eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
206 دنبال‌کننده
52 عکس
19 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @delsokhteh313
مشاهده در ایتا
دانلود
Shab04Moharram1401[02].mp3
16.34M
یکی از مهم‌ترین ویژگی یاران اباعبدالله علیه السلام، عشق فزاینده اشان به آن بزرگوار است. ویژگی دیگر آن که ولایت را محور حق و باطل قرار می‌دادند، همواره عیار مردم را با گفتار و کردارشان نسبت به اهل بیت علیهم السلام می‌سنجیدند ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
Shab05Moharram1401[02].mp3
13.6M
... از مهمترین ویژگی‌های حماسه کربلا و قیام امام حسین(ع) وجود شخصیت‌های ممتازی چون حضرت زینب(س)، حضرت رقیه، امام سجاد(ع)، حضرت علی‌اصغر(ع)، حضرت ابوالفضل(ع)، قاسم، عبدالله و ... است ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
با ماجرای رنج و غربت آشنا من دیگر نمی‌خواهم شوم از تو جدا من هم تشنه‌ای، هم خسته‌ای، هم داغداری باید که مرگم را بخواهم از خدا من با توست ای سالار زینب انتخابش طفلان من قربانی‌ات گردند یا من؟ دارم در این صحرا دو دریا خونِ غیرت از خونشان بر دست می‌گیرم حنا من این دو به جای خود، اگر پایش بیفتد از جنگ با لشگر ندارم هیچ إبا من من خوب می‌دانم که حساسی به مادر پس خواهشم را رد نکن نگذار تا من... ... پهلوی تو از "پهلوی مادر" بگویم این‌گونه حتماً می‌شوم حاجت‌روا من ** در قتل طفلانم تعلل کرد لشگر بیرون بیایم تا مگر از خیمه‌ها من «سر» پای تو دادند و حالا سربلندم قربانی دیگر اگر خواهی بیا... من اینجا عزیزم غیر زیبایی ندیدم لب به شکایت وا نکردم که: چرا من؟ از دیدن شرمندگی‌ات شرم دارم بیرون نمی‌آیم اگر از خیمه‌ها من وقتی که می‌آوردی آنها را، لباست_ خاکی شده، قربان این رخت و عبا من بگذَر از این دو، لحظه‌ای بنشین کنارم به داغ اکبر گریه کن همراه با من بالاسر اکبر کسی این را نفهمید تو بیشتر می‌سوختی آن لحظه یا من... سروده گروه ادبی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
53c501531d167e4312e342ec2028dd4erz2fgni4ug4hz6x.mp3
4.97M
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
زهیر باش دلم! تا به کربلا برسی به کاروان شهیدانِ نینوا برسی امام پیک فرستاده در پی‌ات ... برخیز! در انتظار جوابت نشسته... تا برسی چه شام باشی و کوفه.. چه کربلا، ای دل! مقیم عشق که باشی... به مقتدا برسی زهیر باش! بزن خیمه در جوار امام که عاشقانه به آن متن ماجرا برسی مرید حضرت ارباب باش و عاشق باش! که در مقام ارادت به مدعّا برسی تمام خاک جهان کربلاست... پس بشتاب درست در وسط آتش بلا برسی... زهیر باش دلم! با یزید نفس بجنگ! که تا به اجر شهیدانِ نینوا برسی... ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
رضایِ توست رضایِ خدایِ این دو نفر خداست شاهدِ حالِ رضایِ این دو نفر همین که قصدِ فداییِ تو شدن دارند هزار مرتبه جانم فدایِ این دو نفر به التماس کشیده است کارِ من پیشت ببین که آبرویم ریخت پایِ این دو نفر اگر قبول نداری فدایِ تو بشوند کفن به تن کنم اینک، به جایِ این دو نفر تو در عبایِ خودت دیده‌ای هزار اکبر به من نمی‌رسد آیا بلایِ این دو نفر؟ سکوت کردی و حال رضایتت پیداست دعات بدرقه شد در قفایِ این دو نفر دو نسلِ حیدر و جعفر به معرکه زده‌اند ملائک‌اند تمام قُوایِ این دو نفر یکی زده به یَسار و یکی زده به یمین غرور می‌چکد از ماجرایِ این دو نفر ** به ناگه از همه سو سیلِ تیغ و تیر آمد شکست در نظرِ من صدایِ این دو نفر اگر چه در پِیِ آنان به معرکه زده‌ای محال شد که ببینی شفایِ این دونفر ز دور دیده‌ام آخر به دست آوردی تو عاقبت بدنِ نخ نمایِ این دو نفر برون ز خیمه نیایم برایِ دیدنشان اگر چه پَر زده قلبم برایِ این دونفر چه اقتدایِ شریفی به رأسِ تو دارند به نیزه شد سرِ از تن جدایِ این دو نفر ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
عشق یادگاری از روزگار زینب است صبر هر کجا که هست وام‌دار زینب است اختیار دهر در اختیار زینب است اقتدار شیعه از اقتدار زینب است خوش به حال هرکه از دست او دوا گرفت از عقیلة العرب اذن کربلا گرفت زینب آفتابی از آسمان مرتضی‌ست جلوه‌ای تمام از شرم و عفت و حیاست راوی غریبیِ لاله‌های بی‌نواست کربلا به لطف او تا همیشه کربلاست با کلام محکمش کار یک سپاه کرد روزگار شام را خطبه‌اش سیاه کرد شکر حق که روز و شب در پناه زینبیم شکر حق که دائماً روبه‌راه زینبیم جان نثار کوچکی در سپاه زینبیم ما فدای مکتب سرخ ماه زینبیم زینت پدر شدن این مقام زینب است کوه‌پایه‌ایم ما، کوه نام زینب است ** پشت بر رُخِ پُر از، کینه‌ی زمانه کرد گیسوان کودکان را نِشَست و شانه کرد یک نگاه مملو از عشق خواهرانه کرد سوی قتلگه دوتا دسته‌گل روانه کرد پیش مادر عاقبت، آه رو سفید شد دختر شهید بود، مادر شهید شد گفت جان فاطمه، جان من فدای تو گفت بچه‌های من، نذر بچه‌های تو گفت مرده‌ام مگر! بنگرم عزای تو ای تمام هستی‌ام، هستی‌ام به‌پای تو گفت و بعد از آن دگر رفت از برابرش تا نبیند عاقبت، خجلتِ برادرش ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
بند پایانی یک وا می‌شود سمت سعادت بال هر دو جبرییل غبطه می‌خورد بر حال هر دو با یک قسم هم کار هر دو راه افتاد یک راهکاری داد مادر، مال هر دو بیرون نشد از خیمه اما راه افتاد با پای دل تا معرکه دنبال هر دو از فرط شور و شوق جانبازی، گل انداخت با اذن رفتن صورتِ خوشحالِ هر دو بر یاری مولا کمر بستند وقتی شد چادر ام المصائب شال هر دو با سال‌های دیگرشان فرق دارد تقدیرِ با خون شسته‌ی امسال هر دو دلشوره‌ی خلخال پای دختری هست در سینه‌ی از غصه مالامالِ هر دو از میمینه تا میسره هر جا که رفتند سرنیزه می‌آمد به استقبال هر دو تیر و کمان دنبال اقمارالمنیره‌اند خیلی زمان برده‌ست استهلال هر دو محکم زمین خوردند هر دو مثل زهرا بر خاک صحرا نقشی از تمثال هر دو حتی حسین بن علی هم گریه می‌کرد از معرکه تا خیمه بر احوال هر دو تا غصه‌ی شرمندگی آقا نگیرد مادر سراغ بچه‌هایش را نگیرد ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
طراوت همه‌ی روضه‌ها ! امام زمان ! شبی به روضه‌ی ما هم بیا امام زمان فقط به لطف دعای تو حالمان خوب است همیشه باخبر از حال ما امام زمان! به حال مضطر ما هیچ کس محل نگذاشت کسی بجز تو نکرد اعتنا امام زمان ! فراق توست سرآغاز درد بی درمان که جز ظهور ندارد دوا، امام زمان ! شکستن دل مولای‌مان خدا نکند خدا کند که بمانیم با امام زمان قسم به پای پر از آبله حلال کنید اگر زدیم به تو پشت پا امام زمان ! شنیده‌ایم همه بخشش از بزرگان است ببخش محض رضای خدا امام زمان ! قیامت و دل قبر و زمان جان کندن به دادمان برس این چندجا امام زمان ! سلامِ سینه زنان را به جد خود برسان اگر روانه شدی کربلا امام زمان! تو را به جان علی اکبر امام حسین بده حواله‌ی پایین پا امام زمان ! به گریه کردن هر لحظه‌ی تو گریه کنیم به غیر تو نکنیم اقتدا امام زمان ! روال اشک تو یک روز می‌کشد ما را نکش به روی سر خود عبا امام زمان! کنار علقمه‌ای یا کنار گودالی کجای کرببلایی؟ کجا امام زمان ؟ امام کرببلا شد به لطف نیزه و تیر هزار و نهصد و پنجاه تا " امام زمان " ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
بند پایانی یک وا می‌شود سمت سعادت بال هر دو جبرییل غبطه می‌خورد بر حال هر دو با یک قسم هم کار هر دو راه افتاد یک راهکاری داد مادر، مال هر دو بیرون نشد از خیمه اما راه افتاد با پای دل تا معرکه دنبال هر دو از فرط شور و شوق جانبازی، گل انداخت با اذن رفتن صورتِ خوشحالِ هر دو بر یاری مولا کمر بستند وقتی شد چادر ام المصائب شال هر دو با سال‌های دیگرشان فرق دارد تقدیرِ با خون شسته‌ی امسال هر دو دلشوره‌ی خلخال پای دختری هست در سینه‌ی از غصه مالامالِ هر دو از میمینه تا میسره هر جا که رفتند سرنیزه می‌آمد به استقبال هر دو تیر و کمان دنبال اقمارالمنیره‌اند خیلی زمان برده‌ست استهلال هر دو محکم زمین خوردند هر دو مثل زهرا بر خاک صحرا نقشی از تمثال هر دو حتی حسین بن علی هم گریه می‌کرد از معرکه تا خیمه بر احوال هر دو تا غصه‌ی شرمندگی آقا نگیرد مادر سراغ بچه‌هایش را نگیرد ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
تیر می‌آمد ز هر سو، ایستاد امّا سعید گفت درس عاشقی را این چنین با ما سعید تیر می‌آمد ز هر سو بی‌محابا می‌گرفت تیرها را با سر و با قلب و دست و پا سعید سینه‌اش آماج تیغ و نیزه بود، اما نبود در دلش دردی به جز تنهایی مولا، سعید تا نماز عشق در میدانِ خون برپا شود داد جانش را هزاران بار بی پروا سعید بر زمین افتاد؟ نه، کوچید سمت آسمان با پرستوهای سرخ ظهر عاشورا سعید در جواب این وفاداری، امامش مژده داد: پیش روی من تویی در جنت الاعلی سعید ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
از جنس حیدر است رجزها که از بر است با یا علی همیشه دهانش معطر است در وصف او کتاب فراوان نوشته‌اند دیگر نوشته‌اند که این مرد، دیگر است در آسیاب کوفه نکرده‌ست مو سفید او پیرِ پای منبر اولاد حیدر است بر دست اگر که نیزه بگیرند، سربلند در دست اگر که تیغ بگیرند، او سر است با سنگ و تیر و نیزه و شمشیر آمدند حق داشتند، جبهه‌‌ی‌شان نابرابر است! تیغ از غلاف خویش اگر در بیاورد تنها خودش به منزله‌ی چند لشکر است با تیغ در غلاف، به میدان قدم گذاشت گفت آن‌که پای پس کشد از مرد کمتر است حاشا نفس نفس بزند پیر کارزار! این‌ها نفس نفس که نه، ذکر مکرر است وقتی حبیب روی دو زانوی خود نشست دیدند شیر معرکه دیگر کبوتر است... وقتی حبیب روی دو زانوی خود نشست معلوم بود فکر لب خشک اصغر است وقتی حبیب روی دو زانوی خود نشست پیچید بوی سیب... وَ این بیت آخر است ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah