هدایت شده از تفسیر معنوی در دست بررسی
💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎
◻️20
📖 #تفسیر_معنوی
سوره #یوسف
آیه 8 (قسمت دوم)
🍃 إذْ قَالُواْ لَيُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَى أَبِينَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلاَلٍ مُبین
ترجمه: یاد کن هنگامی که برادران گفتند: با اینکه ما گروهی نیرومندیم، یوسف و برادرش نزد پدرمان از ما محبوبترند، و قطعا پدرمان در اشتباه آشکاری است.
#مذمت_سرزنش_کنندگان
مهر را محتاج رشوت خلق نيست
مهرها بر پوستين و دلق نيست
چشم يعقوب ار نبيند روی را
از كجا از دور بيند بوی را!
خود چنين و، گفت أبانا فی ضلال
خون يوسف را چنين كردی حلال
وای بر چشمی كه گمراهی نديد
در درون چاه و خود چاهی نديد
وای بر ما، اوليا را بشكنيم
از درون مشغول بشكن بشكنيم!
اين تو و اين جنگ نفس و دوستان
آن كه در ميل تو باشد، دوست آن
آن كه ميلت نيست خصمت نيست آن
هم منافی با دو عصمت نيست آن
كی چو يعقوبی هوا بر ميل داشت
كی به حب ديگرانش كيل داشت
روی عصمت كی به گمراهی كشد
كی ز دست ابلهان آهی كشد
آن همه پاكی، چرا دوری كنند
اقربا چون دورها كوری كنند
بارالها جان ما را دست گير
از دم چنگال فكر پست گير
طعن ما از اوليايت دور كن
دست ما را گير و خود در گور كن
هر كه خواهی جانش از كفران دری
طعن او بر روی مهرويان بری
آه زان دلقی كه چون خوبان شده
صد هزان آه، چون چوپان شده
بعد از اين در نقش چوپان گم شود
نيش او شيرينتر از كژدم شود
می نخورده مستها را چاره كرد
خواست تا دوزد وليكن پاره كرد!
راستی يعقوب هستی در ضلال؟!
يا كه خون ديگران گشتی حلال؟
گفت تا ای شيخ، چشمت وا كنی
بعد از اين از طعن ما پروا كنی
وای از اين طعنهای بیشمار
دوستان دارند همچون نيش مار
✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی
🆔 @shiravi_tafsir
🆔 @shiravi_ir