شعرای آئینی سازمان بسیج مداحان کرمانشاه
#ولادت_امام_زمان_عج #مدح #حاج_مهدی_رسولی
#ولادت_امام_زمان_عج
#مدح
#حاج_مهدی_رسولی
لب ما و قصه زلف تو، چه توهمی، چه حکایتی!
تو و سر زدن به خیال ما، چه ترحمی، چه عنایتی!
به نماز صبح و شبت سلام، و به نور در نَسَبت سلام
و به خال کنج لبت سلام، که نشسته با چه ملاحتی
تو که آینه تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی
تو که با دل همه راحتی، تو قیام کن که قیامتی
غزلم اگر تو بسازی ام، و نِیام اگر بنوازی ام
به نسیمِ یاد توراضی ام، نه گلایهای نه شکایتی
نه مرا نبین، رصدم نکن، و نظر به خوب و بدم نکن
ز درت بیا و ردم نکن، تو که از تبارِ کرامتی
#شاعر: قاسم صرافان
گوز یاشیمی او چشمهٔ حیوانه ورمَرم
بوعشق گنج گوهر ومرجانهورمرم
بیر دُر رودور که قیمتی یوخدور جهانیده
چوخ پر بها دی بو قیمت ارزانه ورمرم
یارین غمینده نِی کیمین دائم سیزیلارام
دردیم یاماندی ناله امی پیمانه ورمرم
بیر عمردور که منتظرم من او سروره
تا گورمیم جانیمی،جانانه ورمرم
مژده گتیرصبا، دی صبا گر شمیمالیر
بیر شَمّه اسین شمیم گلستانهورمرم
صبحین نسیمی شانه ووران قاره زولفونو
بیر تارین چمن دولورو ریحانه ورمرم
لعل لبیند موج الین حق بیانینین
بیر کلمه اسین صفوف سخندانه ورمرم
گر قیسمت اولسا خاک رهین طوطیا اده
اول بیر دم تمامی دورانه ورمرم
هانسی مکانه گویسا قدم گُلسِتان اولار
بیله مکانِ روضه ی رضوانه ورمرم
باخاسا منه، گووزل باخیشیلار یاریم باخیش
او لصفیمه مین هدیه ی شاهاندی منه
┏━━ °•🖌•°━━┓
https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
┗━━ °•🖌•°━━┛
┏━━ °•🖌•°━━┓
https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
┗━━ °•🖌•°━━
2_144193254594623708.mp3
3.31M
#مناجات_امام_زمان_ع
•| #حاج_مهدی_رسولی|•
من اومدم بگم فقط که
یه جوری شرمندم ازت که
چیزی برا گفتن ندارم
ردم کنی تمومه کارم
فقط بذار به حال زارم
یکم ببارم
میبینی بی تو کم آوردم
هر جا پیشم تو بودی بردم
تو این شلوغی ها خودم رو به تو سپردم
کاشکی کمک کنی که نیمه جونم
کاش همیشه به یاد تو بمونم
کاشی یه نماز پشت سرت بخونم
حال دلم رسید به جایی
که انگاری میاد صدایی
صدای فاطمه است که داره
کنار مشک پاره پاره
رو زخم صورت ابوالفضل
با گریه هاش مرهم میزاره
چه بی قراره
فاطمه زخماشو میبنده
دشمن به گریه هاش میخنده
تیکه های تنش بمیرم به مویی بنده
حالا یکی عمود به دست رسیده
یکی میگه که دستاشو بریده
حرمله باز کمونش رو کشیده
┏━━ °•🖌•°━━┓
https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
┗━━ °•🖌•°━━┛
┏━━ °•🖌•°━━┓
https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
┗━━ °•🖌•°━━
4_5933578528665633962.mp3
20.3M
#استقبال_از_ماه_مبارک_رمضان
#حاج_مهدی_رسولی
رمضان می آید
مژده ای دل که دوباره رمضان می آید
مژده مغفرت و بوی جنان می آید
بهترین ماه خدا بار دگر در راه است
کز ره لطف و کرم، نورفشان می آید
کوله بارش شده سرشار ز احسان و امید
سوی هر سائل بی نام و نشان می آید
تشنگان را خبر از جام شرافت بدهید
ابر رحمت بسوی مزرع جان می آید
نیست شایسته که نومید شود بنده حق
که زحق رحمت بی حدّ و کران می آید
وقت افطار امان می دهد از نار فراق
بوی جنّت سحر از صوت اذان می آید
خواب عشاق عبادت، نفسش تسبیح است
توبه مقبول و به دل روح و روان می آید
هر که یک جرعه بنوشد ز می لیله قدر
فارغ از غصه و اندوه جهان می آید
هر که با اشک ندامت شب خود سر بکند
صبحدم شاد و خرامان و جوان می آید
هر که شد بنده حق مزد خود از حق گیرد
روز محشر که شود خنده کنان می آید
#مدهوش
┏━━ °•🖌•°━━┓
https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
┗━━ °•🖌•°━━┛
┏━━ °•🖌•°━━┓
https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
┗━━ °•🖌•°━━
AUD-20210122-WA0004.mp3
2.7M
#امام_زمان_عج
#نماهنگ
#حاج_مهدی_رسولی
┏━━ °•🖌•°━━┓
https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
┗━━ °•🖌•°━━┛
┏━━ °•🖌•°━━┓
https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
┗━━ °•🖌•°━━
#امام_زمان_عج
#نماهنگ
#حاج_مهدی_رسولی
سلام ای قرار دل بیقرارم
سلام ای طلوع شب انتظار
بیا ای عزیز دل فاطمه
به زخم دل شیعه مرهم بزن
تو آقا بیا من خراب توام
همیشه دلیل عذاب توام
تویی حاضر و ناظر من ولی
منم که همش در غیاب توام
یابن الحسن بگو کجایی
تنگه دلم از این جدایی
شبای فراقت شبای غمه
برای تو صد بار بمیرم کمه
بیا که برای رسیدن به تو
همش غصه داره دل فاطمه
دلم خونه آقا از این قصه ها
بیا تا جوونم بمیرم برات
بیا یا که شب مثه جون حسین
همه هستی مو من بریزم به پات
یابن الحسن بگو کجایی
تنگه دلم از این جدایی
به درد من امشب دوا بنویس
منو خادم روضه ها بنویس
اگه زنده موندم به تقدیر من
شب اربعین کربلا بنویس
بذار تا نمردم مسافر بشم
بیام به کربلا یه زائر بشم
شبیه حبیب و ظهیر و سعید
کنارم حبیبم مجاور بشم
یابن الحسن بگو کجایی
تنگه دلم از این جدایی
نمیدونم آقا کجایی کجا
که چشمم شده خون از این گریه ها
شب جمعه و بوی سیب حرم
گمونم که امشب میری کربلا
میباره دوباره دل آسمون
میخونه بنی یه یاس کبود
تو گودی مقتل به یاد حسین
کنار تو مادر میشه روضه خون
غریب من به زیر دشنه
کشته شدی با لب تشنه
┏━━ °•🖌•°━━┓
https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
┗━━ °•🖌•°━━┛
┏━━ °•🖌•°━━┓
https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
┗━━ °•🖌•°━━
#ولادت_امام_رضا_علیه_السلام
#سرود
#حاج_مهدی_رسولی
✳️ولی والا ولی والا ولی والا رضا✳️
نسیم قدسی یکی گذر کن
به بارگاهی که لرزد آنجا
خلیل را دست، ذبیح را دل
مسیح را لب، کلیم را پا
✳️ولی والا ولی والا ولی والا رضا✳️
نخست نعلین ز پای بَر کَن
سپس قدم نِه به طور ایمن
که در فضایش ز صیحه ی لَن
فتاده بی هوش هزار موسی
نسیم جنّت وزان ز کویش
شراب تسنیم روان ز جویش
حیات جاوید دمیده بویش
به جسم غلمان، به جان حورا
✳️ولی والا ولی والا ولی والا رضا✳️
بگو که «نیّر» در آرزویت
کند ز هر گل سراغ بویت
مگر فشانَد پری به کویت
چو مرغ جنت به شاخ طوبی
مهین مطاف شه خراسان
امین ناموس، ضمین عصیان
سلیل احمد، خلیل رحمان
علی عالی، ولی والا
✳️ولی والا ولی والا ولی والا رضا✳️
عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇
↳https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
↳https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
شعرای آئینی سازمان بسیج مداحان کرمانشاه
#روضه #شب_سوم_محرم #حاج_مهدی_رسولی عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 ↳https://eitaa.com/Shoaraye_a
#روضه
#شب_سوم_محرم
#حاج_مهدی_رسولی
ببار ای آسمان که بی قرارم
من هم مثل تو خیلی گریه دارم
شب جمعه ست و دور از ضریحش
ببار ای آسمون من هم ببارم
ببار ای آسمون جای رقیه😭
به یاد داغ بابای رقیه😭
به یاد خشکی لبهای اصغر
به یاد اشک چشمهای رقیه
ببار ای ابر که دلها بیقراره
خرابه پا به پات میخواد بباره
ببار اما بدون ای ابر امشب
رقیه با تو خیلی حرف داره
کجا بودی علی اصغر فدا شد😭
کجا بودی قیامت کربلا شد
برای چند قطره آب ای ابر
عمو عباس دوتا دستاش جدا شد
*دل رقیه گرفته، تو هم چون بیقرار داری گریه میکنی منم بی مقدمه روضه میخونم*
زانو ها بقل کرده دل ناز دانه گرفته با بابا خلوت کرده
هنوز بابا نیومده داره بابا حرف میزنه*
بی تابم شعله ورم حتما خبر داری
از دوریت دربه درم حتما خبر داری
محبوب من تو شمعی و من دروصال تو
پروانه نه خاکسترم حتما خبرداری
از زخم های صورتت بابا خبر دارم😭
از دردهای پیکرم بابا خبر داری
من هم شبیه تو به زیر دست و پا ماندم
زخمی شده بال وپرم حتما خبر داری
بابا..دارم شبیه پیرزن ها میشوم بابا😭
از لرزه دست لاغرم حتما خبر داری
از این لباس و پاره موی پریشان
وضع خجالت باورم حتما خبر داری
بابا بگو از جانب من به عموعباس
از روسری و معجرم حتما خبر داری
بابا...افتاد جای آن گلوبندم که غارت شد
بابا..زنجیر دور گردنم بابا خبر داری😭
بابا مردم زنده شدم 😭
سنگی به چشمت خورد وپیش پای من افتاد
خون شد دوچشمان ترم حتما خبر داری
بابا..مرد پلیدی یک کنیز از ما طلب میکرد
اصلا نمیشد باورم حتما خبر داری😭
*انقدرصدازد بابا اومد خرابه*
چشم ویرونه روشن، که امشب اومدی شبزندهداری
سربه زار روی پاهام ،که بابا من بخونم توبباری
سایه ات نشه کم، از سر من سایه سر بابا
دیگه نکنه بدون من بری سفر بابا
با اینکه موهام خاکی و قلب من آشوبه
اما تو الان پیشمی و حال دلم خوبه
یهو بلند شد.. *
شهرو بیدار کنید که ببینند بابا دارم راست میگفتم
بابا
توی این چند قدم تا سرتو ،هی پامیشم هی میفتم
من خوب بلدم چیکارکنم واکنی اخماتو
انقدر به تو بوسه میزنم خوب کنه زخماتو
بابا چه کنم که وابشه ،پلک های پرخونت😭
افتاده توی تشت طلا.. دندونت
میزدن مارو خوب میزدن
به لبت چرا چوب میزدن
چیزی از راه بازار نگو که
حتی فکرش سخته واسم
خیلی اونروز خجالت کشیدم جلو مردم
ازلباسم
اینها که نمیشه سرشون محرم ونامحرم😭
جای دستای رو صورتم همه چیو میگه
من یه ماهه که گوش چپم نمیشنوه
واای😭😭
ترکی....
*سر انداخت پایین رقیه آروم گرفته
حالا جا داره بابا حرف بزنه*
حالا که پیش توام یکم بخند
حلقه کن دستاتو دورگردنم
بابایی دخترم...عزیزم.
