eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
206 دنبال‌کننده
52 عکس
19 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @delsokhteh313
مشاهده در ایتا
دانلود
مثل کبوتران که به پر داشتن خوشند پروانه‌ها به شمع سحر داشتن خوشند ما زیر پای او جگری پهن کرده‌ایم امثال ما فقط به جگر داشتن خوشند آنانکه هیچ در خور نامش نداشتند نذر قدوم یار، به سر داشتن خوشند این کیسه‌های خالی ما سالهاست با نان از تنور فاطمه برداشتن خوشند از معجزات مزد کنیزیِ فاطمه‌ست این نخل‌ها اگر به ثمرداشتن خوشند تنها اگر پسر شود آواره‌ی حسین این مادران به فیض پسر داشتن خوشند این خانواده که همه خورشید پرورند حالا تمامشان به قمر داشتن خوشند با جُرعه مستها همگی یک‌دل‌اند و بس مدیون چشمهای ابوفاضل‌اند و بس گاهی بهار با چمنش جلوه میکند پیغمبرانه در قرنش جلوه میکند یوسف هوار می‌کشد و جامه می‌درد وقتیکه بوی پیرهنش جلوه میکند لبهای خویش را که کمی آب میزند مثل عقیق بر دهنش جلوه میکند بر بام کعبه میرود و خطبه میکند وقتی رگ ابوالحسنش جلوه میکند در سجده‌های نافله‌های شبانه‌اش ارثیه‌های پنج تنش جلوه میکند با هیبت و جلالت امّ‌البنینی‌اش عباس دست بت‌شکنش جلوه میکند گاهی میان هیئت ما دم که میدهند در دستهای سینه‌زنش جلوه میکند آمد امامزاده‌‌ی مأنوس اهل بیت محرم‌ترین محافظ ناموس اهل بیت آماده‌ام دوباره مسلمان کند مرا با یک نظر ابوذر و سلمان کند مرا از جلوه‌های ذاتی چشمش بعید نیست یعقوب و خضر و یوسف کنعان کند مرا آنجا که پای مرکب او میکند گذر عشق است اگر که ریگ بیابان کند مرا وقت ورود دسته به هیئت خدا کند تیغ علم بیایدو قربان کند مرا آنانکه از سرای تو پا پس کشیده‌اند واللهِ ارمنیِ علم‌کش ندیده‌اند عباس آمده که برادر شود، همین پایش رکاب حضرت خواهر شود همین نزد حسین آمده با سربزیری‌اش امضای سربلندی مادر شود همین دستی که داد، واسطه دستگیری است دستش بناست شافع محشر شود همین آمد به یمن منصب باب‌الحوائجی مشکل‌گشای این همه نوکر شود همین پیش بنات فاطمه قد راست کرده است تا سایبان چند کبوتر شود همین با آن جلالت و عظمت آمده فقط امّید مادر علی اصغر شود همین انصاف نیست خشکی لبهای تشنه‌اش با بند خیس مشک کمی تر شود همین او آمده دل همه را ترجمه کند سقا و آب و علقمه را ترجمه کند @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
شکفته شد گل روی مَلَک به عرش برین رسید ماهِ شب چارده به مُلک زمین شروع می‌کنم آغاز شعر را به رجز خلاف رسم تغزل، نه مثل آن و نه این هنوز هم که هنوز است این خبر داغ است تمام گوش شو و پای این خبر بنشین در انتظار علی بود خصم و در میدان نقاب بر رخ عباس زد شهِ صفّین به گاه رزمِ ابالفضل، خصم لکنت داشت تُ تُ تو کیستی ای ضّ ضّ ضربه‌ات سنگین به یک اشارۀ تیغش از آن سر میدان گریزد اسب، بدون سواره و بی زین شکست پشت عدو را، جز این توقع نیست که شیر داده به این شرزه شیر، ام ابنین رجز نخوانده به عجز آمدند و در ناله چنین بجنگد ابالفضلِ سیزده ساله! به جنگ، اذن که از بوتراب می‌گیرد نخست مردم چشمش شتاب می‌گیرد به ذمۀ همه بی‌شک نماز آیات است اگر نقاب زند، ماهتاب می‌گیرد فدای همت ماهی که عکس دستش را فرات در همۀ عمر، قاب می‌گیرد فدای غیرت شاهی که قبل و بعد سفر برای زینب کبری رکاب می‌گیرد مدیح ساقی لب تشنه، مست باید گفت ز خطبه خوانی او سال شصت باید گفت به بام کعبه زمانی که او قدم برداشت هرآنکه بود، ابالفضل را علی پنداشت علی به دوش نبی رفت، کاش می‌گفتند که ماه قوم قدم روی شانۀ که گذاشت؟! از آن کمال و شکوه و وقار و سنگینی‌ دوباره کعبه گمان می‌کنم ترک برداشت به ذوالفقار نبودش نیاز آن بالا دو چشم داشت که گاهِ سخن به کار گماشت نه کربلا که علمدار ما نخستین بار به بام کعبه به یک یاعلی علم افراشت نگاه نافذ ساقی به باء بسم الله به قلب سنگی حجاج، بذر واهمه کاشت نه مست جام که عمری‌ست مست عباسم قسم به کعبه، مسلمان دست عباسم   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━