eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
209 دنبال‌کننده
52 عکس
18 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @BasijNewsir313
مشاهده در ایتا
دانلود
در خاطرات رزمنده ایی خوندم که میگفت : پشت یکی از سنگرهای جبهه حق علیه باطل رزمنده ایی که دوستم بود را دیدم در حال عملیات بودیم سر فرصتی منو بغلم کرد گفت فلانی به من الهام شده که در این عملیات به شهدا ملحق خواهم شد ازتو تقاضایی دارم گفتم جان بخواهی بهت میدم چی میخای گفت یک وصیت نامه بنویس دوخط بده به خانواده ام در حالی که اشک چشمانم را پر کرده بود گفتم این کاغذ و این خودکار بنویس هرچه میخواهی بنویس دیدم نوشت پدرم وصال یار نزدیک است از شما و مادرم میخواهم که مرا حلال کنید پدرم خواهشی دارم که قبر مرا بلند نسازید حتی الامکان خاکی باشه بعد نوشت شاید از من بپرسی چرا ؟ پدر نازنینم مگر نشنیدی زهرای مرضیه س قبرش مخفی هست من چگونه قبر داشته باشم و سنگ قبر داشته باشم دختر پیغمبر زهرا س قبرش مخفی از نظر باشه من از زهرا س خجالت میکشم میخام عرض کنم ای بفدای دل پاک شهدا ای بفدای اون طبع بلند شهیدان بزار تو حاشیه بگم آی هم سنگران شهید نکنه ماهم از شهدامون شرمسار گردیم نکنه فردای قیامت یقه ما را بگیرند چرا پشت به راه شهدا کردیم آری خجالت میکشید زهرا س قبر نداره فرمود علی جان اولا شب غسلم بده /شب کفنم کن /شب مرا بخاک بسپار علی جان تنم را بی صدا بدار تو درشب تسلی ده تو بر کلثوم و زینب عیجان یک وصیت باتو دارم حسینم را به دستن میسپارم مبادا شب حسین تشنه بخوابد مبادا در برش آبی نیابد علی جان هر شب وقتی حسینم میخوابه من کاسه ائی آب کنارش میزارم اگر نیمه شب تشنه شد آب را بنوشد ای جان عالم بقربان حسین کجا بودی کربلا وقتی حسینت بر زمین افتاد در آن هوای گرم لبش آنچنان خشک شد که گویی دو چوب خشک بهم بزنید صدا بلند میشه لب مولا هم اینجور شد هلال ابن نافع میگه دیدم صدا از لب حسین میاد یکی گفت استغاثه با خدا میکنه یکی گفت نفرین میکنه یکی گفت کاش میدونستیم که چه میگه من بلند شدم رفتم جلو دیدم میفرماید . ای مردم مگر این آب مهریهٔ مادرم نیست که از ما مضایقه کردید پس جرعه ایی به لب من مظلوم برسانید هلال میگه خیلی ناراحت شدم یه راست رفتم پیش فرمانده لشکر عمر سعد گفتم عمر : حسین عزیز پیغمبر هست آب بخوره میمیره آب هم نخوره میمیره پس بیا لعن ابدی برای خودت نخر دیدم سکوت اختیار کرده علامت رضایت دانستم کاسه ایی آب گرفتم به سمت قتله گاه رفتم دیدم شمر با بدن لرزان داره میاد گفت هلال کجا میخواهی بری گفتم مگر نشنیدی که پسرفاطمه ناله اش از تشنگی بلند بود دارم آب میبرم گفت برگرد دیگر به آب احتیاج نیست من اورا سیراب کردم دیدم بادی تندی وزیدن گرفت دامن شمر کنار رفت ببینم صدای ناله همسنگران شهدا و پدران و مادران شهید تاکجا بلند میشه دامن کنار رفت یک سری خونین در دست شمر گفتم این سر عزیز پیغمبر حسین است؟ گفت اری این حسینه گفتم نانحیب هیچ ازجدش و یا مادرش حیا نکردی اصلا چیزی مانع بریدن سر نشد گفت وقتی خنجر به گردن حسین نهادم چند مرغ دور و برم حاظر شدن هی مانع میشدن به دستام می افتادن یک ناله بگوشم اومد که میگفت غریب مادر حسین / مظلوم مادر حسین اگر کشتند چرا آبت ندادن خبر بر مادر و بابت ندادن اگر کشتند چرا خاکت نکردن کفن بر جسم صد چاکت نکردن اگر کشتند چرا مویت کشیدن چو گرگی پنجه بر مویت کشیدن ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛
356.3K
سبک: ای پرستوی من مرو از لانه ام بانوی خانه ام مرو از خانه ام ای طرفدارم بی طرفدارم چشم خود وا کن یار بیمارم فاطمه جانم می کنم التماس ای جوان علی قدکمانم مکن ای کمان علی دیده بگشا و کن تماشایم یار تنهایم بی تو تنهایم فاطمه جانم عمر من! می شود بی تو عمرم تمام با اشاره مکن به علی تو سلام خداحافظ ای لاله پرپر خداحافظ ای سوره کوثر فاطمه جانم ای جوان علی شده ای از چه پیر جان زینب دگر تو ز من رو نگیر من که در ذکر امّن یجیبم ای طبیب من بی تو غریبم فاطمه جانم ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛
www.madeh.ir_4_1611722310184.mp3
3.96M
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اجازه بده همین حالا تو رو مادرم صدا کنم کاش بشه یه روزی هم منم تو بقیع چشامو وا کنم انسیه الحورا سیدتی زهرا لبخند تو آرامش قلب مولا ام ابیها تو درمون دردا تو میدونی حالم خوب میشه مادر با تو دستای ما رو بگیر نگامون کن نشه دیر پیش لطف تو فقیریم و یتیمم و اسیر ای گل یاس نبی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ابر رحمتی توی کویر رو سر کشور ما ببار بی بی جون تو لقمه حلال توی سفره های ما بذار زندگیامونو حجب و حیامونو ختم بخیرش کن عاقبتامونو ای چشمه زمزم پر شدیم از ماتم چادر تو سایبون اهل عالم همه هستیمون فدات میسازیم حرم برات روزی یه سالو میگیرم تو فاطمیه هات ای گل یاس نبی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یه روزی میاد که آقامون اسم ما رو هم صدا کنه بین نوکرای مادرش سربازاشو هم سوا کنه دنیا چه کوچیکه اون روزا نزدیکه خورشید میاد وقتی که عالم تاریکه لشکرش از نوره پره شوق و شوره نمیبینه اونو هر دلی که کوره تویی اون خیر کثیر پناه جوون و پیر بیا آقا انتقام مادرمونو بگیر ای گل یاس نبی ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛
Mahdi Mirdamad - Khoda Madaram Ra Koja Mibarand (128) (1).mp3
7.9M
🥀🕊🥀 خدا مادرم را کجا میبرند😭😭 گمانم برای شفا میبرند!😭😭 یه تابوت روی دوش یه مرد غریب یه مردی که بی فاطمه است بی حبیب یه دختر که باور نداره هنوز هنوز داره میخونه امن یجیب 😭😭😭 واویلا واویلا از غم کبابه علی بی صبر و تا به علی 😭😭 واویلا شد خونه بی فاطمه خونه خرابه علی واویلا از غم کبابه علی بی صبرتا به علی واویلا خونه خرابه علی 😭😭 خدا مادرم را کجا میبرند گمانم برای شفا میبرند کجا میبرند کجا میبرند😭😭 قراری نبود زود برید از خونه شبونه قریبونه مخفیونه من از حالا باید یه مادر بشم 😭😭 تو چهارسالگی کی میگه آسونه واویلا بی مادرم بی کسم واویلا تا اوج غم میرسم واویلا😭😭 بی جونم و بی رمق واویلا به اشک بابا قسم واویلا از غم کبابه علی واویلا بی صبر تابه علی 😭😭 واویلا واویلا شد خونه بی فاطمه واویلا ـ خونه خرابه علی خدا مادرم را کجا میبرند ـ گمانم برای شفا میبرند کجا میبرند کجا میبرند 😭😭 😭😭شب آخری گفتی تو گوش من بشم مادر هم حسین هم حسن یکشون مدینه میشه حرم یکی کربلایی و بی کفن 😭😭 واویلا واویلا عصر اتش کربلا واویلا غوغا میشه قتلگاه کربلا واویلا زینب داره می بینه واویلا سر میره رو نیزه ها واویلا و اویلا😭😭😭 💔💔صلی الله علی الباکین علی الحسین😭😭😭 یاحسین💔💔 🥀تایپ شده 🥀🕊کپی باذکرصلوات هدیه به روح پدرو مادرم😭😭 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛
123.8K
سلامٌ علیٰ روحِ قالوُا بلیٰ .... ➖🏴➖🏴➖ قرارِ دلِ بی‌قرارِ علی  علمدارِ با اقتدارِ علی الهی بمانی بهارِ علی  برایِ علی در کنارِ علی قرارِ علی  فاطمه  فاطمه/۴/ درِ خانه  خانه‌خرابم نِمود غلافِ ستمگر عذابم نمود چه آمد سرَت پشتِ در کوثرم طبیبِ تو دیگر جوابم نمود قرار علی... پر ُو بالِ نیلوفرم سوخته گلِ یاسِ من کوثرم سوخته نگفتی به حیدر ولی زیرِ لب صدا می‌زدی معجرم سوخته قرار علی... سلامٌ علیٰ روحِ قالوُا بلیٰ سلامٌ علیٰ ساکنِ کربلا سلامٌ علیٰ شاهِ شیب‌ُالخضیب سلامٌ علیٰ تشنه‌یِ سر جدا حسین      یاحسین/۳/ کوچه و امام حسن علیه السلام منم عاشقِ بینوایِ حسن منم مُستمندِ دعایِ حسن الهی بمیرم برایِ حسین الهی بمیرم برایِ حسن حسن      یاحسین/۳/ چرا می‌کند پادشاهِ وطن زِره زیرِ پیراهنِ خود به تن دَهد نان و زخمِ زبان می‌خورَد الهی بمیرم برایِ حسن حسن... شده قسمتم ساختن   سوختن خودش دیده بد مادرش را زدن ندارد نفس یاسِ نیلوفری الهی بمیرم برایِ حسن حسن... کریمِ دو عالم ندارد حرم سلیمانِ قلبم ندارد کفن الهی بمیرم برایِ حسین الهی بمیرم برای حسن حسن .....    ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
جاده رفیق راه مرا.. #روضه_و_توسل_به_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #ویژۀ_ایام_فاطمیه #حاج‌_محمد_رضا_طاه
جاده رفیق راه مرا زیر پا گرفت از من تمام دار و ندار مرا گرفت رد تَرَک به آیینه ام بیشتر شده با هر تکان تمام محله صدا گرفت از آنچه ترس داشتم آمد سرم چه زود غم حجله بست و بی کسی ام را عزا گرفت *شاید مثل همین روزا بوده، اون‌ زن ملعونه میخواست بیاد عیادتِ بی بی... اسما اجازه نداد ...فرمود بی بی اجازه نداده کسی بیاد عیادتش ، هرکاری کرد گفت نمیشه .گفت میدونی من کی هستم؟ گفت بله میدونم‌کی هستی اما خانم اجازه نمیده، سَرَک‌ کشید داخل خانه تابوت روکنار حیاط دید، یه لبخندی زد اومد به بابایِ ملعونش به طعنه‌ گفت رفتم‌ خونهٔ فاطمه، دیدم هودج‌ عروسی براش درست کردن ... وقتی امروز علی میرفت مسجد حال مولا خوب بود، آخه‌ خانومش از جا بلند شده بود کار خانه میکرد ...* از خانه در نیامده تا مسجد آنقدر آشوب و اضطراب دلم را فرا گرفت *دیدی یکی مریض بدحال داره به هرکی میرسه میگه التماس دعا دارم ...* از هر که التماس دعا داشتم عجیب و آن نیش خند، ز خیبر گشا گرفت *تا اينجا آقازادها اومدن داخل خونه، اسما! هیچ‌موقع از این لحظه از روز مادر ما نمیخوابید؟ گفتم: آقا زاده ها مادرتون نخوابیده .. مادرتون شفا گرفته .. بروید باباتون رو‌ خبر کنید بیاد ..* بند دلم از آه حسین‌ و حسن گسست گفتن بین گریه که مادر شفا گرفت خوردم به صورت از خبر مرگ تو زمین آشفته از غمت‌ کمرم بی هوا گرفت تا خانه‌ چند مرتبه نقش زمین شدم از بس میان کوچه‌به پایم عبا گرفت *تو‌ی ائمۀ طاهرین، در صبر هیچ کسی مثل علی نیست، اما این داغ آنقدر بزرگ‌ هست که وقتی بچه ها گفتن مادرمون از دنیا رفته، میگن: مثل چوب خشک هی علی رو زمین میوفتاد .. وقتی این ماجرا رو میشنوی ومیفهمی دیگه برات جای تعجب نداره وقتی میگن: عمهٔ سادات تو این مسیر هی رو زمین میخورد.. خودِ ابی عبدالله هم وقتی بدین اِرباً اربای علی اکبرش رو دید از اسب روی زمین اُفتاد .. اولین قدم رو‌ برداشت همه دیدن حسین خورد رو زمین .. دو زانو دو زانو تا کنار بدن علی اکبر داره میره .. آخه تا حسین‌ خورد زمین یه مرتبه همه شروع کردن هلهله کردن ...* این شهرِ بی حساب، حسابِ تو را رسید از پایِ روسریِ تو آتش که پا گرفت در بیت وحی، از تو تقاص مرا چه سخت قنفذ جدا گرفت، مغیره جدا گرفت خنجر، غلاف، چکمۀ پا ،تازیانه، میخ حورای من! پَرَت به لبِ چند جا گرفت انداختم عمامه، گریبان دریده ام از این سکوت تلخ، دلِ مرتضی گرفت این خانه بود صبح پر از بوی زندگی برخیز، گرد مرگ همۀ خانه را گرفت *علی داره التماس میکنه، بی بی جان حرف بزن، "یا اُم الحَسَنین!"هرچی بچه ها صدا زدن خبری نشد، حالا علی اومد نشست کنار بستر، اشکش میچکید تو‌ صورت فاطمه.. * ای رو به قبله، رویِ علی را زمین نزن پلکی به هم بزن، نفسِ بچه ها گرفت تا خواستم ملحفه بر دارم از رویت با گریه زینب آمد و دست مرا گرفت *نه بابا بزار ملحفۀ صورتش باشه، اما علیِ .. قطره اشکش که روی صورتش افتاد ...روایت میگه: جانِ رفته دوباره به بدن فاطمه برگشت .. چشمش رو باز کرد ..آخرین حرف هارو با امیرالمؤمنین زد .. آخرین‌وصیت هاش رو دوباره کرد ..با هم دیگه شروع کردن گریه کردن ..لحظه وداع خیلی سخته عزیز دلم .. زینب ایستاده داره میبینه .. حسین ایستاده داره میبینه ..همه اینا برا این‌خواهر و برادر دوباره مرور شد ..یه لحظه ای با اهل خیمه خداحافظی کرد ..همه رو آروم‌کرد زینب رو هم با دست ولایتش اشاره کرده رو قلبش آروم‌گرفت داره داداش میره به سمت میدان.. یه وقت دید صدای گریه خواهر بلنده .."مهلاً مهلا "حسین برگشت، حالا به چه وضعی خواهر رو دید، بعضی ها میگفن غش کرده بود ..سر خواهر رو رو زانوگرفت، عزیز دلم مگه نگفتم‌خیمه بمون؟حسین‌جان دست خودم‌نبود، داداش! یادم افتاد از آخرین وصیت های مادرم که گفت این لحظه که داداشت داره میره عوضِ من زیر گلوش رو ببوس .. زیر گلو رو‌بوسید اما هنوز برا زینب حل نشده چرا مادر نگفت پیشانیش رو ببوس .. چرا نگفت دستِ حسین رو ببوس ..چرا فقط اشاره کرد زیر گلوش رو بوسه بزنه .. یه لحظه ای برا زینب مشخص شد .. وقتی اومد بالا تل زینبیه .. دید خنجر رو‌ی حنجرِ برادر گذاشته .. ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛
بنام خدا گل خوشبوی گلستان وفا یا زهرا گلشن عاطفه را لطف و صفا یا زهرا راز سربستهٔ عشقی تو به قاموس زمان به دو عالم ندهم عشق تو را یازهرا رمز ایجاد جهان‌ در گرو خلقت توست توئی محبوبه ی حق دردو سرا یازهرا مهربانتر زتو تاریخ ندیدست به یقین یم احسان و کرم حجب و حیا یازهرا مینمودی همگان را زدل و جان تو دعا کرده آیا چه کسی چون تو دعا یازهرا جز تو درعالم هستی نبود بانوئی که دهد رخت عروسی به گدا یازهرا از مقامات تو کافی بود این شأن و مقام که رضای تو خدا است؛ رضا یازهرا چون تو باسینه ی صد پاره ز دنیا رفتی سوزد ازسوز غمت سینه ی ما یازهرا تا ابد زنده و جاوید بود مکتب تو رهرو راه تو را نیست فنا یازهرا کاسهٔ صبر تو را‌ گرچه‌ شکستند ولی نگشودی تو زبان جز به دعا یازهرا تاتو رفتی به‌ جوانی‌ زجهان‌ بی‌بی‌ جان زینبت بعد تو شد غرق عزا یازهرا هر زمان بر در نیم سوخته می‌کرد نگاه همچو نی دخت تو می‌کرد نوا یازهرا غرق اندوه تو بودند حسین و حسنت اشکشان بود روان صبح ومسا یازهرا زینب‌ هردم که‌ به رخسار حسین می‌ نگریست می‌کشید آه‌ مکرر به خفا یازهرا ز آن شبانگه که بشد خاک بقیع منزل تو شد علی بی کس و تنها بخدا یازهرا زغم‌ هجر تو لبریز بشد صبر علی تا نمود محنت تو قد ورا یازهرا روزها از غم تو خانه نشین بود علی شب نمی شد ز‌ مزار تو جدا یازهرا کس‌ ندانست بجز ذات خداوند ودود که ز‌ بعد‌ تو علی دید چه ها یازهرا شاهد‌ گریهٔ شب های علی بود بقیع می‌نمود‌ او‌ چه غریبانه بکا یازهرا فاخرم فاطمه جان سائل باب کرمت نا امیدم منما روز جزا یازهرا ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛
14000926-hadadian-vahed3.mp3
1.52M
یا فاطمه یا فاطمه... دست من و دامان تو یا فاطمه یا فاطمه چشم‌ من و احسان تو یا فاطمه یا فاطمه بنما روا حاجات ما یا فاطمه یا فاطمه شفا بده مرضای ما یا فاطمه یا فاطمه حفظ نما رهبر ما یا فاطمه یا فاطمه یا خامسِ آل عبا... اَبی عبدالله... زاده ی زهرا اَبی عبدالله یک‌ و تنها اَبی عبدالله روزِ عاشورا اَبی عبدالله بر صف اعداء اَبی عبدالله یا اباالفضل... ای بی دست یا اباالفضل آقاجان یا اباالفضل ابی عبدالله... از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین دست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسین بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه ی عشق حسین تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛
چه روضه‌ای‌ست که هرکس روایتش می‌کرد بنای گریه به وضع مصیبتش می‌کرد چه می‌شد از دل آن کوچه برنمی‌گشتند قضا به لطف قَدَر خرق عادتش می‌کرد برای جمله‌ی کوتاه هم مجال نداد وگرنه فاطمه او را نصیحتش می‌کرد "زکیّه" هیچ زمان حرف تُند نشنیده و کاش راهزن این را رعایتش می‌کرد حرام لقمه به مادر دو دست سیلی زد...* گلی که لمسِ نسیمی اذیتش می‌کرد آهای گریه‌کنان! فاطمه زمین افتاد هجوم چکمه‌ جسارت به ساحتش می‌کرد یکی ز تکّه‌ی آن گوشواره‌ها گم شد حسن وگرنه همان شب مرمتش می‌کرد عذاب روحی فرزند،داغ ناموس است مغیره هم چه جفایی به غیرتش می‌کرد * * دعای مادرم این روزها فقط مرگ است اجل ز طعنه‌ی همسایه راحتش می‌کرد ✍ *«فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَی خَدَّیهَا مِنْ ظَاهِرِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَی الْأَرْضِ» ترجمه: از روی مقنعه طوری بر دو گونه‌اش زدم که گوشواره‌‌اش پاره شد و به زمین ریخت. 📚بحارالانوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۴ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛
آنها که گمنامن زهرایی تبارن چون فاطمه بی قبر و سنگ مزارم تو فکر بودم اگه این شهیدان گمنام مادرشون تو این جمع بود الان براشون بلند بلند گریه میکردن😭😭اگه همشهری من بود همه می اومدن برادراش براش برادری میکردن خواهراش خواهری میکردن امروز شما هم اومدین مرحبا به شما 😭😭 جا مانده های صالح و اروند کنارن جز مهدی زهرا کس و کاری ندارن 😭😭 گفت هنوز تو تهران به مادری هست هر وقت میره بیرون کلید و خونه را میده همسایه میگه اگه من نبودم پسرم اومد بهش بگو مادر گفت برو تو خونه منم الان بر می گردم 😭😭 بعضی ها سوال می کنن گمنام یعنی چی؟ گمنام یعنی آخر مظلومیت ها گمنام یعنی ترس از محرومیت‌ها گمنام یعنی بهترین عاقبتها گمنام یعنی دوری از محبوبیت‌های گفت دیدم پلاکش کند پرت کرد وسط بیابون گفتم عزیز پلاک نداشته باشی گمت میکنن گفت اونی که باید پیدام کنه پیدام کرده 😭😭😭 گمنام یعنی در پی شهورت نبودن در کسب منصب‌ها پی فرصت نبودن فرق ما با گمنام چیه؟ ما فکر نامیم عاشقان گمنام رفتن ما بی قرار آنها ولی آرام رفتن باید که سنگ قبرشون از جان ببو ئیم حتی نشان یار از آنها بجوییم اسم شهید که میاد همه میگن مادر شهدا زهراست س آی شهیدان عزیز این روزا شهادت مادرتون زهراست س مادرتون هم مثل شما گمنام 😭😭مادرتون هم مثل شما غریبه اما شهید گمنام با اینکه نمی شناسیمتون اما وقتی اسمتون میاد میگیم اینها غریبن اما همچون روزهایی تو مدینه هیچکی نیومد برا مادرتون گریه کنه تشییع جنازه ی مادرتون زهرا س کسی نیومد 😭😭😭 ای وای اگه گمنامها تنها بمانن گمنام تر از غربت زهرا بمانن آی مردم این استخوان ها عابروی شهر مایند یاسن چون گل از بوی شهر مایند 😭😭😭😭 دلم گرفته بازهم چشام بارونی وای وای وای خبر آوردن تو شهر ما مهمونی وای وای وای شهید گمنام سلام خوش آمدی مسافر من خسته نباشی پهلون شهید گمنام سلام پرستوی مهاجرمن صفا دادی به شهرمون 😭😭😭😭 وقنی رسیدین همه جا بوی خوش خدا پیچید تو مگه کجا بودی؟ وقنی رسیدن کوچه ها نسیم کربلا رسید تو مگه کجا بودی؟ وقنی رسیدی همه جا عطر گل نرگس اومد مگه با آقا بودی ؟ وقتی رسیدی همه اشکها مثل زهرا س میچکیدتو مگه کجا بودی شهید گمنام شهید گمنام شهید گمنام دوباره زائرت شدم وای وای وای شهید گمنام بازهم کبوترت شدم وای وای وای شهید گمنام بگو بگو به من حرف دلت را تا کی می خوای سکوت کنی شهید گمنام بگو پس کی می خوای فکری برا بغض توی گلوت کنی هنوز مادر پبرت تو خونه منتظره چرا اینجا خوابیدی 😭😭 راستی مادر نصف شب با گریه از خواب می پره چرا اینجا خوابیدی راستی بابات چند سال دق کرد مرگ شدو عمرش سر اومد خدا رحمتش کنه راستی کسی نیست مادرو حتی به مشهد ببره چرا اینجا خوابیدی 😭😭😭 شهید گمنام شهید گمنام خودم می‌دونم شرمنده ی پلاکتم وای وای وای مدیون اشک فرزند بی پناهتم وای وای وای حق داری هر چی بگی تازه دارم کنار قبرت فکر دقایق میکنم حق داری هر چی بگی به رو م نیارگلایهاتو خودم دارم دق میکنم باش دیگه کل وصیت هاتو اجرا میکنم تو فقط غصه نخور😭😭 باش دیگه دعا برا یوسف زهرا میکنم تو فقط غصه نخور باش دیگه کاری براغوغای محشر میکنم تو فقط غصه نخور باش دیگه فکری برا اشکهای رهبر میکنم تو فقط غصه نخور 😭😭 ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛
1_1828819801.mp3
1.93M
میخانه دگر جای من بی سروپا نیست بگذار به پشت در میخانه بمیرم ای تاج سرم یابن زهرا من منتظرم یابن زهرا هر کس به کسی نازد و من هم به تو نازم ای کاش جان بر سر کوی تو ببازم مهمان توام یابن زهرا ترسم تو بیایی و من آنروز نباشم باشه اقا اخرشم همین میشه ادم دارا با ادم ففیر فرق میکنه تو همه چی داری اقا ای کاش من خاک سر راه تو باشم من مال توام یابن زهرا دنبال توام یابن زهرا شاید که دگر میکده را درک نکردم یک بار بیا تا که به دور تو بگردم سایه ات به سرم یابن زهرا  من منتظرم یابن زهرا 🎙حاج منصور ارضی ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