eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
208 دنبال‌کننده
52 عکس
18 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @BasijNewsir313
مشاهده در ایتا
دانلود
دشمن دین در فکر ایرانی ضعیف و تکه تکه ست بیداری و همبستگی راه نجات و دفع فتنه ست صهیون دون در فکر ایجاد نظم نوین است هوشیاری و ایستادگی رمز نجات مسلمین است راه سعادت پیروی از رهبر و فرمان او شد راه شقاوت دست در دست شیاطین لعین است نزدیک قله گشته ایم و خوب دانیم رمز خلاصی پیروی از اسلام مبین است راز صعود قله ها بسته به این است خسته نشینم ونا امیدتوصیه ی ولی مسلمین است مقاومت کردیم تا دنیا بداند مداومت پایان کار دشمنان است ای هم وطن ، ایران قوی و سر فراز است تبیین خون شهدا تضمین راه است خواهی نگردد پایمال خون شهیدان همراهی ولی مان راه نجات است ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🖊شاعر و ذاکره اهل بیت علیهم‌السلام عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh
بسم الله الرحمن الرحیم آن‌روز که در حسرت انکار خودش بود تاریخ در آیینه‌ی تکرار خودش بود شک بود که در جلد یقین آمده بود و شیطان به طرفداری دین آمده بوده و می‌خواست که یک‌باره گل‌آلود شود آب تا صورتی از آتش نمرود، شود آب چون از طرف معجزه احساس‌خطر کرد پیراهن خود را به تن چند‌نفر کرد آن عده‌ی لالی که به حرف آمده بودند در چله‌ی گرما پیِ برف آمده بودند تصمیم گرفتند که از دامن فتنه خود را برسانند سر گردن فتنه آن فتنه عبا بود که یک‌مرتبه کت شد سنگ محکی بود، که صیقل شد و بت شد بر آن بت سنگی به سجود آمده بودند آن عده که با قصد صعود آمده بودند آن عده که ننگ سر پیشانی دین‌اند شیخ‌اند که در میکده سجاده نشین‌اند هرآینه دندان طمع تیز نمودند آن‌روز به امید شکار آمده بودند غافل شده بودند که ما مرد نبردیم در معرکه هرگز به کسی پشت نکردیم در سینه‌ی ما از شرر زخم چه‌بیم است؟ جایی که خداوند غفور است و رحیم است هرکس که نگاهش به غنیمت شده مشغول در فکر خدا نیست، به‌فکر زر و سیم است از تیغ نترسیدم و از وسوسه آری چون سخت‌ترین حربه‌ی شیطان رجیم است سالم نتوان رد شد از این عرصه‌ی خون‌خوار عمّار شو ای دوست! که این فتنه عظیم است تا روز ابد باطل و حق در جریان‌اند دنیا همه در معرکه‌ی زید و سلیم است ما نسل غدیریم که سربند به دستیم این لطف خدا بوده که از پا ننشستیم طوفان شده و موسم جانبازی ما شد جانبازی ما مهر سرافرازی ما شد امروز که خون است شکوه وطن من تبدیل به جوهر شده خونم به تن من در بی‌خبری‌هاست تمامی خبرها از ناگذری می‌گذرد راه گذرها در مسلک ما نامه‌رسان فرق ندارد جبریل‌امین‌ها شده یا شانه‌به‌سرها در معرکه‌ی عشق سر اصل‌و‌نسب نیست توفیر ندارند پدرها و پسرها مردانه نشستند خدا را به تماشا مات‌اند به آیینه اگر اهل‌نظرها حفظ سروجان مایه‌ی ننگ است در این راه افتاده به خاک است اگر تیغ‌و‌سپرها در مرتبه‌ی وصل فقط حرف یقین است جایی نرسیده‌ست به اما و‌ اگرها ما مردم میدان جهادیم، بدانید با دشمن خود دست ندادیم بدانید یک‌پارچه این عرصه تجلّی حضور است چشمی‌که ندید این‌همه را، «واقعه‌کور» است ما تیغ زبان یکسره در کام نگیریم «ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست» عشق علی و فاطمه تیغ دودم ماست هیهات! بترسید که ما نعره‌ی شیریم در وقت خطر گوش به فرمان امیریم چون نام علی بر سر هر بام بلند است تا روز ابد پرچم اسلام بلند است با مرکب جهلی که در این قائله هی شد این مرحله‌ها بی‌خود و بی‌فایده طی شد هرکس که عقب ماند و جلو رفت، همین‌کار در آخر خط باعث گمراهی وی شد پیروز بدانید فقط فرقه‌ی خود را روزی عمر سعد اگر حاکم ری شد آن ایده که پیراهن عثمان شما بود در حال فرار از وسط معرکه قی شد عبرت که زیاد است چرا یاد نگیریم؟ از ناقه‌ی صالح که حماقت شد و پی شد می‌خواست خدا راه مشخص شده باشد آن‌روز که خورشید عیان بر سر نی شد تاریخ ورق‌خورد و نوشتند به تقویم برگی دگر از عزت ایران «نُه دی» شد ایرانی از آغاز مرامش علوی بود مظلوم اگر بود، که مظلوم قوی بود جسم و سر و روح و جگر و جان و تن؛ ایران ایران من، ایران من، ایران من، ایران ✍مجتبی خرسندی عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh
ندارد عشق در مدح کسی جز یار مفهومی فدایت ای‌که بر هفت آسمان عشق منظومی تویی کوه کرم چون حضرت شیر خدا آری، چرا که با شما دیگر، نماند عبد محرومی.. اگر زهراست خورشید جهان، تو ماه او هستی که اینگونه میان ظلمت شب‌ها تو معلومی تویی معصومه پرورده، تویی معصومه از این رو.. که هم دختر وَ هم خواهر وَ هم عمه به معصومی نباشد مدح تو کار کسی غیر از خدای تو که مداح تو اللّه و.. تو مدح حیّ قیومی تو اسرار خدایی چون اَب و اُم و اَخی‌هایت که در دنیای فانی فاش گویم، سرّ مکتومی فدای نام زیبایت، به قربان صفاتِ تو... تویی ام الحیا، ام الوقار و ام کلثومی به طفلی در میان کوچه ها غم‌ دیده چشمانت که از طفلی به رنج و غصه‌ی سیلی تو محکومی پس از روز دوشنبه، روز عاشورا میان آمد سری بر نیزه ها بود و.. تویی کز ناله مغمومی بمیرد «ملتمس» وقتی، نوشته مقتل این غم را که بی عباس در کوفه، تو مظلومی تو مظلومی عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh
السلام علیک یا ام کلثوم یا بنت امیرالمومنین یا بنت فاطمه الزهرا ای آینه دار پنج معصوم در بحر عفاف دُر مکتوم پروردهٔ دامن  ولایت مظلومهٔ خاندان مظلوم تو زینب دومی علی را نامند تو را به ام کلثوم آئینهٔ آفتاب و ماهی یا سیدتی به  ما نگاهی تو محنت بی شماره دیدی غم، بیشتر از ستاره دیدی مه پاره ی دشت کربلا را در خاک، هزار پاره دیدی هم بردل پاره پاره اززهر هم پیکر  پاره پاره  دیدی پامال تن عزیز  خود را ازمرکب ده سواره دیدیم بردست حسین غرق درخون قنداقه ی شیرخواره دیدی آئینهٔ آفتاب و ماهی یا سیدتی به ما نگاهی ◼️امشب برا خانم ام کلثوم بلند بلند گریه کنید بخدا گریه هاش کم از زینب نبود قربون دلت برم خانم جان قربون غربتت بشم بی‌بی جان این خانم هم مثل بی‌بی زینب خیلی چیزهارو دیده خیلی مصیبت هارو دیده میخ در و آتش کشیدن در رو دیده اگه اونجا بی‌بی زینب دید مادر بین درو دیوار بوده این خانم هم دیده دیده مادر به بستر افتاده غسل شبانه