eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
206 دنبال‌کننده
52 عکس
19 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @delsokhteh313
مشاهده در ایتا
دانلود
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
#واحد_سنگین #وفات_حضرت_ام_البنین_س #حاج_سید_رضا_نریمانی
من که از نسل دلیر عربم اُمّ العبّاسم و اُمّ الادبم مادر چهار یَلِ رعنایم من کنیز حرم زهرایم آسمان، خاک‌نشین حرمم عرش در تحت لوای کَرَمم معرفت مسئله آموز من است عاشقی سائل هر روز من است دل من محو تولّای ولیست سِمتم خادمی بیتِ علیست من سفارش شده‌ی زهرایم آبرو یافته از مولایم وَه ازآن روز که قابل گشتم با در بیت مقابل گشتم آمد آن لحظه چه خوش اقبالم دختر شاه به استقبالم قبله‌ی نور به کاشانه‌ی من حَرَمَ الله کجا خانه‌ی من دست بانوی حرم بوسیدم خاک پایش به بَصَر مالیدم گفتم این بیت حریمِ لاهوت من کنیزم به دیارِ ملکوت آمدم خادمِ این در باشم خادمِ دختر حیدر باشم لیک آن روز زغم رنجیدم وای دل، صحنه‌ی سختی دیدم هر دو ریحانه‌ی حق تب دارند بین خانه حَسَنین بیمارند گفت زینب به دو چشمانی‌تر نذر روزه بنما ای مادر عرق از صورتشان تا شد جمع سوختم در غمشان هم‌چون شمع آن‌قدر خرج ولایت گشتم مورد لطف و عنایت گشتم تا خدا مزد ولایم را داد که به من گل‌پسری زیبا داد صاحب جَنَّتُ الِاحساس شدم مادر حضرت عباس شدم در وفا یار بِلا فصل شدم مادر فضل و اباالفضل شدم شوری افتاد ز عشقش به دلم دید از فاطمه بودن خجلم حق نمود این شرفم نقش جَبین حضرت فاطمه شد اُمُّ بنین گفتم عباس گل ریحانی به امیرت تو بلا گردانی نه برادر و نه من مادرشان من کنیز و تو غلامِ دَرِشان روزی آید که به همراه حسین از مدینه بروی نورِ دو عِین چون حسینم تو خدایی گردی عاقبت کرب و بلایی گردی یک وصیت کنم این لحظه تو را جانِ تو جانِ عزیز زهرا رفتی و هَمره تو شادی رفت از مدینه دگر آزادی رفت وای زان روز که غم‌ها برگشت کاروان گل زهرا برگشت جانِ هر دل‌شده بر لب آمد بی‌حسین حضرت زینب آمد گفت با من همه اَسرارِ مگو ماجرا های تو و آنبغض گلو گفت لب‌تشنه سوی آب شدی از خجالت به خدا آب شدی گفت با قدّ کمان جان دادی من شنیدم نگران جان دادی تا که مَشک و عَلمت را دیدم دست پاک تو ز دور بوسیدم باورم نیست سر زینِ وسجود فرق عباس من و ضرب عمود یاد تو روضه به پا می‌سازم تا ابد بر پسرم می‌نازم نزد زهرا تو وَجیهُ اللّهی فانیِ حضرت ثار اللّهی ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
#مناجات #وفات_حضرت_ام_البنین_س #حاج_سید_رضا_نریمانی
گرچه همه رد می‌کنند از خود گدا را آقا محبت کن صدا کن اسم ما را من نوکر خوبی برای تو نبودم خیلی اذیت کرده‌ام آقا شما را کج می‌روم وقتی هوایم را نداری کج می‌گذارم روی هم سنگِ بنا را بنشان هم اکنون مادرم را در عزایم آزار دادم من تو را، صاحب‌عزا را پشت دَرَم، درمانده‌ام، در را نبندی از خود مَرانی این گدای خرده‌پا را بی‌آبرویی آمده، ای آبرودار بی‌وقت آمد، آمده وقتِ مدارا اول گرفتی دست‌های خالیم را آخر پذیرفتی مَنِ یک لاقبا را چشمی که گریه می‌کند دارو ندارد درمان نکن این عاشق درد آشنا را یک‌بار شد چشم‌انتظارت را نبخشی وقتی به لب دارد نوای کربلا را مَحضِ گُلِ روی ابوفاضل عوض کن حال و هوای نوکرِ سر به هوا را زهرا کنار علقمه، پهلو گرفته چون دیده بر روی زمین دستِ جدا را زهرا کنار علقمه بازو گرفته چون دیده بر روی زمین دست جدا را ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
گر ای دوست مرا در حرمت محرم کن رفتم از دست نگاهی به دل ماهم کن یا بیا جانب قبله بکشان پای مرا یا بر احوال دلم فکر کمی مرهم کن با نگاهی بده خاکستر عمرم بر باد این جگر سوخته ، رسوای همه عالم کن من زمین گیر شدم باز قدم پیش گذار التفاتی کن و این فاصله ها را کم کن گریه از اول خلقت شده ارثیه ی ما فکر چشمان پر از اشک بنی آدم کن دیگر این نوکر تو گریه کن سابق نیست پای بر دیده نه و چشم مرا زمزم کن می رسد بوی تو اما خبری نیست زتو یوسفا چاره این شام پر از ماتم کن کاش می شد که شبی خواب ترا می دیدم دوستم داری اگر ، قلب مرا محکم کن دست و پا می زنم از دور نگاهی بکنی گوشه چشمی به من و ناله پر دردم کن نازداری تو و ، ناز تو کشیدن سخت است رحمی آخر به من و کوچکی قلبم کن به علمدار قسم پای رکابت هستم شانه ی گرم مرا تکیه گه پرچم کن همچنان ام بنین سوز و نوا دارم من هوس یک سحر کرببلا دارم من گرچه همه رد می‌کنند از خود گدا را آقا محبت کن صدا کن اسم ما را من نوکر خوبی برای تو نبودم خیلی اذیت کرده‌ام آقا شما را کج می‌روم وقتی هوایم را نداری کج می‌گذارم روی هم سنگِ بنا را بنشان هم اکنون مادرم را در عزایم آزار دادم من تو را، صاحب‌عزا را پشت دَرَم، درمانده‌ام، در را نبندی از خود مَرانی این گدای خرده‌پا را بی‌آبرویی آمده، ای آبرودار بی‌وقت آمد، آمده وقتِ مدارا اول گرفتی دست‌های خالیم را آخر پذیرفتی مَنِ یک لاقبا را چشمی که گریه می‌کند دارو ندارد درمان نکن این عاشق درد آشنا را یک‌بار شد چشم‌انتظارت را نبخشی وقتی به لب دارد نوای کربلا را مَحضِ گُلِ روی ابوفاضل عوض کن حال و هوای نوکرِ سر به هوا را زهرا کنار علقمه، پهلو گرفته چون دیده بر روی زمین دستِ جدا را زهرا کنار علقمه بازو گرفته چون دیده بر روی زمین دست جدا را ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
🔸بر چهره ی زیبای محمد صلوات 🔸بر گنبد خضرای محمد صلوات 🔸سرتابه قدم آینه او زهراست 🔸تقدیه به زهرای محمد صلوات بسم الله ارحمن الرحیم یا رحمن ویا رحیم اجرو مزد شما عزداران بافاطمه زهرا سلام الله انشالا درهر گوشه ای ازاین مجلس نشسته ای حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشالا ایام فاطمیه وعزاداری مادر پهلوشکسته اول مجلس... همه با هم... اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً یاصاحب الزمان [[ اللهم صل على فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمك.]] ▪️دلم به یاد مدینه بهانه می گیرد ▪️سراغ گلی را شبانه می گیرد ▪️چه حکمت است چون نام فاطمه آید ▪️دلم برای گریه بهانه می گیرد بی بی وصیت کرد: (یا علی غسلنی ولا تکشف انی..) منو از زیر پیراهن غسل بده، من رو شبانه دفن کن. امیرالمومنین فرمود: مشغول غسل دادن شدم به دستورات زهرا عمل کردم، یه وقت دیدن علی دست از غسل کشید آی مادر.. امیرالمومنین بدن زهرا رو غسل داد، کفن کرد، وقتی خواست بنده های کفن ببنده، زینبین روصدا کرد، حسنین روصدا کرد بیاید از مادر توشه برگیریدآخه دیگه دیدارها میمونه برا قیامت ، روایته بچها خودشون رورو بدن بدن بی جان  مادر انداختن،(وامصیبتاخیلی سخته داغ مادر ،مادر دارین قدر مادر بدونید ) دارن ناله میزنن، واحسرتا، وا حزنا، مادر مادر، مادر سلام ما رو به رسول خدا برسون، امیرالمومنین فرموددیدم  صدای ناله ی زهرا بلند شد، بنده های کفن زهرا بازشد یه دست حسنین دربغل یه طرفم زینبین دارن ناله میزنن یه وقت صدای منادی بلند  شد  علی بچه ها رو از روی مادر بردار  ملائکه ی آسمان به گریه شدن، ای بمیرم اینجا فاطمه زهرا حسنین تسلی داد، با امام حسن و حسین خداحافظی کرد،امام علی بچه ها را از روی سینه مادر بلند کرد یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر از این مجلس ومحفل فیض ببرند امشب بریم درخونه خانم ام البنین آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا.. تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی. امشب دامن مادر ابالفضل رو بگیر.. دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه.. درسته بی دست کربلاست. اما دست عالمی رو گرفته.. آقا خودش ناامید شد اماکسی را نا امید از در خونش رد نمی کنه مادرش ام البنین هم همینطوره.. اینا از خانواده کرمند.. از خانواده لطف و احسانند.. هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند.. فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت.. یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد.. کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد.. من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم.. ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم.. (گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟) مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان.. کنیز برگشت منزل مادر ابالفضل بی‌بی پرسید کی بود پشت در؟ صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی یک سالشو از آقام عباس میگرفت.. خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن.😭. یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم.. نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده..عباسم ناراحت میشه بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر.. یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.😭 (چرا ناراحتی بگیرو برو) صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم من عاشق عباسم.(من برای پول نیامدم اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم.. یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد. یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد..چی شده (چرا گریه میکنید؟(امان امان) خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی.. کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند..😭 آخ عمود آهن به فرقش زدند.. تیر به چشم نازنین پسرم زدند.. آخ تو کربلا شهیدش کردند.😭 داغشو به دل حسین گذاشتند.. حسین آرام جانم ..حسین روح روانم لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
@Heydar_Khamseکانال....mp3
5.07M
بی بی گرچه گفتی، کنیز زهرایی مادری کرده ایی برای حسین گفتی، گفتی ام البنین صدات کند بخدا هی روضه میاد تو سرم؛ یه روز دوتایی با امیرالمومنین نشسته بودن، خانم ام البنین، گفت علی ازت یه چیزی بخوام،بگو خانمم، گفت میشه دیگه منو فاطمه صدا نکنی، گفت برا چی؟ اسم به این زیبایی، من فاطمه میگم غما عالم از دلم میره بغض کرد ام البنین، گفت من جانم برا فاطمست، اما تا به من میگی فاطمه بچه های زهرا منو یجور نگاه میکنن، علی، دیگه به من فاطمه نگو بچه ها دلشون مادرشونو میخاد؛ ای جانم به تو خانم با این همه ادب گفتی، گفتی ام البنین، صدات کنم گفتی، ام البنین فدای حسین پسرت را معرفی کردی اوست، نیروی دستهای حسین بی بی هر چه را که، به دست آوردی همه را ریختی به پای حسین بی بی جان نخل امید تو به خاک افتاد خبرش را بشیر خواهد داد... ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
واحد؛ لحظه‌های آخر.mp3
5.14M
🔹لحظه‌های آخر🔹 چشممو، آروم آروم می‌بندم منتظر، موندم به راه بی‌بی تا شاید، دست منم بگیره زهرا دلخوشیم، این لحظه‌های آخر اینه که، برای روز محشر عزتم، می‌شه دو دست پاک سقا قشنگ‌ترین سال‌های عمرم مادری واسه حسنین بود مادری واسه زینبین بود آروم نمی‌گیره دلم ای خدا پر می‌زنه دوباره تا کربلا واویلا «وای ام البنین وای» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سر اومد، غم‌های بی‌حسابم اما باز، شرمنده از ربابم اصغرش، نشد که سیراب بشه آخر مادرم، دلم طاقت نداره بعد من، سکینه بی‌قراره گریه‌هاش، هم برا عباسه هم اصغر ام البنینِ بی‌بنینم دلم می‌خواد بازم دوباره روی اباالفضلو ببینم چشم تر و اشکای نم‌نم دارم یه کربلا توی دلم غم دارم واویلا «وای ام البنین وای» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای حسین، بیا همه وجودم روز و شب، روضه‌خون تو بودم رفتنم، به تو رسیدنه، عزیزم ممنونم، صدام می‌کردی مادر باز ببین، این نفسای آخر آب دیدم، به یاد اصغر اشک می‌ریزم خودم کنیز زهرا بودم تموم بچه‌هام غلامش وظیفه‌شونه احترامش حلال کنید گریۀ روز و شبو برام بیارید چادر زینبو واویلا «وای ام البنین وای» شاعر و نغمه‌پرداز: ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
🔹ام الادب🔹 ببین باید چه دریایی از ایمان و یقین باشی، که همراه امیری، چون امیرالمؤمنین باشی ببین باید چقدر احساس باشد در دل شیرت، که در بین زنان، تنها تو عباس‌آفرین باشی شجاعت را، شرافت را، بلاغت را، ولایت را خدا، یک‌جا به تو بخشید، تا اُمّ البنین باشی همه عالم، پسر دارند، تو قرص قمر داری مگر بی‌نور می‌شد، مادر زیباترین باشی؟ مگر بی‌نور می‌شد، در دل خورشید بنشینی؟ تمام عمر با عباس و زینب همنشین باشی گرفتی دستِ ماهی را که از ما دست می‌گیرد رسیدی، باغبانِ غیرةٌ للعالمین باشی رسیدند و فقط پرسیدی از زینب: حسینم کو؟ تویی اُمّ الادب؛ آری! تو باید اینچنین باشی پسرهای تو را کشتند، اما اِرباً اِرباً، نه! نبودی شاهد تکرار اکبر، بر زمین باشی هوای پر کشیدن سوی حق داری و حق داری پس از کرببلا سخت است که اُمّ البنین باشی ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
🔹روضه‌خوان حسین🔹 فدای حُسن دل‌انگیز باغبان شده بود بهار، با همه سرسبزی‌اش خزان شده بود چهار دسته گُلش را به پنج تن بخشید مقیمِ خاکِ درش، هفت آسمان شده بود چه سربلند و سرافراز امتحان پس داد برای عرض ادب، سخت امتحان شده بود به عشق «شیر خدا» از یل دلاور خود گذشت اگر چه در این راه نیمه‌جان شده بود چه امتحان بزرگی! که در رثای حسین -و نه به خاطر فرزند- روضه‌خوان شده بود اگر چه پیر شد از داغِ بی‌امان، اما به پشتوانهٔ زینب دلش جوان شده بود فدای «اُمّ اَبیها» شدن علامت داشت به این سبب قد «اُمّ البنین» کمان شده بود ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
واحد، غربت بقیع.mp3
1.94M
🔹غربت بقیع🔹 دلمو سوزونده غربت بقیع چه کنم آخه با حسرت بقیع؟ چی می‌شه بیام یه روز مدینه و سر بذارم روی تربت بقیع کنار پنجره‌هاش تو دلم غوغا می‌شه، چشم من دریا می‌شه می‌بینم اینجا یه روز، حرمی برپا می‌شه همه‌جا پر می‌شه از شمیم یاس حرمش یه روزی سینه می‌زنم اینجا به زیر علمش ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هر که سر به روی این خاک می‌ذاره از نگاش به جای اشک خون می‌باره خدا می‌دونه که این خاکِ غریب از چه درد دل‌هایی خبر داره خون شده دلش سه ماه با صدای فاطمه، ناله‌های فاطمه شنید عجل وفاتی، تُو دعای فاطمه بیست و پنج سال تموم دیده غروب حیدرو دیده حسن داد می‌زنه داغ فراق مادرو ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هنوزم ناله‌ها داره این زمین نالۀ جانسوز و آه آتشین گاهی گریونه با اشک فاطمه گاهی با ناله‌های ام البنین روضه‌خونه فاطمه با دلی پر از محن، برا غربت حسن می‌گه خیلی غریبن، پاره‌های قلب من شب جمعه می‌خونه با اشک و آه بی‌حساب غریب اونه که جون بده تشنه کنار نهر آب ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فاطمه می‌خونه با شور و نوا از وفای ساقی کرب‌وبلا اما تُوی چشمای ام البنین هنوزم موج می‌زنه اشک عزا می‌گه من شرمنده‌ام هنوزم از بچه‌هات، الهی بشم فدات اونا تشنه بودن و موج می‌زد آب فرات کنار علقمه تنها آب نریخت روی زمین خدا خبر داره که ریخت آبروی ام البنین شاعر: نغمه‌پرداز:
روضه پایانی 1397.12.03.mp3
12.97M
▪️نظر لطف کریمان به گدا بیشتر است ▪️پس گدا دور و بر بیت شما بیشتر است ▪️چون به این لقمه ی نان لطف خدا بیشتر است ▪️سر این سفره یقین روزی ما بیشتر است ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━