eitaa logo
شیعه پژوهی در غرب
696 دنبال‌کننده
407 عکس
11 ویدیو
71 فایل
شش سال پیش مطالعاتم را در زمینه شیعه پژوهی در غرب آغاز کردم.نکاتی را اینجا یادداشت میکنم، امیدوارم قابل استفاده باشد. بیشتر کانالها در این موضوع آثار و پژوهشگران را معرفی می کنند، تمرکز من بیشتر روی تحلیل محتوایی و روشی و مقایسه است. ادمین: @ANZ786
مشاهده در ایتا
دانلود
تألیفات خانم ویلیام چیتیک که اصالتا ژاپنی است. اون آخری در مورد ازدواج موقت، پایان نامه ارشدش سال ۷۴ میلادی به راهنمایی آقای ابوالقاسم گرجی بود.
چند روز پیش پایان نامه ارشد آقای مرتضی آقا تهرانی در مورد سید حیدر آملی تو یکی از گروهها ارسال کردند 👇
شیعه پژوهی در غرب
Watch "Ep. 5 | An Exploration of Mysticism and Theology | The Insight Interviews" on YouTube https:/
گفتگوی دکتر سجاد رضوی و دکتر نظام‌الدین این رو نگاه کردم. بسیار جالب بود. 🔹خوب می دانید که هر دو شیعه هستند و اتفاقاً هر دو اصالتا اهل شبه قاره هستند و وسط چند کلمه ای اردو هم صحبت کردند! 🔹گفتگو بیش از آنکه روی مطالب باشد مثلاً ابن عربی واقعاً چی میگه بیشتر روی تاریخ فکر و اندیشه متمرکز بود. 🔹صحبت از کارهای دکتر نظام الدین روی فصوص الحکم ابن عربی شروع شد و تأثیرات ابن عربی و غیره. 🔹سپس بحث شد که چطور شد که ابن عربی روی تشیع اثر گذاشت. 🔸دکتر نظام الدین معتقد بود که خواجه نصیر با قونوی مکاتباتی داشتند که طی آن کتبی هم رد و بدل شد پس از آن تأثیر را روی کلام شیعه در تجرید خواجه می بینید.‌..! 🔹ایشان تجرید را مهمترین کتاب کلامی اسلام دانست شرح میده که چرا این حرف را می زنه. 🔹یک بحثی هم شد که معمولاً حوزویها کتابها را تکه پاره می خوانند مثلاً قسمت مهم تجرید که بخش اول آن است یعنی الهیات بمعنی الاعم رو نمی خوانند!! گفتند اینها که اینجوری فکر می کنند معمولاً علم جدید ندیدند و خیلی شیفته تکنولوژی هستند! سجاد رضوی گفت که این که می گویند آیت الله جوادی آملی ۱۰ سال اسفار درس دادند، چند نفر تا آخرش ماندند؟! 🔹وسط یک حرفی زدند که زیاد دنبال نشد، اینکه داستان طرفداری عرفان و ضد عرفان در شیعه یک پایش توی مسئله اتوریته و مرجعیت گیر است، یعنی اگر کسی کشف و شهود داره پس بساط فقهی نائب امام و غیره برچیده میشه. سجاد رضوی گفت: و کم هستند افرادی که هم عارف باشند و هم فقیه!! از کسانی که ایشان استثنائا قبول کرد که چنین هستند، امام خمینی و علامه را اسم برد. 🔹خلاصه ارزش دیدن داشت. 🔹حالا اینکه تا چه عمقی این کتابهایی که اسمشان را می بردند فهمیدند بحث دیگری است ولی اشراف کلی بر منابع و سیر تاریخی خوب بود. @shiistudiesinwesternacademia
شیعه پژوهی در غرب
گفتگوی دکتر سجاد رضوی و دکتر نظام‌الدین این رو نگاه کردم. بسیار جالب بود. 🔹خوب می دانید که هر دو ش
البته توجه دارم که این حرفهایی که نقل کردم هر کدام می تونه ان قلت داشته باشه. مخصوصاً تاثیر ابن عربی بر خواجه و کمبود عرفای فقیه و تزاحم اتوریته فقیه و عارف. جهت تحسین من، احاطه کلی و تاریخی و درگیری جدی با مباحث بود، و اینکه یک تصویر کاملتری نسبت به شیعه پژوهی در غرب به امثال بنده می‌دهد.
شیعه پژوهی در غرب
بالآخره... کتاب رو شروع کردم. به حول و قوه الهی، بعد از اینکه مطالعه کردم نکاتی را اینجا یادداشت م
حدود یک سومش خواندم و یک تصویر اجمالی حاصل شد، ولی به علت برخی کارهای دیگر متأسفانه نتوانستم ادامه بدهم.
معنویت و عرفان شیعه کاری به من سپردند که نیاز دارد یک مقدار صوت و لحن کتابهای عرفانی موجود به انگلیسی را مزمزه کنم و با اصطلاحات و ترجمه آنها هم آشنا شوم. پس چند روز آینده سر و کارم با خط مساسینیون، گنون، کربن، نصر، ژامبیه، چیتیک و غیره خواهد بود. برخی دیگر مانند سجاد رضوی، نظام الدین، رضا شاه کاظمی، آلساندرو کانچیئن و شاید هم معزی مفید خواهند بود. از مطالعه مستقیم آثار غربیها در مورد عرفان و معنویت تشیع پرهیز می کردم به چند دلیل که مبنی بر تصور اجمالی از این تحقیقات بود: ۱. خیلی از آقایون و خانمهایی که عرفان و معنویت شیعه کار می کنند اصالتا دغدغه آنها ابن عربی و توابع و شارحین و سهروردی هستند سپس به جریان معنوی در تشیع می رسند. این پیش زمینه فکری، کار رو برای خواننده مبتدی سخت می کنه. ۲. برخی علاقه‌مندیشان باطن گرایی است، ولو اینکه قبل از اسلام در مسیحیت یا ایران باشه و سپس آن را در تشیع ردیابی می کنند. در این حین از جنبه های دیگر غفلت میشه. گاهی ادبیات و اصطلاحاتی که استفاده می شود متناسب با فرقه های باطن گرایی است که در ادیان مختلف شناسایی کرده اند. ۳. گاهی به اسم عرفان و معنویت تشیع دارند غلات، اسماعیلیه، بهائیت، شیخیه، نعمت‌اللهی و گنابادیها را بررسی می کنند. اصلاً بعضی از اینها خودشان بهائی هستند و دغدغه تبلیغاتی تو کارشان پیداست. اگر مشخص باشه که کدام فرقه را دارند بحث می کنند خیلی مشکلی نیست ولی تصورم این بود که این بررسی‌ها معمولاً تاریخی-اجتماعی است، به این معنا که تو در تو بحث میشه یعنی این جوری که شسته رفته خطوط فرقه ای رو حفظ کنند نیست. یا اندیشه یک نفر را در انزوا بررسی کنند نیست. واقعیت هم این است که معمولاً ایده های فکری غیر صریح یا غیر وحیانی بین فرقه ها در انزوا رشد نمی کنند بلکه تا حدودی تأثیر پذیری، تأثیر گذاری، اقتباس و بازخوانی وجود داره. برای فرقه هایی که از یک فرقه بزرگتر منشعب شدند شباهت بسیار بیشتر است. 🔸آموزه ای مانند ولایت ممکن است در شیخیه و بهائیت هم وجود داشته باشد، در معنویت تشیع اثناعشری هم وجود داشته باشد ولی ممکنه برداشتهای متفاوتی داشته باشند، اینجاست که گاهی خلط صورت می گیرد. ۴. حتماً به تبع عرفاء تفسیر آیات و حدیث هم وسط می آید‌‌... 🔹چون خودم خیلی تو این فضا نیستم یعنی قم هم عرفان درست حسابی نخوانده ام فکر می کردم گیج میشم. 🔸 مخصوصاً رابطه عرفان امام خمینی و علامه طباطبایی و شاگردین با عرفان ابن عربی و شارحین و برخی دیگر از فرقه های متصوفه شیعه برای من خیلی روشن نیست. چرا، خطوط کلی عرفان عملی اینها رو در حد آثار شهید مطهری و آیت الله مصباح و دروس اخلاق عمومی می دانم ولی جزئیات نمی دانم و این مسائل راحت دم دستی هم وجود ندارد، نیاز به تحقیق یا استاد داره. 🔹فعلاً فرصتی ایجاد شده، باید مغتنم شمرد، بحول الله، چند روز آینده مقداری مطالعه در عرفان آنگونه که در قم تدریس میشه و مقداری مطالعه آثار غربیها و ترجمه هایی در این زمینه، در حد ادبیات، لحن و اصطلاحات خواهم داشت. اگر نکته ای در این زمینه به ذهنتان برسد در میان بگذارید- متشکرم @shiistudiesinwesternacademia
شیعه پژوهی در غرب
گفتگوی دکتر سجاد رضوی و دکتر نظام‌الدین این رو نگاه کردم. بسیار جالب بود. 🔹خوب می دانید که هر دو ش
توی برنامه عرفان ۳ نور، عنوان: المراسلات بین صدر الدین القونوی و نصیر الدین الطوسی- تصحیح گوردن شوبرت- از مرکزی در آلمان چاپ شده.
ترجمه رساله لب اللباب تقریر علامه طهرانی از دروس علامه طباطبایی‌. ۲۰۰۳ چاپ شده. سید حسین نصر مقدمه نوشته که در آن مشایخ عرفانی تشیع را کمی معرفی کرده مخصوصاً سلسله علامه طباطبایی و علامه طهرانی. نکته ای هم در مورد شهید مطهری نوشتند که شاید مقداری تلخ باشه. جالب بود، در مورد رابطه خود با علامه طباطبایی نوشته که ۲۰ سال در علوم ظاهریه شاگردشان بوده! و یک مکاشفه‌ای هم از علامه نقل کرده. پروفایل مترجم: https://religion.columbian.gwu.edu/mohammad-faghfoory @shiistudiesinwesternacademia
شیعه پژوهی در غرب
معنویت و عرفان شیعه کاری به من سپردند که نیاز دارد یک مقدار صوت و لحن کتابهای عرفانی موجود به انگلی
پیرو این پست، دوستی مجله ای در زمینه فلسفه و عرفان اسلامی با رویکرد تطبیقی با فلسفه غرب، ارسال کردند. شماره های زیادی تا الآن چاپ کرده. اسمش (Transcendent Philosophy) است توسط (London Academy of Iranian Studies) چاپ میشه. https://iranianstudies.org/category/journals/transcendent-philosophy-journal/ @shiistudiesinwesternacademia
شیعه پژوهی در غرب
ترجمه رساله لب اللباب تقریر علامه طهرانی از دروس علامه طباطبایی‌. ۲۰۰۳ چاپ شده. سید حسین نصر مقدم
عزیزی می خواستند بدانند حسین نصر در مورد شهید مطهری چی نوشته بود. یکی از اساتید بنده بخشی از این مقدمه رو ترجمه فرمودند، ازشان بسیار متشکرم. مطلبشان را ارسال می کنم 👇 سلام علیکم امروز در پیش درآمد ترجمه انگلیسی رساله لب اللباب نوشته مرحوم علامه طهرانی (که بنا به نوشته ایشان، درسهای عرفانی علامه طباطبایی ره را نگاشته اند) مطلب جالبی را خواندم که شنیدنش برای شما شاید جالب باشد. این پیش درآمد را دکتر سید حسین نصر نگاشته و در بخشی از آن می نویسد: به دلایل تاریخی باید درباره مرتضی مطهری نیز سخنی بگویم که علامه تهرانی مقدمه این اثر را برای او نوشته است. مطهری یکی از شاگردان فاضل علامه طباطبایی و از دوستان صمیمی من بود که با او در کارهای فکری و دینی بسیاری شرکت داشتم. او دارای ذهن مشتاق فلسفی بود اما در عین حال یک فعال [اجتماعی] بود. علامه طباطبایی می خواست که در ظاهر کمتر فعال باشد و وقت بیشتری را به مطالعات و تدبرهای جدی فلسفی اختصاص دهد. مطهری شرحی بر سه کتاب اول اصول فلسفه رئالیسم علامه طباطبایی نوشته بود، اما سالها گذشت و او نتوانسته بود آن شرح را تمام کند چراکه سرش خیلی شلوغ بود. یک روز که هر دو در محضر ایشان بودیم، علامه طباطبایی بدون اینکه به مطهری نگاه کند، رو به من کرد و گفت: «خواهش می کنم به آقا مرتضی بگویید که کمتر سخنرانی کند و بیشتر وقت خود را به تأمل اختصاص دهد و شرح را تمام کند.» اما کلام استاد فایده ای نداشت و مطهری علیرغم نزدیکی به استادش، علاقه چندانی به زندگی متفکرانه تر و معارف باطنی استاد نداشت. در اوایل دهه 1960 اما او دستگیر و چند ماه زندانی شد. زندانیان اجازه داشتند کتاب بخواهند و اولین اثری که مطهری از خانواده اش خواست برایش بیاورند مثنوی رومی بود. زمانی که از زندان بیرون آمد، به من گفت که آن دوره چقدر برایش پربار و آرامش بخش بوده است و در روح او روزنه ای برای تأمل فلسفی و به ویژه عرفان در هر دو جنبه نظری و عملی ایجاد شده است. او در ظاهر به زندگی فعالانه ادامه داد که منجر به مشارکت مستقیم سیاسی در حوادث پر فراز و نشیب سال 1978 [انقلاب اسلامی ایران] و سرانجام ترور غم انگیز او در سال 1979 شد. التماس دعا @shiistudiesinwesternacademia