#محکومیت_اهانت_به_امام_رضا_ع
#عشق_مقدس
تا دیده گشودم به خراسان نظر افتاد
بر چشم دلم پرتو نور سحر افتاد
در قاب خیالم همه عکس قمر افتاد
با لطف خدا برگ امیدی اگر افتاد
از عرش بَرین روی زمین این خبر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
آنان که تو را جنت هشتم بشناسند
لب های تو را غرق تبسم بشناسند
آئينه ی نورانی مردم بشناسند
کشتی رهایی ز تلاطم بشناسند
با یاد تو از دیده ی مردم گهر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
تو خسرو دین آینه در آینه نوری
هشتم ولی پاک خداوند صبوری
سرسبزترین آینه در فصل حضوری
خورشیدی و از عرش تو در حال عبوری
نور تو درخشید و دلم شعله ور افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
ظلمت زدگان نور تو را هیچ نفهمند
چون بی خبران آب بقا هیچ نفهمند
از تابش انوار ولا هیچ نفهمند
وز رویش الطاف خدا هیچ نفهمند
بر پیکرشان زآتش محنت شرر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
هر قدر شیاطین ز کمر تیغ کشیدند
جز ظلمت خود پیش تو مهتاب ندیدند
بندی شده و بر تن خود تار تنیدند
این سنگ پران ها همه از نسل یزیدند
در معرکه از دست لعینان سپر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
سلطانی و بر تخت جهان تکیه زدی تو
طوبایی و بر باغ جنان تکیه زدی تو
موسایی و بر طور زمان تکیه زدی تو
در طوس به صد تاب و توان تکیه زدی تو
نام تو ظفرمند و به نامت ظفر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
ای مُلک خراسان ز تو سرسبزترین ها
دارد همه جا خاتم دین از تو نگین ها
خاک قدمت روشنی ماه جبین ها
خدام حریم تو همه عرش نشین ها
از عرش نگاه تو به دلها ثمر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
ای گنبد تو گوهر شهوار مکرر
ای صحن و سرایت همه گلزار مکرر
ایوان طلایت شده انوار مکرر
نام تو علی ، حیدر کرار مکرر
از نور تو خورشید به چشمان تر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
در پیش تو ای آینه آهو زده زانو
کشتی جهان باز به پهلو زده زانو
هر آدم شایسته و نیکو زده زانو
از بهر فراگیری الگو زده زانو
یعنی همه جا حکم قضا و قَدَر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
ای بر همگان نور تو الطاف خدایی
کردند اگر اهل جفا یاوه سرایی
ماییم همه بهر تو ای ماه فدایی
حال آمده این دل به حریمت به گدایی
بر دفتر «یاسر» ز قلم سیم و زر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
#محمود_تاری_ «یاسر»
#رحلت_آیة_الله_ناصری_تسلیت_باد
آیت حق ناصری مرد خدا
دل برید و شد ازین دنیا جدا
عالمی خود ساخته ، دل سوخته
بزم جان را مشعل افروخته
ناصری نصرمن اله گفت و رفت
در ردای عشق و ایمان خفت و رفت
عالم عامل به احکام مُبین
مُهر عشق یار بودش بر جبین
غرق در اخلاص بود آن مرد حق
دم زد از اسلام تا بودش رمق
عطر قرآن داشت دائم محفلش
بی ریایی موج می زد در دلش
ناصر دین خدا بود آن عزیز
بود با شیطان نفسَش در ستیز
مرد تقوا ، آیت حق ناصری
در مقام صبر بودش ذاکری
بود آن رهپوی کوی حیدری
یار دیرین امام و رهبری
آبرویی داشت از اشک دو چشم
مهربان بود و نبودش هیچ خشم
او که بر دل جلوه ی دریا کشید
انتظار مهدی زهرا کشید
کرده بود آئينه را تنپوش خود
بار هجران داشت روی دوش خود
رحلت آن عالم اهل ولاست
حوزه ی علمیه را وقت عزاست
از دیار دیده ها فانوس رفت
شمع بزم حوزه ها افسوس رفت
حال ای دل ناله ها کن در غمش
اشک جاری کن کنون در ماتمش
در عزای او ز لعل لاله گون
می رسد انا الیه راجعون
آن چراغ بینش اهل ولا
چشم گریان داشت بهر کربلا
سینه ای بودش همه در شور و شین
چشم گریان داشت از داغ حسین
بود آن مرد خدا در اشک و آه
گریه ها می کرد بهر قتلگاه
#محمود_تاری_«یاسر»
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
شعرای آئینی سازمان بسیج مداحان کرمانشاه
#زمزمه #لیلة_الرغائب #کربلایی_محمد_جهان_تیغ
#تقدیم_به_شب_زنده_داران_لَیْلَةُ_الرَّغائِب_آئینه_داران_دل
...........
ای شام بی قراران ای لَیْلَةُ الرَّغائب
امّید غمگساران ای لَیْلَةُ الرَّغائب
لطف و عنایتی کن ، جود و کرامتی کن
بر ما گناهکاران ای لَیْلَةُ الرَّغائب
ای ابرِ پُر ز غفران بر ما سیاه رویان
الطاف خود به باران ای لَیْلَةُ الرَّغائب
ای روشنای هستی از ما بگیر دستی
ای آبروی یاران ای لَیْلَةُ الرَّغائب
ما خار این دیاریم همواره در غباریم
ای برتر از بهاران ای لَیْلِةُ الرَّغائب
آئینه ی ازل تو ، شیرین تر از عسل تو
در کامِ ناگواران ای لَیْلَةُ الرَّغائب
دل بسته ی تو هستم بر دامن تو دستم
ای روح روزگاران ای لَیْلَةُ الرَّغائب
ای آفتاب گردون ، نور از تو دارد اکنون
شام امیدواران ای لَیْلَةُ الرَّغائب
"یاسر" که روسیاه است دائم به سوز و آه است
باشد ز شرمساران ای لَیْلَةُ الرّغائب
#محمود_تاری_"یاسر"
#لیله_الرغائب
#سبک_دوباره_مرغ_روحم
┏━━ °•🖌•°━━┓
https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
┗━━ °•🖌•°━━┛
┏━━ °•🖌•°━━┓
https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
┗━━ °•🖌•°━━┛