eitaa logo
🌸🕊شمیم یاس 🕊🌸
130 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
10.1هزار ویدیو
142 فایل
.....★♥️★.... .....★♥️ ......♥️★... ....★♥️★... سلام و خیر مقدم خدمت همه شما دوستان بزرگواران در کانال 《 شمیم یاس》 سعی ما بر بررسی دانستنی های علمی ،مذهبی و روان‌شناسی مبتلابه روز اینجاییم برای روشنگری حقیقت 🆔@shmimyasfatmi
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 بچه‌ها مشغول پیگیری دوباره عملیات شده‌اند. قرار بود قبل از نماز صبح به خط بزنند و خاکریز را از چنگ دشمن بیرون بکشند. نیروهای شناسایی، ساعت‌ها منطقه را زیرنظر گرفتند. رحیم که می‌خواست برود از او خواستم که مرا با خودش ببرد. بهانه‌ای آورد و طفره رفت. پا پی شدم که مرا با خودش ببرد. راضی نشد؛ می‌گفت اگر بیایی یک چشمم باید به تو باشد! فرمانده از من خواسته که توی مقر بمانم پای بیسیم و مشغول کارهای مخابراتی باشم. امیر را هم گذاشته پیش من تا مراقبم باشد که جلو نروم! حالم گرفته است! این ماندن، آزارم می‌دهد اما چاره‌ای نیست جز فرمان‌پذیری. تمام شب را بیدار بودم. چشم‌هایم را روی هم نگذاشته بودم که گوشی‌ام، الله‌اکبرِ اذان صبح به وقت حلب را گفت؛ ساعت، ۳ و نیمِ سحر است که بلند می‌شوم، وضو می‌گیرم و توی سحرگاهِ سردِ منطقه، نمازم را می‌خوانم. دوست ندارم سر از تربت بردارم. تربت، دروازه است؛ دروازه‌ی ورود به شهرِ آرامش... نمی‌دانم چرا قطره‌های اشک، سجاده‌ی سحرم را خیس می‌کنند؛ من اشک را به پای هرچیزی نمی‌ریزم... چیست در درونم که شایسته گریستن است... تاریک است اما نور می‌تابد به دلم... از درونِ این صلصالِ کالفخارِ شکسته، صدایم را می‌شنوی؟ ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 عملیات، موفقیت‌آمیز بود. صدای بچه‌ها را پشت بیسیم می‌شنوم. از این که دشمن را عقب رانده‌اند خوشحال‌اند. بدون حتی یک مجروح، خاکریز را فتح کرده بودیم. گلویم پر بود از بغضِ نرفتن؛ اما پا به پای‌شان خوشحالی می‌کردم و روحیه می‌دادم بهشان. با وجود موفقیت‌ها اما حملات دشمن، سخت و سنگین بود. صدها نفر از تروریست‌ها به منطقه هجوم آورده‌اند. اغلب وابسته به القاعده‌اند؛ از احرارالشام و جبهه‌النصره گرفته تا حزب ترکستان شرقی چین و البته ارتش آزاد. بینشان چشم‌آبی و موبور هم می‌توانستی پیدا کنی! بعد از عملیات، بعضی از بچه‌ها برگشتند اما کار هنوز تمام نشده بود. مرتب با بیسیم با نیروهایی که نزدیک تروریست‌ها بودند، در تماس بودیم. امیر پشت بیسیم، با بچه‌هایی که توی خط‌اند دائم در ارتباط است. اصرار می‌کردم که بگذارند بروم! امیر می‌گفت اگر بنا به رفتن‌مان بود، رحیم می‌گفت. یکی دو ساعت بعد، سفره‌ای پهن می‌کنیم که مختصر صبحانه‌ای بخوریم؛ حلواشکری آورده بودند و اندکی پنیر! وسط صبحانه باز حسرت نرفتن، دلم را می‌آزارد:«حیف شد که مرا نبردند...» امیر شوخی‌جدی، عقده نرفتنش را سرم خالی می‌کند:«از این حرف‌ها نزن! من هم که مانده‌ام، پاسوز تو شدم! برای این که تو عقب بمانی، مرا هم این‌جا نگه‌داشتند!» گفتم هرچه به من بگویند، انجام می‌دهم... ... ۱۴۴ 📔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه خانگی - حضرت زینب(س) - 1392.mp3
4M
🎙زینبم اما نه آن زینب که رفت از کربلا... 🔻روضه (س)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀 زنی دیدم که در گودال می رفت پریشان خاطر و احوال می رفت گلی گم کرده بود اما بمیرم به هر گل می رسید از حال میرفت...😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️السلام ای دختر شاه نجف ▪️السلام ای صابر صحرای طف ▪️السلام ای چادر زهرا به سر ▪️السلام ای نور خورشید و قمر ▪️السلام ای مقتدای عالمین ▪️السلام ای خواهر خوب حسین 🏴 رحلت بانوی کربلا تسلیت 🏴 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @behshtfatm🍃🦋 🥀🥀🥀🥀🥀
عزت نفس۵
4_5978831545341838278.mp3
13.82M
۵ اخطــــار ⛔️ هروقت کسی رو به خدا ترجیح دادی و به خاطر اون ، پا گذاشتی روی خدا؛ بالاخره یه جایی، از جانب همون فرد ، خوار و ذلیل و غم زده میشی! @Ostad_Shojae 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @behshtfatm🍃🦋 🥀🥀🥀🥀🥀
کارسازترین توسل👌🥀 🌷 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ.