eitaa logo
مجمع‌ جهانی‌ شیعه‌شناسی
495 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
861 ویدیو
261 فایل
کانال خبری اطلاع رسانی سایت https://shiastudies.com/fa/ ایتا و روبیکا: @shiastudies سروش: https://splus.ir/shiastudie10 تلگرام: @Shie_shenasi اینستاگرام: @Shieh_shenasi پخش زنده (هیئت آنلاین): https://heyatonline.i
مشاهده در ایتا
دانلود
✨در حالات شهید آمده است: ✨ یک وقتی کسی ایشان را به یک مهمانی دعوت کرده بود. اول هفته گفته بود آقا شب جمعه شما مهمانی منزل ما می آیید؟ ایشان گفتند: باشد. ✨ اتفاقاً این وعده را فراموش کرده و به عتبات مشرف شدند. سه شنبه به نجف رسیدند. علما و دوستان به دیدن ایشان آمدند. آخر شب که همه رفتند، دفتر خود را باز کردند چیزی یادداشت کنند دیدن در این دفتر نوشته است که پنجشنبه شب من مهمان هستم. ✨چون بازگشت ایشان هم به این آسانی نبوده است و از نظر قوانین پاسپورتی باید مدتی آنجا می‌ماندند. می‌آیند خدمت آیت الله حکیم و می‌گویند: من یک چنین وعده‌ای داده‌ام شما دستور بدهید استثنائاً اجازه بازگشت به من بدهند. ✨ از آن طرف هم به آن آقایی که آنجا میزبان بوده می گویند: آقای مدنی رفت، او هم یک جمع ۱۰۰ نفری را دعوت کرده بوده است. گفتند: آقای مدنی رفت، الان نجف است. دعاگوی شماست. گفت: من که نمی‌توانم میهمانی را به هم بزنم. ✨وسط جلسه می‌بینند شهید آیت الله مدنی وارد مجلس می شود. همه متحیر می‌شوند. می‌گویند:مگر شما نجف نبودید؟ ✨می‌گویند:من سه شنبه شب دفتر خود را دیدم، یاد قرار افتادم، صبح بازحمتراه افتادم، آمدم به وعده خود عمل کنم.✨ نداهای الهی در قیامت ص241، 240 🌷🌷🌷 @shiastudies
✨در حالات شهید آمده است: ✨ یک وقتی کسی ایشان را به یک مهمانی دعوت کرده بود. اول هفته گفته بود آقا شب جمعه شما مهمانی منزل ما می آیید؟ ایشان گفتند: باشد. ✨ اتفاقاً این وعده را فراموش کرده و به عتبات مشرف شدند. سه شنبه به نجف رسیدند. علما و دوستان به دیدن ایشان آمدند. آخر شب که همه رفتند، دفتر خود را باز کردند چیزی یادداشت کنند دیدن در این دفتر نوشته است که پنجشنبه شب من مهمان هستم. ✨چون بازگشت ایشان هم به این آسانی نبوده است و از نظر قوانین پاسپورتی باید مدتی آنجا می‌ماندند. می‌آیند خدمت آیت الله حکیم و می‌گویند: من یک چنین وعده‌ای داده‌ام شما دستور بدهید استثنائاً اجازه بازگشت به من بدهند. ✨ از آن طرف هم به آن آقایی که آنجا میزبان بوده می گویند: آقای مدنی رفت، او هم یک جمع ۱۰۰ نفری را دعوت کرده بوده است. گفتند: آقای مدنی رفت، الان نجف است. دعاگوی شماست. گفت: من که نمی‌توانم میهمانی را به هم بزنم. ✨وسط جلسه می‌بینند شهید آیت الله مدنی وارد مجلس می شود. همه متحیر می‌شوند. می‌گویند:مگر شما نجف نبودید؟ ✨می‌گویند:من سه شنبه شب دفتر خود را دیدم، یاد قرار افتادم، صبح بازحمتراه افتادم، آمدم به وعده خود عمل کنم.✨ نداهای الهی در قیامت ص241، 240 🌷🌷🌷 @shiastudies