هدایت شده از تفسیر معنوی در دست بررسی
💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎
◻️444
📖 #تفسیر_معنوی
سوره #یوسف
آیه 99 (قسمت سوم)
🍃فَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَى يُوسُفَ آوَى إِلَيْهِ أَبَوَيْهِ وَقَالَ ادْخُلُواْ مِصْرَ إِن شَاء اللّهُ آمِنِينَ ﴿۹۹﴾
ترجمه: زمانى كه بر يوسف وارد شدند، پدر و مادرش را كنار خود جاى داد و گفت: همگى با خواست خدا [آسوده خاطر و] در كمال امنيت وارد مصر شويد.
#یوسف_آیا_مهربانتر_یا_خدا
كاروان آيا ز يوسف غافل است
اوجب از هر واجبی اين نافله است
كاروان روحش به يوسف متصل
روح يوسف كاروان را متصل
اين نماز و روزه و حج قبول
بلكه بالاتر بود از هر قبول
كاروان بايد چنين ره طی كند
پای نفس خيره از بُن پی كند
میرسد اين كاروان آخر به او
غافل از يوسف نشو او را بجو
قاصد يوسف رصدها میكند
جستجو از حال آنها میكند
يوسف آيا مهربانتر يا خدا
كی خدا از قافله باشد جدا
گر خدا را داشتی يوسف شوی
ورنه همچون قاتل يوسف شوی!
گاه يوسف باشی و در انتظار
گاه چون يعقوب در حال نزار
كاروانی گاه و گرگ و قاتلی
گاه هيچ هستی و عاطل باطلی!
بهتر از آن قدر خود دانستن است
كمتر از قدر همه دانستن است
آن چنان رو كو به رفتی روزهها
در پيش افتاده چون دريوزهها
آنچنان بايد تو ره را طی كنی
يادی از فصل خزان و دی كنی
كاش بودی كاروان ماه صيام
تا عبادت میشدی ما را نيام
رفتنش ما را غم و شادی گرفت
ماندنش با مهدی و هادی گرفت
در وداعش اشک شوقی ريختيم
با وجودش جان خود میبيختيم
كاش شهر الله من شد ماهها
بلكه يومالله میشد سالها!
وصف حال كاروان را میكنيم
عقده از جان و روان وا میكنيم
بسكه شيرين است فرهادش شويم
صبح و ظهر و شام در يادش شويم
ذكر حلوايش همه شيرين كند
ياد ايام خوش ديرين كند
قصهای شو عالمی شيرين كنی
يك جهان فرهاد و خود شيرين كنی
ديگران مأوای تو خواهان شوند
عاشق ديدار تو شاهان شوند
ليک همچون يوسفان دستی گشا
خلق در آغوش كن صبح و عشا
كاروانی گر تو را وارد شود
ياد چاه و دلو و آن وارد شود
ادامه دارد...
✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی
🆔 @shiravi_tafsir
🆔 @shiravi_ir