#تجربه_من ۳۰۰
#فرزندآوری
#رزاقیت_خداوند
من متولد ۶۹ و فارغ التحصیل رشته کارشناسی اتاق عمل هستم. بعد از اتمام دانشگاه، تصمیم گرفتم بچه دار بشم، اونم بخاطر شرایط روحی بد مادر و پدرم.
ما دو تا خواهر و یک برادر بودیم که متاسفانه برادرم بر اثر تصادف به رحمت خدا رفت و روحیه خانواده داغون بود با تولد دخترم اوضاع کمی بهتر شد. دخترم که دو ساله شد، بخاطر شرایط اقتصادی تصمیم گرفتم برم سر کار، درسته از لحاظ اقتصادی برامون خوب بود اما هم به خودم خیلی فشار میومد و هم تربیت دخترم تقریبا مختل شده بود، مضطرب و پریشان، همش فکر میکرد میخوام از پیشش برم.
وقتی حرف بچه ی دوم رو زدم همکارام مسخرم کردن که زوده و چه خبره یکی بسه، تو این گرونی بذار استخدام بشی بعد و کلی از این حرفا که آدمو پشیمون میکنه.
اما مامانم همیشه میگفت: "پشت سر هم بچه بیارید، بچه باید زیاد باشه منو ببینید عبرت بگیرید اگه الان چندتا بچه ی دیگه داشتم، اینجوری درمونده و غصه دار نبودم. سرم با اونا گرم میشد خدا لعنت کنه اونایی که تو گوشمون خوندن - فرزند کمتر زندگی بهتر- هیچکس هم نبود ما رو راهنمایی کنه مغزها رو با این جمله شست و شو داده بودن"
منم یه روز نشستم با خودم و خدا خلوت کردم، گفتم خدایا پیامبر گفته من قیامت به فزونی امتم افتخار میکنم. منی که میتونم شیعه ی مولا علی پرورش بدم به لطف خودت انشالله، چرا باید بخاطر کار کردن و مادیات دست رو دست بذارم، خدایا من به وعدهات ایمان دارم، بچه رو خودت میدی، خودتم روزیشو برسون...
خلاصه بچه ی دومم هم بدنیا اومد همه ازم پرسیدن کی بر میگردی سر کار؟! گفتم دیگه نمیرم. تربیت بچه هام مهم تره، تازه قرار نیست بین دومی و سومی مثل اولی ۵ سال فاصله باشه انشالله بعد دو سالگیش بفکر سومی ام.
راستش من خودم ۴تا بچه دوست داشتم، به لطف کانال شما تا ۶ تا فعلا ذهنم رو درگیر کرده اگه خدا صلاح بدونه و عطا کنه، شما هم واسه ی عاقبت بخیری شون دعا کنید لطفا
راستی من سر کار نرفتم اما خدا به اندازه ی حقوقم به حقوق همسرم اضافه کرد. بله خدا به وعده هاش عمل میکنه...
با این تجربه خواستم من و شمایی که میتونیم بچه بیاریم و دلمون میخواد ولی کار و تحصیل و... دست و پامونو بسته اول به وظیفه ی اصلیمون باید عمل کنیم. باور کنید خدا خودش روزی رسونه
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#تجربه_من ۳۰۲
#فرزندآوری
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#ازدواج_آسان
#زایمان_خانگی
#زایمان_طبیعی
سال ۹۰ در سن ۱۷سالگی خیلی ساده عقد کردم و سال ۹۱هم رفتیم مشهد و زندگی مشترکمون رسما شروع شد☺️ حدود ۵ ماه بعد عروسی...
دیگه خیییلی دلم بچه میخواست اما تا یک سال بعدش طول کشید تا بچه دار بشیم.
وقتی جواب آزمایش رو گرفتم از خوشحالی داشتم بال درمیاوردم😃 مثل همه خانمها دنبال یه دکتر زنان خوب بودم(تازه تو۳،۴ماهگی😅) آخه کلا با دکتر و اینا میونه ای نداشتم...
یه دکتر خوب پیدا کردم اما سرش خیلی شلوغ بود. هربار باید کلی تو نوبت مینشستیم😐.
منم کلا ۲-۳بار بیشتر نرفتم. فقط یک بار توی ۵ماهگی سونو رفتم برای تعیین جنسیت.👼🏻
خلاصه یه مامای خونگی بهم معرفی کردن که تو خونه خودش معاینه میکرد و زایمان انجام میداد😃 منم از خداخواسته رفتم زیرنظرش (از ۷ماهگی) انصافا خیلی خبره بود..
خلاصه علی رغم مخالفت های کل فامیل برای زایمان رفتم پیشش تو خونشون😉 انقدررررررر دستش سبک بود و راهنمایی میداد، قوت قلب میداد که خدا میدونه 😌انقدر حالم خوب بود که همه بهم می گفتن مثلا زائویی یکم دراز بکش😂 البته چون کارش مجوزقانونی نداشت یکم سخت شناسنامه دادن 🙂خلاصه پسر اولم پاییزسال۹۳ بدنیا اومد.
۲سال بعد یعنی سال۹۵ برای فرزند دومم خواستم برم پیش همون خانم که به خاطر سن بالا و بیماریشون دیگه قبول نکردن😞 من مجبور شدم برم بیمارستان و کلی اذیت شدم.
سال ۹۷ برای فرزند سومم واقعا نگران بودم چون اون خانم به رحمت خدا رفته بودن😭منم از بیمارستان خیییییلی می ترسیدم😢
تا اینکه برای یه مشکلی چله زیارت عاشورای کامل (با صد لعن و صد سلام و نماز و دعای بعدش) گرفتم. (اون موقع۲ماهم بود) اما در کنار اون حاجت اصلیم، برا خودمم دعا میکردم که طبیعی ترین، راحت ترین، سریعترین زایمان ممکن رو داشته باشم و ترجیحا در منزل😜(عین عباراتم بود)
تا اینکه روزی که زایمان داشتم با کمال ناامیدی و ترس حاضر شدم که برم بیمارستان.
لباسهامو پوشیدم و چادر و اینا... اما هنوز از راهروی خونه بیرون نرفته بودم که با کمال تعجب فرزندم همونجا بدنیا اومد😮خیییییلی تجربه شیرینی بود.
گفتم براش تربت بیارن با آب نیسان مخلوط کردیم و کامش رو برداشتیم. توی گوشش اذان گفتیم و همه اینکارها قبل از این بود که بند نافش قطع شه😊😍
بعد هم اورژانس اومد و منتقل شدیم بیمارستان، اما دیگه نمیترسیدم. چون اصل کار تموم شده بود😁خودمم تو بهت و حیرت بودم که چجوری انقدر زود و سریع اتفاق افتاد 🤭
قضیه ی زیارت عاشورا رو بکلی یادم رفته بود، بعد چند روز یادم اومد😊
خلاصه زیارت عاشوراست، شوخی نداره حاجت میده اسااااااسی😍
کانال «دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#تجربه_من ۳۰۶
#فرزندآوری
#سبک_زندگی
من متولد ۶۳ هستم و فارغ التحصیل رشته فنی از دانشگاه شریف. سال ۸۵ ازدواج کردم و با همسرم که ایشون هم شریفی بود برای ادامه تحصیل به کانادا رفتیم. البته من پذیرش نداشتم و ایشون از یکی از بهترین دانشگاه های کانادا پذیرش گرفت. من بعد از رفتنم شروع کردم زبان خواندن و حدود دو سال طول کشید که تافل و امتحانات ورودی دانشگاه اونجا رو بدم. تافل اونجا دادن از ایران دادن بسیار سختتر بود و نمره ای که دانشگاه میخواست هم بالا بود. البته از اولش هم تصمیم داشتم بعد از ورود به دانشگاه بچه دار بشم و با کمک همسرم بزرگش کنیم. دوستام همه میگفتن این چه کاریه و نمیتونی خوب درس بخونی ولی من میگفتم من یه چیز با ارزش تو زندگیم رو فدای یه چیز دیگه نمیکنم. هر چیزی جای خودش رو داره و نمیخوام به خاطر درس ،سن طلایی بچه دار شدنم بگذره.
خلاصه با کلی حساب و کتاب باردار شدم. ولی اصلا حساب ویار رو نکرده بودم. من فقط به زمان بندی بارداری و تولد بچه فکر کرده بودم. درگیر ویار بسسسیار سخت شدم و نتونستم برم دانشگاه و موقعیت اون دانشگاه خوبه رو از دست دادم.
اولش خیلی غصه می خوردم چون من از خیلی دیگه از دوستام از نظر رزومه بهتر بودم و اونها داشتن درس میخوندن ولی من نه. بعد به لطف خدا، واقعا لطف خدا با خودم خیلی فکر کردم. افکارم کلا تغییر کرد. من الان معتقدم که ما قربانیه تربیت غلط و جو غلط آموزشی شدیم. من از ابتدایی تست میزدم که راهنمایی مدرسه خوبی برم که بعد دبیرستان خوبی برم که دانشگاه خوب قبول بشم. یعنی تمام عمرم فقط و فقط تنها ارزش ذهنیم درس بود و موقعیت خوب اجتماعی. خودم و خانوادم خیلی به شرایطم افتخار می کردیم.
ولی بعد فکر کردم که من اصلا برای این منظور خلق نشدم. وظیفه ای که خدا رو دوشم گذاشته از باب زن بودن مادر بودنه. اصلا خدا چرا من رو زن خلق کرد با تمام قابلیت های منحصر به فرد مادری؟ فرضا من اگه بهترین مهندس بشم واقعا کار من رو هیچ مردی نمیتونه بکنه؟ و اینکه چه کاری ارزشش بیشتر از انسان پروری هست؟ من اگه خودم وارد جامعه بشم فقط یه نفرم ولی با بچه هایی که تربیت کنم خیلی حضور بیشتر و موثر تری در جامعه خواهم داشت. خلاصه خیلی در این باب فکر کردم و حرف دارم که الان مجالش نیست توضیح بدم و سرتون رو درد بیارم.
من الان سه تا پسر دارم و چهارمین پسرم رو هم باردارم. انشاالله خدا بهم دختر هم بده ولی به همه دختر دارها سفارش میکنم که اول از همه چیز مادر بودن رو برای دختر هاتون ارزش کنید. دختر باید دلیل خلقت خودش رو بدونه، تمام قابلیتهای خدا دادی رو در وجودش پرورش بده تا بتونه طبق فطرت الهی از وجود خودش و مادر بودنش لذت ببره.
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#تجربه_من ۵۹۴
#فرزندآوری
#جنایت_سقط_جنین
سال ۱۳۸۱ ازدواج کردم، ۱۹ سال داشتم و کم تجربه به خاطر بیماری پدرم و رفتار مادرم، دید درستی از زندگی و مسئولیت پذیری نداشتم. با این که دانشجو بودم و مسیر زیادی برای تحصیل میرفتم، بعد از ازدواج زود باردار شدم، سال ۱۳۸۳ پسر عزیزم به دنیا آمد،
با وجود استفاده از روش به ظاهر مطمئن، ۴ ماه بعد از تولد پسرم، باردار شدم. تجربه کمی داشتم، مادرم پیشنهاد داد بهترین کار سقط بچه هست، من خودم هم راغب شدم، فکر کردم کار درست همینه و در مطب شخصی پزشکی که خدا لعنتش کند، کورتاژ شدم.
تا وقتی بچه ام سه ساله شد، دوست داشتم فرزند دیگری بیارم، اما به محض اقدام دچار ناراحتی های روحی و روانی شدیدی شدم به طوری که قصد خود کشی داشتم.
به خاطر مشکلات روحی، مادرم دوباره پیشنهاد داد بچه رو سقط کنم، جنین هنوز درست شکل نگرفته بود، شاید یک ماه بود، انگار پزشک به دیواره رحم آسیب زد، بعد ازین سقط، زندگیم هرگز به روال عادی برنگشت، حال روحی و روانیم بدتر شد، افسردگی شدیدتر گرفتم ، همه شور و شوقم به زندگی ازدست رفت به بچه ۴ ساله ام هم خیلی ضربه خورد.
بعد از آن برای جبران کارام، تصمیم به بچه دار شدن گرفتم نزدیک به ١٠ بار سقط زیر دوماه داشتم، انگار دیگه رحم نمیپذیرفت بچه رو، زیر دو ماه بچه از بین میرفت 😭 خیلی شکنجه روحی شدم.
الانم در آستانه ۴۰ سالگی میخوام اقدام کنم ولی ترس شدید دارم و مشکلات جسمی ام خیلی شدید شده، بعید میدونم امکان داشته باشه، مگر اینکه خداوند خودش عنایتی کنه 😔
الان که فرزند ۱۸ ساله ام رو میبینم هر روز عذاب وجدان دارم، من تقریبا هر هفته ای یا ماهی یک بار میمیرم و زنده میشم از فکر به اشتباهی که کل زندگی من رو تحت تاثیر قرار داد.
اینارو نوشتم که خواهشا کسی اشتباه من رو نکنه ، هر وقت خدا بچه رو داد با آغوش باز پذیرا باشید، خدا کمک می کنه، مثل من از کاه کوه نسازید که آخر تو حل مشکلات درمونده بشید.
برای منم دعا کنید، به برکت اسم حضرت زهرا خداوند عنایتی به من کنه.
مادرا لطفا با راهنمایی اشتباه، با علم کم تون بچه هاتون رو یک عمر بدبخت نکنید. 😒😓🥺
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075