گونی بزرگی رو گذاشته بود روی دوشش و تو سنگر ها جیره پخش میکرد!
بچه ها باهاش شوخی میکردن.
-اخوی دیر اومدی!😉
-برادر میخوای بکشیمون از گشنگی؟😁
-عزیز جان! حالا دیگه اول میری سنگر فرماندهی برا خودشیرینی دیگه...🤨
گونی بزرگ بود و سر اون بنده خداپایین.
کارش که تموم شد.
گونی روگذاشت زمین .. همه شناختنش!😳
#محمود_کاوه فرمانده لشگر...🌷
🕊@shirintarinzekr🕊