يَا هِشَامُ: «رَحِمَ اللَّهُ مَنِ اسْتَحْيَا مِنَ اللَّهِ حَقَّ الْحَيَاءِ فَحَفِظَ الرَّأْسَ وَ مَا حَوَى وَ الْبَطْنَ وَ مَا وَعَى وَ ذَكَرَ الْمَوْتَ وَ الْبِلَى وَ عَلِمَ أَنَّ الْجَنَّةَ مَحْفُوفَةٌ بِالْمَكَارِهِ وَ النَّارَ مَحْفُوفَةٌ بِالشَّهَوَاتِ.»
اى هشام: خدا رحمت كند هركه چنانچه بايد از خدا شرم كند، و سر و آنچه دارد نگهدارد و نيز شكم را هم با آنچه جا ميدهد، و مرگ را و پوسيدن را ياد كند، و بداند بهشت در درون ناگواريها است، و دوزخ در درون شهوتها و دلخواهها
اینکه آدمی در زندگی دنیایی باید تحت تربیت قرار بگیرد
اینکه می گویند معلمی شغل انبیاست مطلب رفیعی است
اما معلمان که ما در نزدشان تعلیم و تربیت شدیم و برخورد کردیم کسانی هستند مثل خودمان نهایت یه قدری تجربه شأن بیشتر باشد
در نزد اینها مشتهیات نفس مطلوب است و منیت و خودبینی دارند
خب همه این ها سبب می شود که خودیت و منیت محور باشند
به ما بی انصافی و خود خواهی را می آموزند
ستم گری و تمسخر برایمان مطلوب می شود
شهوات یعنی خواسته های نفسانی
می خواد لباس بخرد یه چیزی می خرد که بیاد جلو چشم دیگران هر کاری می خواد بکند بر اساس منیت است
بر باد فنا تا ندهی گرد خودی را
هرگز نتوان دید جمال احدی را
اصلا اساس تربیتی جامعه نوعا بر شهوانی هست
شما ببینید تا محرم میشه یه عده از چپ و راست میزنن حالا یک نفر دیدی بیاد درباره سیزده بدر یه کلمه بگه چون آن مطابق شهوانی است
در وادی معرفت گناهی بدتر از منیت نیست بدترین کلمه در نزد عرفا من است آقای ملکی فرمود کسی را می شناسم یه بار گفت من سی سال هست که استغفار می کند
(25 مهر96) شب هفتم از دهه سوم محرم- گزیده سخنرانی حضرت استاد
اُولئِكُمْ سَلَفُ غايَتِكُمْ، وَ فُرّاطُ مَناهِلِكُمُ الَّذينَ كانَتْ لَهُمْ مَقاوِمُ الْعِزِّ، وَ حَلَباتُ الْفَخْرِ مُلُوكا وَ سُوَقا،ً سَلَكُوا فى بُطُونِ الْبَرْزَخ سَبيلاً سُلِّطَتِ الارْضُ عَلَيْهِمْ فيهِ، فَاكَلَتْ مِنْ لُحُومِهِمْ، وَ شَرِبَتْ مِنْ دِمائِهِمْ. فَاصَبَحُوا فى فَجَواتِ قُبُورِهِمْ جَمادا ليَنْمُونَ، وَ ضِمارا ليُوجَدُونَ. ليُفْزِعُهُمْ وُرُود الاهْوالِ، وَ ليَحْزُنُهُمْ تَنَكُّرُ الاحْوالِ، وَ ليَحْفِلُونَ بِالرَّواجِفِ
در مباحث معرفتی، از اموری که در قران نیز بحث شده عالم برزخ است. سابقاً عالم برزخ بین برخی محل اختلاف بوده است تا جایی که گفته اند آیا این معنا در قران آمده است یا نه؟ در این معنای امروزی آیا برزخ در قران آمده است؟ یکی از این مستندات در مقام تمسّک به روایات، همین فرمایش امام است که در برزخ جاری است که انسان در عالم برزخ با یک سلسله احوالی روبرو می شود. اما کسانی که کافر محض هستند گویا از برزخ درکی ندارند. در روایات آمده اینها ( کافران) درک اجمالی از برزخ دارند و می مانند تا قیامت ، شاهد این امر نیز همین خطبه است. بعد از آنکه حضرت فرمودند کسانی که در کفر مردند در چه تباهی مردند، اینها همان کسانی هستند که شما از سَلَف خودتان به اینها می نازید. این ها در قبر هستند و پوسیده هستند و چیزی برای افتخار ندارند. (اُولئِكُمْ سَلَفُ غايَتِكُمْ) این نهایت چیزی است که شما از آن ها دارید، شهرها و بدن های نابود شده (وَ فُرّاطُ مَناهِلِكُمُ الَّذينَ كانَتْ لَهُمْ مَقاوِمُ الْعِزِّ، وَ حَلَباتُ الْفَخْرِ مُلُوكا وَ سُوَقا)، این ها همان شئونی بود که به آن می نازیدید ( حال آنکه ) همه مردند، (سَلَكُوا فى بُطُونِ الْبَرْزَخ سَبيلاً سُلِّطَتِ الارْضُ عَلَيْهِمْ فيهِ) حضرت برزخ را برای متوسطین( انسان ها و مومنین عادی) ذکر میکنند، کسانی که در کمال هستند برزخ را طی کرده اند و کسانی که در تباهی هستند درکی از برزخ ندارند. اما متوسطین (در کمال و تباهی) در برزخ درک دارند تا مهیای ورود به قیامت شوند. خداوند وقتی در مورد قیامت فرمایش میکند، می فرماید برپاشدن قیامت برای خودش مقدماتی دارد وبرپاشدن قیامت و قیام قیامت با ظهور اسم واحدیت خداوند متعال است ( لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ، سوره غافر ،آیه 16). مالکیت در نظر ما اعتباری و متفرّق است، مالکیت های مختلفی در کار است هر کس مالکیت دارد و مالکیت هر فردی شأنی دارد و در شئون مختلف متفرّق است. گاهی مالکیت ها در مقام تزاحم است. وقتی انسان در آستانه مرگ قرار میگیرد، در شأنی قرار میگیرد که علل و اسباب را پس زده می بیند. ( وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ، سوره بقره، آیه 166) این علل و اسباب اعتباری در نظر او از بین می رود. چَک مرگ که سخت است برای این است که فرد با عالمی می خواهد روبرو شود که باید با علل و اسباب جدیدی روبرو شود ( إِنَّ بَطْشَ رَبِّكَ لَشَدِيدٌ ، سوره بروج ،آیه 12 ) این است که خدا میخواهد در عالمی روبرو شویم که اعتباریات در کار نیست و در ساعت مرگ انسان به علت های اصیل مینگرد و در زمان مردن به آدم سخت می آید. ( والله من وراء القصد ) مثلا کسی دارد میمیرد تا وقتی انسان توجهش به دنیا است به فکر اطرافیان ( پسر، دختر، همسر ) است. در آستان مرگ میبیند همه ( تصوراتش ) موهوم بوده و خداوند همه را می گرداند و خود این هم آنچه را گمان میکرد که اراده خودش بوده، با اراده خدا تصادق کرده است. با جهان دیگری روبرو می شود، تدبیرهایی که می کرده فانی است. در مقام خداوند مسبب الاسباب است و چَک مرگ نیز همین است. اما وقتی آدم در عالم برزخ مستقر شد، تا حدی به صورت لطیف به نوعی توجه به عالم ملک میکند اما هر چه در عالم برزخ پیش تر میرود در طول زمان توجهات ( او به دنیا ) خفیف تر می شود و بعد از زمان بعیدی توجهش فقط به قیامت می رود. (خداوندا آنچه وعده دادی برای ما منجّز کن) همان فردی که در اول برزخ از کمیِ خیرات گله میکرد، حالا پس از مدتی توجهش به سمت قیامت می رود. برزخ برای میّت سیر استکمالی دارد و او را برای ورود به قیامت مهیا میکند و در قیامت که می خواهد با اسم واحدیت خداوند روبرو شود، آن سختی بدون عالم برزخ خیلی عظیم است. (يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ ، سوره عبس، ایه 34) در برزخ به خاندانش توجه دارد ولی فرد در قیامت یک مرتبه از خداوند چه ادارکی میکند که از تمام کثرات فرار میکند؟ این ها در ورود به قیامت است، آنجا که اسم واحدیت خداوند متعال ظهور دارد (یار غیور است و نیست نام و نشانی ز غیر) خداوند در قیامت خود را به عظمت می نمایاند، فرد خودش را در مقامی نمیداند که خود را خویشاوند کسی ببیند. (کل حسب و نسب منقطع یوم القیامه) چرا که مقام واحدیت برای چیز دیگری مجال ظهور نمیگذارد.
( كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ، سوره انبیا، آیه 104 ) همان گونه که اول شما را آفریدیم باز میگردانیم. ما در ابتدا فرزند کسی نبوده ایم و حقیقت ما پدر و مادر نداشته است، وقتی که قرار شد ظهور کنیم در این عالم در اصلاب واقع شده ایم ( الارواح جنود مجنده ) . ( كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ ) در قیامت فارغ از این عناوین و انتسابات شما را برمی گردانیم. مربوط به صحنه ای است که با اسم واحدیت خداوند جلوه میکند. این اسم واحد در عالم برزخ برای مومن علی التدریج و تدّرج از سیره مرگ شروع می شود و با مقام ربوبیت خداوند بنده را می پروراند تا آماده ورود به قیامت شود . برزخ با وجود همه سختی ها، برکت است وگرنه قیامت جلوه بسیار وحشتناکی دارد. اما کسی که کافراست توجهی به اسما و صفات خداوند ندارد تا (چه رسد به)اینکه به اسم واحدیت توجه داشته باشد، تمام توجهش به علل و اسباب بوده است. اما مومن توجه تعارفی ( لااقل) به خدا داشته است. آنقدر مقام توحید عظیم است که در همین اسم هم خبری است. همین ذکر «یا علی» مقام بزرگی دارد و خیلی از سحرها را باطل میکند؛ در همین خبری است. آنقدر این اسامی شأن دارد، همین کار خودش را میکند و توحید آنقدر عظیم است که نماز سَرسَری نیز حتی جلوه دارد و به هیچ نیست. مرحوم آیت الله شاه آبادی میگوید همین عبادات که غفلت نیز در آن است، بازهم آثار دارد. لذا وقتی مؤمن (إن شاء الله) میگوید این آثاری دارد. همین توجه مختصر آثاری دارد و باعث میشود شخص به نحو اجمال این شأن را داشته باشد تا در عالم برزخ او را توجه بدهند.
توجه به توحید و موحد بودن یعنی چه؟ اینکه ما موحد باشیم باید دیدمان آنچنان باشد که هرچیزی را می بینیم این را از خدا ببینیم و تحت اراده خدا ببینیم، تحت مقام قاهریت خدا ببینیم . مؤمن هر چه در ایمان قوی تر می شود توجهش ( به پروردگار) قوی تر می شود. تا اینکه می فهمد همه چیز تحت اراده خداوند است و فرد خیال میکرده از خودش چیزی دارد. این بحث تصادق و تصادف است. این دو با هم فرق دارد. آدم بیسواد میگوید تصادف شد، تصادف وجود ندارد. وقتی سنگی به شیشه خورد . هزار تکه می شود به اندازه های مختلف، میگوید این چرا انقدر ریز شد(بیسواد)میگوید تصادف شد. تصادف نیست سنگ ثقلی دارد، شیشه ظرفیت دارد و زاویه ای دارد اگر دوباره همین تکرار شود همان قطعات را دارد. اگر همین واقعه با همان شرایط رخ دهد همان اتفاق می افتد ، منتها بحث احتمالات است و آنقدر احتمال کنار هم قرار گرفتن این شرایط کم است که هر چند هزار سال یکبار ممکن است اتفاق بیفتد. دیدن تصادف نوعی جهالت است و تصادق است. اگر پسر شرّی دل مادرش را شکست و مادر نفرینش کرد و فرزند مرد، فرد فکر میکند خداوند الان آن سنگ را خلق کرد و به سر فرزند خورد. حال آنکه وقتی هزاران سال پیش جهان را خلق کرد، (خداوند) همانگونه که به کلیات علم دارد به جزئیات نیز علم دارد. خداوند ازلاً میداند پسر کی به دنیا می آید کی دل مادرش را میشکند چه وقتی نفرین میشود . همان روز ازل ماده اولیه سنگ با خورشید و ماه خلق شده است. خداوند ازلاً می داند که مادر نفرین میکند و نفرین او محقق می شود. نفرین مادر با اراده ازلی خدا تصادق کرده است. افعال بنده نسبت به خداوند متعال اینگونه است و خدا از فعل ما منفعل نیست و اینها از مقوله تصادق است . اگر انسان فکر کند الان خدا به نفرین شخص این کار را انجام داده است و سنگ را خلق کرده است، حال شخص به مبدأ سنگ میرود و اینکه آیا خداوند منفعل شد! را بحث میکند و کتاب می نویسد. این بحثِ نظام احسن است . اگر پرده ها عقب برود انسان متوجه میشود که چگونه است. ( إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴿۸۲﴾ فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۸۳﴾ سوره یس ) وقتی فرد این را میبیند با مقام وحدت روبرو می شود اما این وحدت، وحدتِ واحدیت است نه وحدتِ احدیت، آن هم با یک جلوه اش روبرو می شود . حال باید این جلوه کم کم به شدت برسد تا فرد ظهور اسمِ واحد را به تمام ببیند، خداوند را ببیند و فرد باید عالَمی را طِی کند و مثل کسی که باید(ابتدا) ضرب ضربا ضربوا بخواند اگه یک مرتبه اسفار را ببیند جا میخورد، باید سال ها درس بخواند تا متوجه شود میتواند بفهمد یا نه؛ این هم همان گونه است فرد باید آرام آرام بیاید جلو تا با اسم واحد خداوند متعال روبرو شود. نه کسی که از اساس کفر دارد، او نمیتواند متوجه شود.
( إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِنْدِي أَوَلَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِنْ قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ ، سوره قصص آیه 78 ) ( گفت من اينها را در نتيجه دانش خود يافته ام آيا وى ندانست كه خدا نسلهايى را پيش از او نابود كرد ) در عالم برزخ کافر در خواب است و ظهور قیامت برای او سنگین است ( البته جلوه های خفیفی در برزخ میبینند ) اما خداوند در عالم برزخ به مومن عنایت میکند و مؤمن مورد لطفِ ائمه قرار میگیرد. فرد در ابتدا متوجه اقوام است اما در گذشت زمان در برزخ متوجه امام حسین می شود متوجه امیرالمومنین می شود و در برزخ تربیت می شود و با شئون جدید آشنا می شود تا وقتی وارد قیامت می شود بر این شأن آماده باشد و این برای مؤمن خیلی سنگین نمی آید. ( کُلُّ حَسَب وَ نَسَب مُنْقَطِعٌ یَوْمَ الْقِیَامَةِ) (يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ ، سوره عبس، ایه 34) اما برای کافران قیامت بسیار وحشتناک است . (وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا، سوره فرقان ، آیه 27 ) ( و روزى است كه ستمكار دستهاى خود را مى گزد [و] مى گويد اى كاش با پيامبر راهى برمى گرفتم) وقتی به صحنه قیامت وارد می شود می گوید ( قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ ، سوره یس، آیه 52) ( مى گويند اى واى بر ما، چه كسى ما را از آرامگاهمان برانگيخت. اين است همان وعده خداى رحمان و پيامبران راست مى گفتند) . اینکه کافران درکی از برزخ ندارند لطف نیست. درک هول برزخ برای مؤمن در غایت برای او لطف است. اینکه تدریجاً از هول او را به سمت توحید میکشند. بعضی فکر میکنند بعد از موت مؤمن سنگ میشود. حال آنکه شدت درک او بسیار بالا می رود. این شدت درک برای کسی است که برای او بارقه ای از ایمان باشد.
پیامبر سرشان را در چاه بدر کردند و گفتند می بینید آنرا که به شما می گفتم ؟ کافر در قیامت با هول عظیم مواجه می شود. خداوند متعال ما را با ایمان از دنیا ببرد. کافر در برزخ نموّ ندارد. در عالم قبر مؤمن رویش دارد . شیخ صدوقی که 1000 سال پیش فوت کرده با الان فرق دارد. شخصی از آیت الله بهاالدینی در مورد فردی که فوت کرده بود سوالی پرسید، ایشان فرمود: فلانی اینجا بود و حرف هایی میزد که اگر قبلا(به او) میگفتم قبول نمیکرد، ایشان ( بعد از فوت) خیلی پیشرفت کرده است ...
https://eitaa.com/shikhabbasakhavan
4_5942566615315908158.mp3
44.74M
سخنرانی درباره عارف بالله جناب سید بن طاووس رحمهالله علیه
https://eitaa.com/shikhabbasakhavan
4_5902446290716853735.mp3
43.48M
مختصری از احوالات سید رضی و سید مرتضی رحمهالله علیهما
https://eitaa.com/shikhabbasakhavan
4_5838975100807808620.mp3
33.79M
مختصری از احوالات شیخ طوسی رحمهالله علیه
https://eitaa.com/shikhabbasakhavan
4_6003393866307208812.mp3
41.52M
مختصری از احوالات علامه امینی رحمهالله علیه
https://eitaa.com/shikhabbasakhavan
4_6024061652662486381.mp3
35M
💠مختصری از احوالات علامه بزرگوار میر حامد حسین هندی
جد اعلای امام خمینی ره
https://eitaa.com/shikhabbasakhavan
4_5803142446355318489.mp3
42.61M
جایگاه علم و دانش در جهان شیعه
https://eitaa.com/shikhabbasakhavan
4_5924737454450934061.mp3
10.39M
سخنران:شیخ عباس اخوان
موضوع:علم امام
https://eitaa.com/shikhabbasakhavan
4_5927060005260886888.mp3
10.22M
سخنران:شیخ عباس اخوان
موضوع علم غیب معصوم
https://eitaa.com/shikhabbasakhavan