eitaa logo
شیفتگان تربیت
11.4هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
﷽ « تربیت : یعنی که #خـــــــــود را ساختن بعد از آن بر دیگـــــــــران پرداختنـ ...💡» • مباحث تربیتی - معرفتی و بصیرتی 🪔 • راه ارتباطی در صورت کاملا خیلی ضروری : ⊹ @Gamedooiran 🕊༉ - کانال را به دیگران هم معرفی فرمائید🌱؛ #تبلیغات نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
شیفتگان تربیت
#عاشقانه_مذهبی #امین_هانیه قسمت41 در رو بستم،چند قدم برداشتم ڪہ در خونہ ے عاطفہ اینا باز شد،امین
قسمت 41 بخش دوم سرم رو بہ نشونہ مثبت تڪون دادم:آرہ عاطفہ عین بچہ ها چسبیدہ بود بہ خالہ فاطمہ میگفت من از اینجا نمیرم! شهریارم ڪہ هے عاطفہ قوربونت برم عاطفہ برات بمیرم عاطفہ فدات شم،عاطفہ ام خودشو لوس مے ڪرد!عین سوسمار هوایے گریہ مے ڪرد! بهار دستش رو گذاشت جلوے دهنش و شروع ڪرد بہ خندیدن:واے هانے،خواهرشوهریا باید خودتو میدیدے چطور تعریف میڪنے! با حرص گفتم:والا چے ڪار ڪنم؟ مامان و باباے منم ڪہ از شهریار بدتر!عاطفہ اینطور لوس نبود آخہ! همونطور ڪہ از پلہ ها پایین میرفتیم گفت:تو چے ڪار ڪردے؟ _هیچے گفتم من میرم بخوابم خواستید برید خبرم ڪنید! با خندہ نگاهم ڪرد:شوخے میڪنے دیگہ؟ شونہ هام رو انداختم بالا و گفتم:نہ،مگہ شوخے دارم؟! خواست چیزے بگہ ڪہ صداے مردونہ اے اجازہ ندید:خانم هدایتے! * ادامه.دارد.... *
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شیفتگان تربیت
‌ #عاشقانه_مذهبی #امین_هانیه قسمت 41 بخش دوم سرم رو بہ نشونہ مثبت تڪون دادم:آرہ عاطفہ عین بچہ ها
قسمت 41 بخش سوم برگشتم بہ سمت صدا،حمیدے بود از دوست هاے سهیلے! سرش پایین بود و دونہ هاے تسبیح رو مے چرخوند،با قدم هاے ڪوتاہ اومد بہ سمتم. تسبیح فیروزہ اے رنگش رو دور مچش پیچید. آروم و خجول گفت:میتونم چند لحظہ وقتتون رو بگیرم؟ متعجب نگاهے بہ بهار انداختم و رو بہ حمیدے گفتم:بفرمایید. پیشونیش عرق ڪردہ بود،نگاهے بہ دور و برش انداخت. سریع گفتم:بریم حیاط! سرش رو تڪون داد،با فاصلہ ڪنار من و بهار راہ مے اومد وارد حیاط شدیم،با خجالت گفت:میشہ تنها باشیم؟ نگاهے بہ بهار انداختم،با اخم و نارضایتے ازمون دور شد. رو بہ حمیدے گفتم:حالا بفرمایید. دست هاش رو طرفینش انداختہ بود،دست راستش رو مشت ڪردہ بود و فشار مے داد. مِن مِن ڪنان گفت:خب... نفسے ڪشید و بے مقدمہ گفت:اجازہ هست مادرم بیان باهاتون صحبت ڪنن؟ جا خوردم،توقع نداشتم،چیزے از جانب حمیدے احساس نڪردہ بودم! حالا بے مقدمہ مے گفت میخواد بیاد خواستگارے! با دستش عرق پیشونیش رو پاڪ ڪرد،انگار ڪوہ ڪندہ بود. آروم زل زدہ بود بہ ڪفش هاش،سرفہ اے ڪردم تا بتونم راحت صحبت ڪنم:جا خوردم توقعش رو نداشتم. چیزے نگفت و دوبارہ پیشونیش رو پاڪ ڪرد،ادامہ دادم:منتظر مادر هستم. با بینیش نفس ڪشید! چند قدم ازم فاصلہ گرفت و گفت:حتما مزاحم میشیم! همونطور ڪہ عقب مے رفت خورد بہ درخت ڪوچیڪ ڪنار دیوار! خندہ م گرفت،سریع وارد ساختمون دانشگاہ شد! بهار اومد بہ سمتم و دستش رو گذاشت روے شونہ م:مبارڪہ عروس خانم! نگاهش ڪردم و گفتم:مسخرہ! بیچارہ انقد هول شد یادش رفت شمارہ تلفنے چیزے بگیرہ! یهار با شیطنت گفت:عزیزم الان شمارہ شناسنامہ تم حفظہ نگران نباش یار خودش میاد! پشت چشمے براش نازڪ ڪردم و گفتم:من ڪہ قصد ازدواج ندارم. بازوم رو گرفت و گفت:ولے من دارم لطفا بفرستش خونہ ے ما! با خندہ گفتم:خلے دیگہ. _هانے سهیلے رو ندیدے؟ با تعجب گفتم:سهیلے! * ادامه.دارد.... *
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصاویری از خداحافظی اسرای اسرائیلی با سربازان گردان‌های القسام •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الحمدلله که نوکرتم...🖤 الحمدلله که مادرمی...🏴 حاج مهدی رسولی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠کلیپ تصویری: سرچشمه آفتاب 🔸معرفی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از ولادت تا شهادت •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️سرمایه محبت زهراست دین من ▪️من دین خویش را به دو دنیا نمی‌دهم 🏴شهادت جانسوز حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تسلیت باد •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴ماموریت ویژه حضرت زهرا سلام الله علیها 🔸 حجت الاسلام عالی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دروغی به نام فمینیسم ‼️ ❌ در پس پرده این ماجرا چه کسانی هستند؟ | •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
44.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
« کجایی بارون بباری حالا خونه امید علی میسوزه...‌ » • مدّاح: - مراسم عزاداری شهادت (سلام‌الله‌علیها) •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱مجموعه‌استوری سلام الله علیها به☝️نفر ارسال فرمائید •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : رضایت من در رضایت فاطمه (س) است •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
‌ #عاشقانه_مذهبی #امین_هانیه قسمت 41 بخش سوم برگشتم بہ سمت صدا،حمیدے بود از دوست هاے سهیلے! سرش پ
قسمت 41 بخش چهارم همونطور ڪہ راہ میرفتیم گفت:اوهوم داشت با چند نفر حرف میزد تو و حمیدے رو دید،چنان بہ حمیدے زل زدہ بود شاخ درآوردم. با تعجب گفتم:وا! سرش رو تڪون داد:والا! رسیدیم جلوے ورودے دانشگاہ با شیطنت گفت:مبارڪہ خواهرم،هے از این عاطفہ بد بگو بیین بختتو باز ڪرد! با خندہ زل زدم بهش و چیزے نگفتم ادامہ داد:منو بگو ڪہ اون بنیامینشم سراغم... نتونست حرفش رو ادامہ بدہ،دخترے محڪم بهش خورد و جزوہ هاش ریخت. بهار با حرص گفت:عزیزم چرا عینڪتو نمیزنے؟ با تحڪم گفتم:بهار! نگاهے بهم انداخت و با اخم گفت:یہ لحظہ فڪر ڪردم از این قضیہ ے عشق هاے برخورد جزوہ اے برام اتفاق افتادہ،میبینے ڪہ دخترہ! دختر هاج و واج زل زدہ بود بہ بهار،سرم رو انداختم پایین و ریز خندیدم. خوابم پریدہ بود! * ادامه.دارد.... *