نمیخواستم بیدارت کنم ببخش
بابت خداحافظی نکردنم
*تو خیمه خواب بودی گلم
اومدم صورتت بوسیدم ،نخواستم بیدارت کنم به عمه گفتم مراقبت باشه ،اما عزیزم وقتی بوسیدمت میدونی چی دیدم
چقدر شبیه مادرم بودی😭
چقدر بوسیدمت از راه دور
تو روشعله های تو خیمه سوزوند
منو شعله های گوشه تنور
حرکاتت، راه رفتنت ،نگاهت ،مادر منو به تصویر میکشید
هریه خاری که تو پای تو میرفت
بخدا من جگرم تیر میکشید
برای صورت هرسه ساله ای
ضربه های زجر خیلی سنگینه
چرا دست میکشی روی صورتم
دخترم مگه چشات نمیبینه؟
#تایپ_خادمه_اهل بیت
التماس دعای فرج🤲
عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇
↳https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
↳https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#شعر_خوانی
#شب_چهارم_محرم
#حاج_مهدی_رسولی
خواب بیداری محض است اگر رویایش
چشم دل را بکشاند به سوی لیلایش
باز در خواب غریبی تو را دیدم دوش
بود رو در روی تو کفر و همه دنیایش
من در آن معرکه دنبال خودم میگشتم
عاشقت نیست بجز خیمۀ سبزت جایش
حسرت این است که ما دیر رسیدیم حسین
آنقدَر دیر که آتش به حریمت پایش
هر کسی را شب قدریست و عاشوراییست
هر که خود داند و صف بندی عاشورایش
هر که را کرب و بلاییست که باید برسد
به حسین بن علی یا نه به دشمنهایش
واقعه سر شد و هر گوشۀ این دشت کسی
تازه فهمیده چه آورده سر مولایش
غرق توجیه و بهانه شده وجدانهاشان
آنچه البته به دردی نخورد فردایش
هرکه جا مانده به وجدانش بد میگوید
وسط کوفه سلیمان سُرَد میگوید
هم سر دعوت تو با همه دعوا کردم
هم گُمت در دل بیراهۀ دنیا کردم
ترس زنجیر شد و پای مرا بست به خاک
نرسیدم به تو هر قدر تقلا کردم
کاش میشد که بسوزانم و خاکش بکنم
نامهای را که به دست خودم امضا کردم
مُسلِمت زخم مداوا نشده داشت و من
با یزید و عمر سعد مدارا کردم
از چه دیوار بلندی تن مسلم افتاد
بیعتش گردن من بود که هاشا کردم
من سلیمان سرد بودم و عاشورا را
روز و شب از سر سجاده خدایا کردم
سر تو بر سر نی از وسط کوچه گذشت
فقط از پنجرۀ خانه تماشا کردم
کوفه خون از تن پیمان شکنش میجوشد
این شُریح است به توجیه خودش میکوشد
چشم کافیست به برق زر و زیور بخورد
تا به هر چیز بجز دیدن دلبر بخورد
چشم بستم به غریبی تو تا آنجا که
کاروانت وسط دشت به لشکر بخورد
سکه در کیسۀ من باشد و فرقی نکند
که بر آن نام علی یا کس دیگر بخورد
پس تماشاچی تنهایی تو خواهم بود
تا مبادا به من و عافیتم بر بخورد
مرگ تیریست که آخر به هدف خواهد خورد
پس چه بهتر که به من در دل بستر بخورد
من سرم را ز سر راه مگر آوردم
که برای تو به هر نیزه مکرر بخورد
مهم این است زن و بچۀ من حفظ شوند
گیرم اصلاً دو سه تا تیر به اصغر بخورد
ما تو را تشنه روی خاک سپردیم به شمر
که یزید از نی یک جرعۀ بهتر بخورد
حال این کوفه و بر نیزه سر شاه شهید
دست بیعت برسانید به قدمهای یزید
کوفه چون عرصۀ جولان وسط بازان است
حر و هانی و حبیب از نظرش پنهان است
کوفه حق دارد اگر از جنگ فراری باشد
جنگ چون باعث رسوایی نامردان است
مکه نه شام نه امروز حرم کرب و بلاست
کوفه افسوس در این دایره سرگردان است
ترس پای همه را از حرمش میبُرد
این طلسمیست که در بادیۀ شیطان است
برسانید به زاهد که بیاید به نبرد
آنچه میخواست به مسجد وسط میدان است
کربلا دشت جنون است و قدمگاه وصال
هر که مجنون نشود مستحق هجران است
عقل میگفت بمان چشم تو فرمود بیا
من رهایت کنم ای عشق مگر آسان است
عمر سعد به نان جوی ری هم نرسید
نام جون است که تا محشر جاویدان است
کل تاریخ پس و پیش عقب عاشوراست
بعد از آن روز شب و روز شب عاشوراست
عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇
↳https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
↳https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah