بسم الله الرحمن الرحیم
#اشعارعیدغدیر
من به عشقت روزگاری روزگاری ساختم
با هوایت روزگاری کار و باری ساختم
یاعلی در کوچهی میخانه کاری ساختم
برتماشاکردنت چشم خماری ساختم
گشته ام آوارهات بِینِ نجف تا کربلا
لا حرم الا نجف لا عشق الا مرتضی
دیده گانم میرود تا آن فراسویِ علی
جز محمدکس ندیده طاقِ اَبروی علی
غیر زهراوانکرده سِرّی از مویِ علی
آمدم دنیا به عشق دیدنِ رویِ علی
یاعلی من باضریح تو قراری داشتم
غیره توبا مردمِ دنیا چه کاری داشتم
این غدیراست و جهانگیر است تعبیرش علیاست
خاک اینجا آسمانگیر است تفسیرش علیاست
جبرییل آمدبه پابوسی ببین،میرش علیاست
این نوای او اذانگیر است تکبیرش علی است
ازمناجات علی محراب حیرت میکند
باتبسم کردنش ارباب حیرت میکند
شدغدیر،آمدعلی نورُ علی نور آمده
موسی عمران ببین از وادی طور آمده
شدغدیرآمدعلی، آفاق در شور آمده
درهوای دیدنش صدبارِ انگور آمده
این علی باشدخدا اورا کشید و عشق کرد
وصفِ او را باید از دشمن شنید و عشق کرد
ایکه از قدرت همه با وپرش را بُرده ای
از محمد از شمایل بهترش را بُرده ای
یعنی از این سلسله ، شیرنرش را بُرده ای
بین منصبها علی جان رهبرش را بُرده ای
می بریزا ساقیا دل مست مست حیدر است
امتیاز عاشقی دادن به دست حیدر است
ریخته پیشش سپرها کیست این نامش علیست
بشکند کوه از کمرها کیست این نامش علیست
میدرد نامش جگرها کیست این نامش علیست
میزند سر رویِ سرها کیست این نامش علیست
هر ، سپاهی یکسره در پیش او خم میشود
زوالفقارش آمده دشمن چنین کم میشود
نعره ی شیرخدا در بینِ لشکر دیدهای
ضرب وشتم لشکری از یک دلاور دیدهای
احسن احسن گفتن لعل پیمبردیدهای
الفرارِ عَمروعاصان را ز حیدر دیدهای
برسر لشگرنظرکن تیغ حیدر میرسد
برسپاه لشگری سلطان خیبر میرسد
اینکه ممسوس است در ذات خدا ذاتِ علیست
عالمی در هر سحر سمتِ ملاقات علیست
مستی جبریل در وقتِ مناجاتِ علیست
اذن ومهر هرنبودت پای میقاتِ علیست
پشتِ این خانه دلم دنبال لیلا آمده
برشفای درد ماهادستِ مولا آمده
"عشق ما آئینهی سَروِ خرامان علیست
بادها مشاطهی زلف پریش ای مرتضا
یل پرخطرهستی ای مرتضی
نبی بوسه زد روی بالت علی جان
ملک بوسه زدروی خالتعلی جان
نظر میخوری رویِ ماهت چه زیباست
فدای تو اَبروی ماهت چه زیباست
قسم برتوگیسوی ماهت چه زیباست
یل ملک دل،موی ماهت چه زیباست
زمین خورده ام کن بلندم علی
نما ای شها، سربلندم علی
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
بسم الله الرحمن الرحیم
#اشعارعیدغدیر
من به عشقت روزگاری روزگاری ساختم
با هوایت روزگاری کار و باری ساختم
یاعلی در کوچهی میخانه کاری ساختم
برتماشاکردنت چشم خماری ساختم
گشته ام آوارهات بِینِ نجف تا کربلا
لا حرم الا نجف لا عشق الا مرتضی
دیده گانم میرود تا آن فراسویِ علی
جز محمدکس ندیده طاقِ اَبروی علی
غیر زهراوانکرده سِرّی از مویِ علی
آمدم دنیا به عشق دیدنِ رویِ علی
یاعلی من باضریح تو قراری داشتم
غیره توبا مردمِ دنیا چه کاری داشتم
این غدیراست و جهانگیر است تعبیرش علیاست
خاک اینجا آسمانگیر است تفسیرش علیاست
جبرییل آمدبه پابوسی ببین،میرش علیاست
این نوای او اذانگیر است تکبیرش علی است
ازمناجات علی محراب حیرت میکند
باتبسم کردنش ارباب حیرت میکند
شدغدیر،آمدعلی نورُ علی نور آمده
موسی عمران ببین از وادی طور آمده
شدغدیرآمدعلی، آفاق در شور آمده
درهوای دیدنش صدبارِ انگور آمده
این علی باشدخدا اورا کشید و عشق کرد
وصفِ او را باید از دشمن شنید و عشق کرد
ایکه از قدرت همه با وپرش را بُرده ای
از محمد از شمایل بهترش را بُرده ای
یعنی از این سلسله ، شیرنرش را بُرده ای
بین منصبها علی جان رهبرش را بُرده ای
می بریزا ساقیا دل مست مست حیدر است
امتیاز عاشقی دادن به دست حیدر است
ریخته پیشش سپرها کیست این نامش علیست
بشکند کوه از کمرها کیست این نامش علیست
میدرد نامش جگرها کیست این نامش علیست
میزند سر رویِ سرها کیست این نامش علیست
هر ، سپاهی یکسره در پیش او خم میشود
زوالفقارش آمده دشمن چنین کم میشود
نعره ی شیرخدا در بینِ لشکر دیدهای
ضرب وشتم لشکری از یک دلاور دیدهای
احسن احسن گفتن لعل پیمبردیدهای
الفرارِ عَمروعاصان را ز حیدر دیدهای
برسر لشگرنظرکن تیغ حیدر میرسد
برسپاه لشگری سلطان خیبر میرسد
اینکه ممسوس است در ذات خدا ذاتِ علیست
عالمی در هر سحر سمتِ ملاقات علیست
مستی جبریل در وقتِ مناجاتِ علیست
اذن ومهر هرنبودت پای میقاتِ علیست
پشتِ این خانه دلم دنبال لیلا آمده
برشفای درد ماهادستِ مولا آمده
"عشق ما آئینهی سَروِ خرامان علیست
بادها مشاطهی زلف پریشان علیست
اَبرها چتر پریزادِ سلیمان علیست
یک مدینه یک نجف یک مکه حیران علیست
آرزویم دارم که در صحن علی مهمان شوم
برسره کوی تو،ای شاه نجف گریان شوم
کُنجِ ایوان نجف بنوشته یاحیدرمدد
ای دلا امشب بگیر از آن حی داور مدد
همچو(مجنون)امشبی گیر،ازخوده دلبرمدد
یا بگیر، ای دل تواز داماده پیغمبر مدد
"خیز از جا آبرویم را بخر"شاه نجف
"این دل دیوانه راسویت ببر"شاه نجف
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
بسم الله الرحمن الرحیم
#اشعارعیدغدیر
من به عشقت روزگاری روزگاری ساختم
با هوایت روزگاری کار و باری ساختم
یاعلی در کوچهی میخانه کاری ساختم
برتماشاکردنت چشم خماری ساختم
گشته ام آوارهات بِینِ نجف تا کربلا
لا حرم الا نجف لا عشق الا مرتضی
دیده گانم میرود تا آن فراسویِ علی
جز محمدکس ندیده طاقِ اَبروی علی
غیر زهراوانکرده سِرّی از مویِ علی
آمدم دنیا به عشق دیدنِ رویِ علی
یاعلی من باضریح تو قراری داشتم
غیره توبا مردمِ دنیا چه کاری داشتم
این غدیراست و جهانگیر است تعبیرش علیاست
خاک اینجا آسمانگیر است تفسیرش علیاست
جبرییل آمدبه پابوسی ببین،میرش علیاست
این نوای او اذانگیر است تکبیرش علی است
ازمناجات علی محراب حیرت میکند
باتبسم کردنش ارباب حیرت میکند
شدغدیر،آمدعلی نورُ علی نور آمده
موسی عمران ببین از وادی طور آمده
شدغدیرآمدعلی، آفاق در شور آمده
درهوای دیدنش صدبارِ انگور آمده
این علی باشدخدا اورا کشید و عشق کرد
وصفِ او را باید از دشمن شنید و عشق کرد
ایکه از قدرت همه با وپرش را بُرده ای
از محمد از شمایل بهترش را بُرده ای
یعنی از این سلسله ، شیرنرش را بُرده ای
بین منصبها علی جان رهبرش را بُرده ای
می بریزا ساقیا دل مست مست حیدر است
امتیاز عاشقی دادن به دست حیدر است
ریخته پیشش سپرها کیست این نامش علیست
بشکند کوه از کمرها کیست این نامش علیست
میدرد نامش جگرها کیست این نامش علیست
میزند سر رویِ سرها کیست این نامش علیست
هر ، سپاهی یکسره در پیش او خم میشود
زوالفقارش آمده دشمن چنین کم میشود
نعره ی شیرخدا در بینِ لشکر دیدهای
ضرب وشتم لشکری از یک دلاور دیدهای
احسن احسن گفتن لعل پیمبردیدهای
الفرارِ عَمروعاصان را ز حیدر دیدهای
برسر لشگرنظرکن تیغ حیدر میرسد
برسپاه لشگری سلطان خیبر میرسد
اینکه ممسوس است در ذات خدا ذاتِ علیست
عالمی در هر سحر سمتِ ملاقات علیست
مستی جبریل در وقتِ مناجاتِ علیست
اذن ومهر هرنبودت پای میقاتِ علیست
پشتِ این خانه دلم دنبال لیلا آمده
برشفای درد ماهادستِ مولا آمده
"عشق ما آئینهی سَروِ خرامان علیست
بادها مشاطهی زلف پریشان علیست
اَبرها چتر پریزادِ سلیمان علیست
یک مدینه یک نجف یک مکه حیران علیست
آرزویم دارم که در صحن علی مهمان شوم
برسره کوی تو،ای شاه نجف گریان شوم
کُنجِ ایوان نجف بنوشته یاحیدرمدد
ای دلا امشب بگیر از آن حی داور مدد
همچو(مجنون)امشبی گیر،ازخوده دلبرمدد
یا بگیر، ای دل تواز داماده پیغمبر مدد
"خیز از جا آبرویم را بخر"شاه نجف
"این دل دیوانه راسویت ببر"شاه نجف
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
بسم الله الرحمن الرحیم
#اشعارعیدغدیر
من به عشقت روزگاری روزگاری ساختم
با هوایت روزگاری کار و باری ساختم
یاعلی در کوچهی میخانه کاری ساختم
برتماشاکردنت چشم خماری ساختم
گشته ام آوارهات بِینِ نجف تا کربلا
لا حرم الا نجف لا عشق الا مرتضی
دیده گانم میرود تا آن فراسویِ علی
جز محمدکس ندیده طاقِ اَبروی علی
غیر زهراوانکرده سِرّی از مویِ علی
آمدم دنیا به عشق دیدنِ رویِ علی
یاعلی من باضریح تو قراری داشتم
غیره توبا مردمِ دنیا چه کاری داشتم
این غدیراست و جهانگیر است تعبیرش علیاست
خاک اینجا آسمانگیر است تفسیرش علیاست
جبرییل آمدبه پابوسی ببین،میرش علیاست
این نوای او اذانگیر است تکبیرش علی است
ازمناجات علی محراب حیرت میکند
باتبسم کردنش ارباب حیرت میکند
شدغدیر،آمدعلی نورُ علی نور آمده
موسی عمران ببین از وادی طور آمده
شدغدیرآمدعلی، آفاق در شور آمده
درهوای دیدنش صدبارِ انگور آمده
این علی باشدخدا اورا کشید و عشق کرد
وصفِ او را باید از دشمن شنید و عشق کرد
ایکه از قدرت همه با وپرش را بُرده ای
از محمد از شمایل بهترش را بُرده ای
یعنی از این سلسله ، شیرنرش را بُرده ای
بین منصبها علی جان رهبرش را بُرده ای
می بریزا ساقیا دل مست مست حیدر است
امتیاز عاشقی دادن به دست حیدر است
ریخته پیشش سپرها کیست این نامش علیست
بشکند کوه از کمرها کیست این نامش علیست
میدرد نامش جگرها کیست این نامش علیست
میزند سر رویِ سرها کیست این نامش علیست
هر ، سپاهی یکسره در پیش او خم میشود
زوالفقارش آمده دشمن چنین کم میشود
نعره ی شیرخدا در بینِ لشکر دیدهای
ضرب وشتم لشکری از یک دلاور دیدهای
احسن احسن گفتن لعل پیمبردیدهای
الفرارِ عَمروعاصان را ز حیدر دیدهای
برسر لشگرنظرکن تیغ حیدر میرسد
برسپاه لشگری سلطان خیبر میرسد
اینکه ممسوس است در ذات خدا ذاتِ علیست
عالمی در هر سحر سمتِ ملاقات علیست
مستی جبریل در وقتِ مناجاتِ علیست
اذن ومهر هرنبودت پای میقاتِ علیست
پشتِ این خانه دلم دنبال لیلا آمده
برشفای درد ماهادستِ مولا آمده
"عشق ما آئینهی سَروِ خرامان علیست
بادها مشاطهی زلف پریشان علیست
اَبرها چتر پریزادِ سلیمان علیست
یک مدینه یک نجف یک مکه حیران علیست
آرزویم دارم که در صحن علی مهمان شوم
برسره کوی تو،ای شاه نجف گریان شوم
کُنجِ ایوان نجف بنوشته یاحیدرمدد
ای دلا امشب بگیر از آن حی داور مدد
همچو(مجنون)امشبی گیر،ازخوده دلبرمدد
یا بگیر، ای دل تواز داماده پیغمبر مدد
"خیز از جا آبرویم را بخر"شاه نجف
"این دل دیوانه راسویت ببر"شاه نجف
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی