#شرح_دعای_روز_چهاردهم
1⃣ فاصله كرم تا عدالت
اگر بنا باشد كه خداوند به عدل رفتار كند،
اگر از بندگان، به عدل، حساب بكشد،
اگر انسان را طبق آنچه كرده است، مؤاخذه كند و كرم و عفوى در كار نباشد،
اگر فضل خدا، دستمان را نگيرد... اوضاع، بسى وخيم است. چراكه ما، لغزشكاريم و اهل گناه. روزى به تعداد زياد نافرمانى خدا مى كنيم. اگر ما را نسبت به آنها مؤاخذه كنند، كار بسى دشوار است.
آنچه مايه اميدوارى است، «فضل» خداست، و اينكه، خداوند، مهربان و بخشنده و بخشاينده است، جواد و كريم است. وگرنه بايد همه را عذاب كند، عذابى سخت.
راستى، اگر بنا باشد كه خداوند، در محاسبه عمل مردم در آخرت، و نيز در همين دنيا، جود و كرم و بزرگوارى خود را كنار بنهد و با مقياس دقيق «عدل» رفتار كند، چگونه مى توان از عذاب خداوند رست؟
با اين همه گناه و نافرمانى، با اين همه نيّت هاى آلوده و رياها و تزويرها، براى خوشايند مردم كار كردن ها، شهرت طلبى ها، نام جويى ها، غرورها و تكبّرها، باطل پرستى ها، غيبت ها و سوءظن ها...
واى... كه چه محشرى است!...
اين است كه در نخستين خواسته امروزمان، از پروردگار خواسته ايم كه ما را به خاطر خطاها و اشتباهات و لغزشها، مؤاخذه نكند وگرنه از چنگ عذاب الهى نمى توان رستن!...
2⃣ خطاپوشى و عذرپذيرى خدا
گفتيم كه بار گناهمان سنگين است و راه، دور و دراز
و توان به دوش كشيدن اين همه بار، اندك. پس، بايد از خدا خواست تا توبه ها را بپذيرد، تا بارمان سبك شود تا براى طيران، سبك بال شويم و براى ادامه راه، «اميدوار».
خداوند، «تواب» و توبه پذير و خطاپوش است، عذر را قبول مى كند و تقاضاى بخشش را مى پذيرد.
خداوند، اهل «عفو» و آمرزنده و مهربان است. بندگانش را دوست مى دارد و به هدايتشان علاقه مند است.
اگر او نبخشايد، پس كه ببخشايد؟ اگر او براند، پس كه بپذيرد؟ اگر او رد كند، به سوى كه بايد روى آورد؟
اگر بيامرزد، چيزى از او كم نمى شود و اگر معذرت خواهى را بپذيرد، بر ما منّت نهاده است.
اين است كه در خواسته دوم خود در دعاى امروز، خواسته ايم كه عذرخواهيمان را قبول كند. چون خداوند، «مقيل العثرات» و «قابلُ التّوبات» است، توبه را مى پذيرد.
«مجيبُ الدّعوات» است، دعاها را اجابت مى كند.
«غافرُ الخطيئات» است، خطاها و گناهان را مى بخشايد.
«غفّار الذّنوب» است، گناهان را مى آمرزد.
«ستارالعيوب» است عيب ها را مى پوشاند.
3⃣ در تيررس بلاها و آفات
گرچه بلا، براى دوستان است، ولى گاهى ظرفيّت انسان كم است و جاهلانه ناسپاسى مى كند.
گرچه بلا، براى امتحان و آزمايش است، امّا شايد نتوانيم در پنجه اين گرفتاريهاى آزمايشى، صاف و سالم و پيروز، از امتحان به درآييم.
آفت ها، براى پندآموزى و ضررها، براى عبرت گرفتن است، بلا، هشدارباش است و آفت، بيدارباش.
گرفتارى ها، غفلت زدا و مصيبت ها، «يادآور» است، يادآور عجز و ضعف ما، و حاكميت اراده و مشيّتى بالاتر و والاتر از آنچه ما داريم، كه در كار جهان كارساز است.
امّا ظرفيّت ها كم است. همه، نمى توانند از آفات و بليّات، تحليلى درست بكنند. هركس، در مقابل شدايد «صبور» نيست.
بلا، گاهى انسانى را به كفر هم مى كشد، بدبين مى كند، از كوره در مى بَرَد، در هاضمه وجودى انسان نمى گنجد.
حديثى از امام على عليه السلامداريم كه «بلا و گرفتارى، براى ظالم ادب است و براى مؤمن، عبرت و تجربه است و براى انبياء، درجه».
امّا اگر در معرض بلاها و آماج آفات قرار گرفتيم و ظرفيت آن را نداشتيم، شايد به گناهى ديگر بيفتيم.
در قرآن است كه: وقتى انسان، مورد آزمايش قرار گيرد و وفور نعمت و كرم خدايى او را فرا گيرد، مى گويد كه خدا به من اكرام كرده است، ولى وقتى دچار تنگى معيشت و روزى اندك گردد، مى گويد خداوند به من اهانت كرده و مرا خوار شمرده است.
📚 سينای نياز؛ جواد محدثی
@yarooghaye