مادر دیده بمیرم برا دردای دلت خانم جان (دیگه چی دیده) سحری که امیرالمومنین ضربت به فرق مبارکشون اصابت کرد شب منزل خانم ام کلثوم بودند (دیگه چی؟) اگه زینب پاره های جگر برادر دیده،  خانم ام کلثوم هم دیده آی کربلائیا تو کربلا کنار زینب بوده حتما همه صحنه ها رو باه خانم زینب دیده اسارت دیده خانم ام کلثوم دم دروازه کوفه وقتی اسرا رو وارد کردند نگاه کرد دید مردم دارن نگاه میکنند فریاد زد ای کوفیا چشماتونو ببندید مارو نگاه نکنید ای وای خطبه ایراد کردند یه وقت نگاه کردند دیدند زنهای کوفه دارن ناله میکنند گریه میکنند فرمود وای بر شما مردانتون تو کربلا مردای مارو کشتند حالا شما دارید گریه میکنید بخدا این اسارت و شهادت ذلت نیست اینا مقامات و درجاته برا آخرت ما یه لحظه هم تو کربلا خانم ‌گریه کرده شب عاشورا ابالفضل نگهبان خیمه هاست هی تو خیمه ها میگرده هر کسی نوایی داره رباب بچه شو بغل گرفته،میگه علی فردا ببینم برا بابات چه میکنی (اونطرف نجمه از این طرف دید اصحاب به هم میگن فردا اول من میرم اون یکی میگه نه من اول میرم) بی‌بی زینب پسراشو آماده میکنه یه وقت آقا ابالفضل اومد جلو خیمه ام کلثوم دید داره گریه میکنه زانوای غم بغل گرفته صدا زد خواهر چی شده چرا داری گریه میکنی فرمود عباس جان فردا عاشوراست هرکسی براحسین یه هدیه ای داره زینب بچه هاشو رباب علی اصغرو اما من دستم خالیه فردا شرمندهٔ داداشم حسینم میگن عباس دستاشوانداخت گردن خواهر خواهرم گریه نکن منم غریبم فردا دست منو بگیر ببر محضر حسین بگو داداش اینم نوکر منه،  غلام منه، هدیهٔ منه ازم قبول کن (دیگه کجا گریه کرده خانم) بعد از شهادت سه ساله ابی عبدالله تو خرابه دیدن خانم ام کلثوم هی نشسته رو پا میزنه گریه میکنه بی قراری میکنه زینب صدا زد خواهر این همه راه اومدیم، ندیدم اینجور شیون کنی (چی شده خواهر) (تو باید کمک من بچه هارو آروم کنی باید بقیه رو ما آروم کنیم چرا اینطور میکنی) صدا زد خواهر دست خودم نیست میدونم داغ رقیه برا تو هم سنگینه ولی یه چیزیه منو خیلی میسوزونه (چیه ام کلثوم) صدا زد آخه دیشب رقیه اومد رو پام نشست گفت عمه پاهام درد میکنه عمه گوشم درد میکنه عمه اینقدر زدن بدنم درد میکنه یاد درد دل های نازدانه حسینم می افتم نمیتونم گریه نکنم خدایا به اشک و آه و ناله خانم رقیه(باب الحوائجه) امید هیچ کسی رو ناامید نکن دستتو بلند کن ناله بزن بگو یا حسین عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh
test (2).mp3
19.77M
این شیرزن که اسوه بُوَد مثل مادرش فرزانه است و زینب کبری است، خواهرش در عصمت و عفاف بخوانش چو فاطمه در منطق و کلام ببین مثل حیدرش بیهوده نیست زینب صغری لقب گرفت آتش گرفته خرمن دشمن ز آذرش دشمن به کاخ هم نبُوَد در امان از او با این که هست گوشه‌ی ویرانه، سنگرش این خطبه نیست، صاعقه خوانش که شعله زد بر تار و پود هستیِ خصمِ برادرش «کلثومِ» دل گرفته و یک کاروان اسیر جز خواهرش نمانده کسی یار و یاورش می‌گوید از شقایق و از لاله‌زارها آن صحنه‌ها هنوز بُوَد در برابرش بر بوم سینه‌های پُر از سوز می‌کشد تصویری از شکستن نخل تناورش اشکش مدام می‌چکد از چشم روزگار وقتی که یاد می‌کند او از صنوبرش عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh
مداحی آنلاین - قاسم سلیمانی دلت کربلا بود - محمود کریمی.mp3
2.75M
یادت بخیر با گریه هات ‏ با شونه های لرزونت یادت بخیر با نوحه هات ‏ با اون چشای بارونت با اون دل مهربونت قاسم سلیمانی دلت کربلا بود امضای عشقت از ضریح رضا بود برادر بودی با رهبرم قاسم امیر سربازای حرم قاسم یاد انگشتر تو شده داغ ما یاد انگشتری شه کربلا حسین انگشت و انگشتر ندارد ...‏ آتش بر آشیانه مرغی نمی زنند گیرم که خیمه، خیمه ی آل عبا نبود ما پیرو پیر خمینیم ما ملت امام حسینیم 🎙حاج عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh
Shab4Fatemieh1-1398[04].mp3
7.78M
‍ . نوحه 🎤 حاج قاسم کجایی؟ بی تو ای سلیمانی، دل ماند و پریشانی ماه موسپیدم، سردار شهیدم این فتح مبین از توست، راه اربعین از توست ای شیر حسینی، فرزند خمینی «رفتي از ميان ما،‌ سوي جنت المأوي حاج قاسم کجایی؟ حاج قاسم کجایی؟» جسم إربا إربایت، در آغوش مولایت این دیدار زیبا، بر جانت گوارا دست غرفه خون تو، جسم لاله گون تو دارد روضه هایی، حاج قاسم کجایی؟ «رفتي از ميان ما،‌ سوي جنت المأوي حاج قاسم کجایی؟ حاج قاسم کجایی؟» در دل مانده رویایت، بر لب نام زیبایت اربابم حسین جان، مي¬میرم برایت ای نام و نشان من، جان من جهان من می گیرم سراغت، می گریم ز داغت خونت جوهر هستی، شورت در سر هستی آه ای راز عطشان، جانم را بسوزان در دل مانده رویایت... مصباح الهدایی تو، محبوب خدایی تو روشن از تو راهم، محتاج نگاهم ای عشق نخستینم، معیار دل و دینم جانم را رها کن، نذر کربلا کن در دل مانده رویایت... ای خاکت بهشت من، زیبا سرنوشت من ای حصن حصینم، باقی از تو دینم نامت محییُ الاموات، مِهرت قاضی الحاجات جان عالمی تو، اسم اعظمی تو در دل مانده رویایت...  شاعر: میلاد عرفان پور عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
#روضه_حضرت_ام‌_کلثوم_سلام_الله_علیها #حاج_مهدی_اکبری عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aein
بانو زبانزد است حیایی که داشتی تاریخ ثبت کرده وفایی که داشتی نازل شود به وحی خدا مدح وصف تو با آن مقامِ پیش خدایی که داشتی در آسمان، حیدر و زهرا پریده ای مهد کمال بود هوایی که داشتی با حضرت عقیله شما مو نمی زدی در خُلقو و خو و مهر و صفایی که داشتی دیدند اهل کوفه که حیدر ظهور کرد با خطبه ها و صوت رسایی که داشتی دیدی مصیبتی که دگر کس نمی رسد به ابتدای صبر و رضایی که داشتی *یاد یه ماجرایی افتادم با یه بیت شاید بعضیاتون شنیده باشین..* عباس تا که دید نداری تو هدیه ای سهم تو شد به کوه منایی که داشتی *شب عاشورا عباس داره مثل شیر نگهبانی میده و دور خیمه ها میگرده از هر خیمه یه نوایی میاد،خانم زینب بچه هاشو آماده کرده.. هر کی هر چی داره میخواد برای حسین رو کنه. نجمه خاتون عبدالله و قاسم و نشونده داره باهاشون اتمام حجت می‌کنه. الهی بمیرم براش.. رباب قنداقه رو‌ گرفته علی جان یکی یک دونه مادر... همه دارنند خودشون را آماده می‌کنند یه هدیه به حسین بدن...اومد از خیمه ام کلثوم رد شد صدای ناله اومد ميگفت خدا خیلی کم سعادتم که چيزي ندارم برای حسین هدیه کنم.. تو همین زمزمه ها بود عباس اومد دم خیمه.. گفت: بانوی من اجازه میدی تا چند ساعت محضرت باشم؟ تا خانم صدای عباس را شنید. خانم اشکاشو پاک کرد بیا داداش همیشه مرهمم داداش بیا همه کسو کارم. عباس اومد رو زانو. نشست گفت: بی بی جان گریه کردن شما فقط یه راه داره اونم اینه که یه روز خبر مرگ عباس و برات بیارن.مگه من مردم که دارید گریه میکنید چی شده؟ فرمود: عباس جان! خواهرم زینب دو تا ناز دونش را آورده بچه های داداش حسنم هستنند. ام لیلا علی اکبر رو فرستاده، ام البنین شما و داداشات را فرستاده رباب علی اصغر را داره من کسی را ندارم برای حسینم قربونی کنم.. یه لبخندی رو لب عباسم نشست.. گفت:بانوی من کی از من بهتر فردا میام دم خیمه ات دستمو بگیر ببر پیش آقام حسین بگو آقا یه غلام آوردم برات قربونی کنم. یه غلام آوردم بهت هدیه بدم..* عباس تا که دید نداری تو هدیه ای سهم تو شد به کوه منایی که داشتی قربانی تو نزد خدایت قبول شد یک عمر ماند، رنگ حنایی که داشتی ام البنین به شهر مدینه که روضه داشت گل می نمود شور بکایی که داشتی با زینب و رباب فقط ناله می زدی با خاطرات کرب و بلایی که داشتی تقسیم شد میان اسیران اهل بیت در شهر شام آب و غذایی که داشتی *بعد از دفن رقیه... خانم زینب دید ام کلثوم خیلی بی قراری می‌کنه فرمود:چیه خواهرم گفت: زینب جان دیشب دم غروب این سه ساله از گوشه خرابه رو زانوهاش چهار دست پا آهسته آهسته اومد رو پام نشت دستشو دور گردنم حلقه کرد.آروم دم گوشم گفت عمه میخوام یه حرفی بهت بزنم اما قول بده به عمه زینبم نگی چیه عمه جان ؟ گفت عمه! تو این شهر به این بزرگی زیر این آسمون بچه ایی به گرسنگی من..عمه ضعف کردم نان و خرما را که تو از ما گرفتی عمه.. اشک تو چشمام حلقه زد گفتم: رقیه جان صبر کن عمه همه چی درست میشه..گفت عمه یه چیز دیگه هم میخوام بهت بگم :چی عمه جان ؟گفت عمه حس میکنم بابام داره میاد دنبالم حس میکنم که دیگه شب آخرمه..عمه جان خودم میدونم باعث زحمت همه اتون بودم.. خودم میدونم از ناله های من شماها کتک خوردین * تقسیم شد میان اسیران اهل بیت در شهر شام آب و غذایی که داشتی حتی زنِ یزید لعین گریه اش گرفت با دیدن خرابه و جایی که داشتی عباس بود روی نی و بست چشم خود وقتی که دید تاول پایی که داشتی شکر خدا نبود ببیند برادرت بردند گوشواره طلایی که داشتی شکر خدا نبود حسین تو بشنود در زیر تازیانه نوایی که داشتی «حسین جان حسین جان» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh
مداحی_آنلاین_اي_يار_من_رفتي_دور_از_وطن_رفتی_سیب_سرخی.mp3
5.87M
ای یار من رفتی دور از وطن رفتی شبیه ارباب صد پاره تن رفتی 🔊 🎙 ▪️ ▪️ ای یار من رفتی دور از وطن رفتی شبیه ارباب صد پاره تن رفتی شب زیارتی رسیدی محضر ارباب آخر گرفتی مزده تو از خواهر ارباب تو شعله ها سوختی شبیه مادر ارباب خدانگهدار مالک اشتر ولایت خدانگهدار مبارکت باشه شهادت خدانگهدار ای یار من رفتی دور از وطن رفتی شبیه ارباب ستاره تن رفتی اهل نظر بودی مرد خطر بودی لحظه پروات بی بال و پر بودی شکر خدا شد انگشترت نرفت به غارت شکر خدا به پیکرت نشد جسارت شکر خدا اهل و عیالت نرفت اسارت عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh
اللهم عجل لولیک الفرج (346).mp3
5.81M
اللهم عجل لولیک الفرج چقد گریه می کنی امام تنهای ما بمیرم که مضطری با درد صبح و مساء میدونیم که با فرج تموم میشه غصه هات از این پس با هم دیگه دعا میخونیم برات یارب به حقّ اشک امّ کلثوم نباشه دیگه مهدی مظلوم چرا ساکن کوه و صحراس تا کی باشه به غربت محکوم یارب به حقّ اشک امّ کلثوم نزار باشه از حقش محروم طرید و خائف باشه تا کی بیابون که نیس جای معصوم اللهم عجل لولیک الفرج...... برای عمّه بازم گرفتی بزم عزا دوباره تازه شده غم دشت کربلا می بینی که عمه جان شده دیگه نیمه جون رشیده ی مرتضی داره میره قدکمون ای وای نداشته یک شب خواب راحت ندیده از دنیا جز محنت بمیرم که سر کرده هر روز با روضه ها ساعت به ساعت ای وای جلو روشه حنجر اصغر تن ارباً اربای اکبر نرفت از خاطرش یک لحظه روی نیزه سرهای اطهر اللهم عجل لولیک الفرج...... زبان حال ایشان با حضرت زینب علیهماالسلام: با مرگم شد آخرین دعای من مستجاب میدونی که بعد شام شده زندگیم عذاب بیا زینب جان بگیر سرم رو به دامنت دارم راحت میشم از غم ِغصه خوردنت ای وای به روی اون تل چه ها دیدی چقد خون از دیده باریدی دویدی با ناله تا مقتل رگای حنجر رو بوسیدی ای وای ما رو بردن به بازار شام به ما سنگ زدن از روی بام یزید با خیزرونش میزد روی لب جلو چشم ایتام اللهم عجل لولیک الفرج... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @Shoaraye_aeinimadhanksh
500K
#⃣ ام کلثوم...س.. (حضرت ام کلثوم س) دخت حیدر،ام کلثوم همچو زینب،پاک و معصوم از تبار پیمبر تویی تو دخت زهرای اطهر تویی تو دختر مرتضی ام کلثوم۲ دخت زهرای بتولی حامی دین رسولی در سپهر ولا کوکبی تو همره خواهرت زینبی تو دختر مرتضی ام کلثوم۲ دیده ای تو،کربلا را رنج و درد و،ابتلا را دیده ای غربت نور عینت کربلا درد و داغ حسینت دختر مرتضی ام کلثوم۲ دیدی اکبر،اربا اربا ماتمش در،خیمه برپا بر زمین دیده ای جسم اکبر گشته از ظلم و کین پاره پیکر دختر مرتضی ام کلثوم۲ دیدی اصغر،لعل عطشان مادر او،دیده گریان روی دست حسین دیدی اصغر گشته با تیر کین پاره حنجر دختر مرتضی ام کلثوم۲ دیده ای از،آل هاشم کشته عبد الله و قاسم نوگلان حسن غرق در خون پور زهرا شده زار و محزون دختر مرتضی ام کلثوم۲ غربتت را،کردی احساس تا که دیدی،داغ عباس هر دو دستش ز پیکر جدا شد فرق او با عمودی دوتا شد دختر مرتضی ام کلثوم۲ دیده ای در بین اعدا پور زهرا گشته تنها دیده ای از روی زین فتاده بر زمین صورتش را نهاده دختر مرتضی ام کلثوم۲ دیده ای سویش دویدند در کنار،او رسیدند دیده ای خنجرش را کشیده از قفا رأس او را بریده دختر مرتضی ام کلثوم۲ دیده ای آتش به خیمه دیده ای سرها به نیزه دیده ای تو برادر روی خاک غرق در خون و بی سر تن چاک دختر مرتضی ام کلثوم۲ عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh