درسنامه امام شناسی قرآنی - استاد وکیلی .pdf
17.35M
🔸 کتاب «امامشناسی قرآنی»
#PDF
#استاد_وکیلی
🔻معرفی شده در انتهای جلسه ١۴ شرح جامع الکلیات عرفان شیعی
📌لینک دانلود از سایت مولف:
🌐 erfanvahekmat.com/دانلود/امام_شناسی_قرآنی.pdf
🔸
🔸تذکر علمی:
📌در استفاده از این کتاب توجه به چند نکته علمی (در نقد بخشی از کتاب) مهم است:
🔻در عین عالی بودن نوع طرح مطالب امامشناسی توسط استاد وکیلی در این کتاب، اما در بخش «علم امام در کودکی» در این کتاب، نظرات استاد وکیلی منعکس نشده، و در آن بخش نظرات آقای عليرضا صادقی بیان شده است! و متأسفانه مطالب خطایی در این بخش هست:
⚠️ نظرات اشتباه آقای صادقی در این👇 صفحات کتاب (درسهای ١١و١٢):
🔻در ص206 تا 214: در مورد صفات بشری امام، که جهات نقص صفات بشری را هم به امام نسبت میدهد! 😳
مثلا اینکه در هنگام تولد از علم و دانایی و ریشه تمام کمالات و خیرات محروم است!! 😳🤦🏻♂️
و مینویسد که امام در هنگام تولد فقط قابلیت تحصیل مقام ولایت را دارند و نه فعلیت آن را!! 😳 🤦🏻♂️ و برای فعلیت آن باید با خودبینی و خودخواهی و خودپرستی و تمایلات نفسانیشان مبارزه و مجاهده کنند!! 😳
🔻همچنین در ص214: در مورد کمالات امام و کسب آن بعد از تولد! (نه موهبتی بودن افاضه آن) 😳
🔻و نیز در ص217: ولیالله هم روزی مانند ما دچار انانیت و انیت بوده و در دام دوبینی اسیر و دربند!! 😳
نعوذ باللّٰه!🤦🏻♂️
🔸
👌اصلاح علمی:
🔸امام تمام استعدادش در همان ابتدا دفعتا به فعلیت و شکوفایی میرسد، چون مانعیت وهم و خودبینی و انانیت هرگز در او نیست که مانع جریان یافتن فیض الهی و شکوفایی و فعلیت استعدادش شود
🔸
✅ کانال عرفان شیعی | مباحثات علمی
🔸 @Shia_erfan
15 جامع الکلیات - بیان دوم -در تحقق عالم جبروت -حقیقت محمدیه در قوس نزول و صعود - تا ص۶١ .mp3
46.94M
🔸 جلسه ١۵
📌 شرح جامع الکلیات
🔻بیان دوم - در تحقق عالم جبروت
- حقیقت محمدیه در قوس نزول و صعود
- محدوده درس: تا صفحه ۶١
📌فایل PDF محدوده این جلسه از کتاب👇در محدودهی عنوان *«حقیقت محمدیه در قوس نزول و صعود»* ، به جهت اهمیت متن آن و درخواست مخاطبان قرار داده شد👇
🌐 eitaa.com/shia_erfan/462
🔸
🔸مستندات مورد اشاره جلسه ١۵👇
🌐 eitaa.com/shia_erfan/461
🔸
✅ کانال عرفان شیعی
🔸 @Shia_erfan
جامع الکلیات - حقیقت محمدیه در قوس نزول و صعود .pdf
12.81M
🔸حقیقت محمدیه در قوس نزول و صعود
🔻بخشی از کتاب «جامع الکلیات عرفان شیعی» (ص۵٧ تا ۶٧)
#PDF
📌در جلسه ١۵ شرح کتاب جامع الکلیات، در محدوده این بخش، تا صفحه ۶١ خوانده شد.
📌فایل PDF این بخش به جهت اهمیت متن آن و درخواست مخاطبان قرار داده شد
🔸
🔈شرح این بخش درجلسات ١۵ و١۶👇
🌐 eitaa.com/shia_erfan/460 ١۵
🌐 eitaa.com/shia_erfan/534 ١۶
🔸
✅ کانال عرفان شیعی
🔸 @Shia_erfan
🔸تقسیمبندی سهگانه «زمان، دهر، و سَرمَد» در کتاب قَبَسات، در بیان حکیم الهی جناب میرداماد
(میر سید محمد باقر بن محمد حسینى استرآبادى، مشهور به میرداماد، که استاد ملاصدرا بوده است)
🔸
🔻مرحوم میرداماد در «ومضه» سوم از قبس اوّل چنین میفرماید:
⚡فاذن فتحصّل، للحصول فی نفس الأمر، أوعیة ثلاثة، فوعاء الوجود المتقدّر السیّال، أو العدم المتقدّر المستمّر للمتغیّرات الکیانیّة بما هی متغیّرة، زمان. ووعاء بحت الوجود المسبوق بالعدم الصریح، المرتفع عن أفق التقدّر واللا تقدّر، للثّابتات بما هی ثابتات، وهو حاقّ متن الواقع، دهر. ووعاء بحت الوجود الثابت الحقّ المتقدّس عن عروض التغیّر مطلقا، والمتعالی عن سبق العدم علی الإطلاق، وهو صرف الفعلیّة المحضة الحقّة من کلّ جهة، سرمد. و کما انّ الدّهر أرفع وأوسع من الزمان، فکذلک السّرمد أعلی و أجل وأقدس وأکبر من الدهر، فالحدوث بحسب سبق العدم الصریح أحقّ الأسماء وأجدرها به الحدوث الدهری.
(القبسات، ص 7)
🔻بنابراین،از گفته میرداماد و دیگر فلاسفه چنین استفاده میشود که جامع و فراگیرنده تمام هستیها، در واقع و نفس الامر، سه چیز است: «زمان، دهر و سرمد»، و از آنها به نام وعاء یاد میشود. بدین گونه:
🔻1. وعاء زمان، و آن جامع و فراگیرنده اشیاء و هستیهای دارای کمیت و سیلان، و یا نیستی موصوف به کمیت و استمرار مربوط به موجودات متغیر جهانی است و از خصوصیات و ویژگیهای تمامیت آنها، دگرگونی و تغییر پذیری است.
🔻2. وعاء دهر، و آن فراگیرنده تمام هستیهای ثابت و پایدار غیر مسبوق به عدم زمانی و فاقد تغییر و کمیت است و در حقیقت و در واقع، صفحه تمام عالم هستی است.
🔻3. وعاء سرمد، و آن شامل هستی محض و حقیقت حقّه کلّ حقایق جهانی است، و منزه و به دور از هرگونه تغییر و دگرگونی است و همیشه بوده و به هیچوجه، سابقه نیستی برای او نیست و از هر نظر، در فعلیت محض و کمال مطلق است. و چنان که وعاء دهر گستردهتر و در منزلت و پایگاهی والاتر از زمان است، وعاء سرمد نیز چنین است، یعنی فراتر و برتر و اقدس و اکبر و اجلّ از دهر است. پس حدوث به حسب سبق العدم سزاوار است که حدوث دهری باشد.
🔸
🔸 همچنین در «ومیض» نخست قبس اول میفرماید:
⚡«فقد تلخّص من ذلک کلّه انّ الباری الحقّ الواجب الذّات سبحانه، بجمیع جهاته وصفاته موجود فی السّرمد لا فی الزمان ولا فی الدّهر بل متعالیاً عنها ومتقدّساً عن لوازمهما وعواضهما وخواصّهما وأحکامهما سرمداً وأزلاً وأبداً. والجواهر الثابتة بما لها من الصفات والعوارض من فرائض الکمالات ونوافلها موجودة فی الدّهر، لا فی السّرمد ولا فی الزّمان بوجه من الوجوه أصلاً والمتغیّرات المعروضة للسیلان والفوت واللّحوق بما هی متغیّرات، إنّما هی موجودة، لا فی السرمد ولا فی الدّهر ولا حظّ لها بهذا الاعتبار من الوجود فی الدّهر مطلقاً، فامّا من حیث انّ کلاً منها ثابت الحصول فی وقته، غیر مرتفع التحقّق عن زمان وجوده أبداً، إذ وقت حصول الشیء لا یکون وقتاً للاحصوله أصلاً بالضرورة الفطریة، فهی من هذه الجهة موجودة فی الدهر، لا فی السرمد ولا فی الزمان فلیُثَبّت».
(القبسات، ومیض اول، ص16و 17)
🔻از تمام مطالب یاد شده چنین نتیجهگیری میشود که آفریدگار جهان و حقیقت حقّه واجب، سبحانه و تعالی، با تمام ویژگیها و صفاتش، در وعاء و گستره سرمد موجود است، نه در وعاء زمان و نه در وعاء دهر، و ساحت ذات مقدّسش پاک و منزه از لوازم و عوارض و احکام این دو عالم، و موجود به وجود سرمدی است که آن را آغاز و پایانی نیست و حقایق و گوهرهای ثابت و لا یتغیر با خصوصیات و ویژگیهای ذاتی و عرضی، در وعاء و گستره دهر موجود و واقع است نه در وعاء و گستره سرمد و زمان.
🔻موجودات متغیر و ناپایدار معروض سیلان و گذشت و بیقراری، با این ویژگیها، تنها در گستره زمان واقع و موجود است، و در وعاء دهر و سرمد معدوم میباشد، ولی با توجه به ثبات و ضرورت وجود و هستی متغیرات در پایگاه وجودی خود، و عدم تغیر و جابجایی آن در نظام هستی، واقع و ثابت در گستره و صفحه دهر واقع و ثابتند، و به عبارت دیگر، در وعاء زمان، حد و مرز و قبلیت و فراپیشی نیستی اشیاء غیر از حد و مرز هستی و وجود آنهاست، و بدین سبب از یکدیگر جدا و غیر قابل اجتماع هستند،ولی در گستره دهر که فاقد کمیت و قبلیت و بعدیت و سیلان است، هر دو با هم متحقّق و ثابتند.
🔸
📌به نقل از مقاله «نقد و بررسی نظریه حدوث دهری میرداماد»
🌐 http://ensani.ir/fa/article/93101/
🔸
✅ کانال عرفان شیعی | مباحثات علمی
🔸 @Shia_erfan
🔻سوره الإنسان، آیه ١
⚡هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ حينٌ مِنَ الدَّهْرِ *لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُورا*
🔻سوره مريم، آیه ۶٧
⚡ أَ وَ لا يَذْكُرُ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ وَ *لَمْ يَكُ شَيْئا*
🔻سوره مريم، آیه ۹
⚡قالَ كَذلِكَ قالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَ قَدْ خَلَقْتُكَ مِنْ قَبْلُ *وَ لَمْ تَكُ شَيْئا*
🔸
جامع الأحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/299782
نشانی : بصائر الدرجات، جلد۱، صفحه۸۰
عنوان باب : [الأجزاء العشرة] الجزء الثاني 12 - باب ما أخذ الله مواثيق الخلق لأئمة آل محمد عليهم السلام بالولاية لهم
قائل : امام باقر (علیه السلام)
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ صَالِحِ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلْجُعْفِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنْ عُقْبَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:
.
إِنَّ اَللَّهَ خَلَقَ اَلْخَلْقَ فَخَلَقَ مَنْ أَحَبَّ مِمَّا أَحَبَّ وَ كَانَ أَحَبَّ أَنْ يَخْلُقَهُ مِنْ طِينَةِ اَلْجَنَّةِ وَ خَلَقَ مَنْ أَبْغَضَ مِمَّا أَبْغَضَ وَ كَانَ مَا أَبْغَضَ أَنْ يَخْلُقَهُ مِنْ طِينَةِ اَلنَّارِ
.
⚡ ثُمَّ بَعَثَهُمْ فِي اَلظِّلاَلِ
.
⚡ قَالَ قُلْتُ أَيُّ شَيْءٍ اَلظِّلاَلُ؟
.
⚡ قَالَ أَ لَمْ تَرَ إِذَا ظُلِّلَ فِي اَلشَّمْسِ *«شَيْءٌ وَ لَيْسَ بِشَيْءٍ»*
.
ثُمَّ بَعَثَ فِيهِمُ اَلنَّبِيِّينَ يَدْعُونَهُمْ إِلَى اَلْإِقْرَارِ بِاللَّهِ وَ هُوَ قَوْلُهُ: «وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اَللّٰهُ»
.
ثُمَّ دَعَاهُمْ إِلَى اَلْإِقْرَارِ بِالنَّبِيِّينَ فَأَقَرَّ بَعْضُهُمْ وَ أَنْكَرَ بَعْضُهُمْ ثُمَّ دَعَاهُمْ إِلَى وَلاَيَتِنَا فَأَقَرَّ وَ اَللَّهِ بِهَا مَنْ أَحَبَّ وَ أَنْكَرَهَا مَنْ أَبْغَضَ وَ هُوَ قَوْلُهُ «فَمٰا كٰانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمٰا كَذَّبُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ»
.
ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) كَانَ اَلتَّكْذِيبُ ثَمَّةَ .
🔸
ما که باشیم ای تو ما را جان جان
تا که ما باشیم با تو درمیان
⚡ *ما عدمهاییم و هستیهای ما*
⚡*تو وجود مطلقی، فانی نما*
[ ⚡ *ما عدمهاییم «هستیها نما»* ]
[ ⚡ *تو وجودِ مطلقی «فانینما»* ]
ما همه شیران ولی شیر علم
حملهشان از باد باشد دمبدم
حملهشان پیداست و ناپیداست باد
آنک ناپیداست هرگز گم مباد
باد ما و بود ما از داد توست
هستی ما جمله از ایجاد توست
لذت هستی نمودی نیست را
عاشق خود کرده بودی نیست را
لذت انعام خود را وامگیر
نقل و باده و جام خود را وا مگیر
ور بگیری کیت جست و جو کند
نقش با نقاش چون نیرو کند
منگر اندر ما مکن در ما نظر
اندر اکرام و سخای خود نگر
ما نبودیم و تقاضامان نبود
لطف تو ناگفتهٔ ما میشنود
(مولوی، مثنوی معنوی، دفتر اول، بخش٢٩)
🔸
جامع الأحادیث
https://hadith.inoor.ir/hadith/259008
شناسه حدیث : ۲۵۹۰۰۸
نشانی : بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام ج ۶۴، ص ۱۶۴
كَمَا رَوَى اَلْكَشِّيُّ عَنِ اَلْبَاقِرِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ:
⚡اِرْتَدَّ اَلنَّاسُ إِلاَّ ثَلاَثَةَ نَفَرٍ سَلْمَانُ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ اَلْمِقْدَادُ
⚡قَالَ اَلرَّاوِي فَقُلْتُ فَعَمَّارٌ؟
⚡قَالَ كَانَ جَاضَ جَيْضَةً ثُمَّ رَجَعَ
⚡ ثُمَّ إِنْ أَرَدْتَ اَلَّذِي لَمْ يَشُكَّ وَ لَمْ يَدْخُلْهُ شَيْءٌ فَالْمِقْدَادُ، فَأَمَّا سَلْمَانُ فَإِنَّهُ عَرَضَ فِي قَلْبِهِ أَنَّ عِنْدَ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) اِسْمَ اَللَّهِ اَلْأَعْظَمَ لَوْ تَكَلَّمَ بِهِ لَأَخَذَتْهُمُ اَلْأَرْضُ وَ هُوَ هَكَذَا،
وَ أَمَّا أَبُو ذَرٍّ فَأَمَرَهُ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ بِالسُّكُوتِ وَ لَمْ يَأْخُذْهُ فِي اَللَّهِ لَوْمَةُ لاَئِمٍ فَأَبَى إِلاَّ أَنْ يَتَكَلَّمَ.
🔸
[بحارالانوار - مجلد ۷۱، صفحه ۲۱۹]
قال الفضل بن شاذان لم یکن فی زمن علی بن الحسین علیه السلام فی أول أمره إلا خمسة أنفس و ذکر من جملتهم یحیی بن أم الطویل وَ رُوِیَ عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ:
⚡ ارْتَدَّ النَّاسُ بَعْدَ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) إِلَّا ثَلَاثَةً:
- أَبُو خَالِدٍ الْکَابُلِیُّ
- وَ یَحْیَی بْنُ أُمِّ الطَّوِیلِ
- وَ جُبَیْرُ بْنُ مُطْعِمٍ
⚡ ثُمَّ إِنَّ النَّاسَ لَحِقُوا وَ کَثُرُوا.
وَ فِی رِوَایَةٍ أُخْرَی: مِثْلَهُ وَ زَادَ فِیهَا:
- وَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیُّ.
----------
🔸
🔻 [ترجمه]:
فضل بن شاذان گفته: در زمان امامت امام سجاد علیه السلام، در آغاز کارش، جز پنج کس با او نبودند، و یکی از آنها، یحیی بنام طویل بوده است.
از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود: «همه مردم پس از امام حسین علیه السلام از دین برگشتند، جز سه تن:
ابوخالد کابلی، یحیی بنام طویل و جبیر بن مطعم؛ و پس از آن، مردم به امام پیوستند و بسیار شدند.
در روایت دیگری مانند این حدیث آمده، و در آن جناب جابر ابنعبدالله انصاری را هم افزوده است.
🔸
جامع الأحادیث
https://hadith.inoor.ir/hadith/105095
شناسه حدیث : ۱۰۵۰۹۵
نشانی : الکافي ج ۱، ص ۴۴۱
عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَمَّادٍ عَنِ اَلْمُفَضَّلِ قَالَ:
.
⚡قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) كَيْفَ كُنْتُمْ حَيْثُ كُنْتُمْ فِي اَلْأَظِلَّةِ؟
.
💥 فَقَالَ يَا مُفَضَّلُ كُنَّا عِنْدَ رَبِّنَا لَيْسَ عِنْدَهُ أَحَدٌ غَيْرُنَا فِي ظُلَّةٍ خَضْرَاءَ نُسَبِّحُهُ وَ نُقَدِّسُهُ وَ نُهَلِّلُهُ وَ نُمَجِّدُهُ، وَ مَا مِنْ مَلَكٍ مُقَرَّبٍ وَ لاَ ذِي رُوحٍ غَيْرُنَا» حَتَّى بَدَا لَهُ فِي خَلْقِ اَلْأَشْيَاءِ فَخَلَقَ مَا شَاءَ كَيْفَ شَاءَ مِنَ اَلْمَلاَئِكَةِ وَ غَيْرِهِمْ ثُمَّ أَنْهَى عِلْمَ ذَلِكَ إِلَيْنَا
.
🔸