هدایت شده از تفسیر معنوی در دست بررسی
💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎
◻️65
📖 #تفسیر_معنوی
سوره #یوسف
آیه 21 (قسمت نهم)
🍃 وَقَالَ الَّذِي اشْتَرَاهُ مِن مِّصْرَ لاِمْرَأَتِهِ أَكْرِمِي مَثْوَاهُ عَسَى أَن يَنفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَكَذَلِكَ مَكَّنِّا لِيُوسُفَ فِي الأَرْضِ وَلِنُعَلِّمَهُ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ وَاللّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ ﴿۲۱﴾
ترجمه: آن مرد مصرى كه يوسف را خريد به همسرش گفت: جايگاهش را گرامى دار، اميد است [در امور زندگى] به ما سودى دهد، يا او را به فرزندى انتخاب كنيم. اينگونه يوسف را در سرزمين مصر جايگاه ويژه بخشيديم [تا زمينه فرمانروايى و حكومتش فراهم شود] و به او از تعبير خوابها بياموزيم؛ و خدا بر كار خود مسلّط است، ولى بيشتر مردم نمىدانند.
#تمکین_یوسف
اين همه اسرار حق در قصهای
شد چراغت تا نماند غصهای
تا نباشد راه را شيب و فراز
كی شود پيدا كجی جز از تراز
تاج مكنای يوسف داد حق
تا زند بر فرق باطل جان حق
اين تمكن كی رسد بر ناكسان
گرچه بر صف بسته كس با ناكسان
مرد اين جا مرديش پيدا شود
كو زمين بر عشق او شيدا شود
رمز باشد بلكه سر المستتر
شد زمين در جان چاهی مستتر
گر گذشتی از ده كنعان به دل
كی نشنيد كشتی نوحت به گل
تا نباشد چاه و قطع ماه و خور
كی زمين تمكين، سجودت ماه و خور
كی غلام و بردهای شاهی كند
كی طمع بر مرغ مر ماهی كند
اين همه سوهان جان يوسفی
تا شود پيدا ز يوسف يوسفی
حق چو بيند در ضميرت خاطری
يا بُراقت در مَثَل شد قاطری
غيرتش جز خويش در آتش كند
جُندی او شاه را ماتش کند
جان چو یوسف خالی از اغیار کرد
حُلیه از تشویق مکّناش کرد
هم نمودش زیور علم نیام
هم شد از تاویل آگه وز پیام
آن یکی شد زیور اصل برون
واین یکی هم عامل فصل درون
هر که آمد در خورش زین جمعها
قدر و فهمش بر نتابد فهمها
در تمکن منتهای دانش است
هر چه گوید بیش ار آنش زایش است
ادامه دارد...
✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی
🆔 @shiravi_tafsir
🆔 @shiravi_ir