eitaa logo
فکرعمیق | محمدمهدی‌شیرَوی‌خوزانی
1.8هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
18 فایل
سهم‌توازهستی‌همه‌هستی‌است‌وتونیزسهم‌همگان هستی،هستی‌ات‌رادریاب‌تاهستی‌ات‌رادریابندواین حق‌توست‌وتونیزحق‌دیگران‌هستی. فکرعمیق. آدرس‌های ما👈 https://zil.ink/shiravi_ir پاسخ به سوالات👈 ble.ir/join/NGMyZGI5OT ادمین کانال 👈 @Mmshiravi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تفسیر معنوی در دست بررسی
💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 ◻️192 📖 سوره آیه 53 (قسمت هشتم) ‌‌🍃ومَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّيَ إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿۵۳﴾ ترجمه: من خود را از گناه تبرئه نمی‌کنم؛ زيرا نفس طغيان گر به شدّت به بدى فرمان می‌دهد مگر آن كه پروردگارم رحم كند؛ زيرا پروردگارم بسيار آمرزنده و مهربان است. يوسفی از پرده كی آيد برون ای هزاران يوسفت را در درون يوسف جان تو يوسف جاذب است گر نباشد يوسفی جان كاذب است عشق يوسف خلق يوسف می‌كند گر نشد جان، دلق يوسف می‌كند هر كه خواهد هر چه را آن می‌شود عاقبت معشوق را جان می‌شود صد هزاران عشق يوسف خاک شد صد هزاران سينه از غم چاک شد صد هزاران چون زليخا در فراق در سرای ما و آن سوی عراق سينه خاک ار شكافد دوستی نيست از عاشق كفن يا پوستی آهي از عشاق در خاک است هنوز چشم دل بر كوچه و راه است هنوز جمله عاشق‌پيشه دل سوخته چشم را در انتظاری دوخته عرضه گردد مویی از يوسف اگر پر شود عالم همه بوی جگر اين همه خاموش و فرياد درون همچو آدم، اوّلون و آخرون چشم‌های پرسه‌زن در كوی كوی خوب می‌گيرد نشانش سوی سوی نيک می‌داند كه سرّ خلق او يوسفی بيند به جای خلق هو گوش را داده است تا حرفی زند گوش دار اين گوش تا حرفی زند گر نشد شيرين صدای ديگران مات نبود در سماعت ديگر آن عالمی از جان يوسف پر كند تا عيار ديگران را دُر كند تو زليخا نيستی در چشم دوست ورنه می‌گفتی دمادم دوست دوست ليک او عالم زليخا خواسته فتنه خود بوده و برخاسته شد زليخا سر بلند عالمی مرده باشد بی زليخا عالمی او زليخا را از آن در دوخته تا ببيند عالمی را سوخته ✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_tafsir 🆔 @shiravi_ir