب مزار کربلایی احمد تهرانی https://goo.gl/maps/uaU9gfLSLs62 @mazaroliya @shia5t