eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
206 دنبال‌کننده
52 عکس
19 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @delsokhteh313
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم یاحسین،له مهرخود،توبیقرارم،کردیه دست خالی هاتمه، سرمایه دارم ،کردیه م که یه، عمر یگه، دل مشغولی ام تنیا تونی تو وه لطفت پادشاه روزگارم کردیه هر دوچاوم، عطر شورانگیز روضه ،دیریده ن عمریگه،تو ،وه خمت بی اختیارم کردیه کی طمع کار ثواب اشک روضه بیمه،م م زمستانم،ولی آقا وهارم کردیه لطف زهرا ای دل دیوانه کردیه،درست یاحسین،له عشق تو امیدوارم کردیه دالگم گهواره گم،وه،یاد اصغر تاب دا له خمت آه ونوا،هر وه،کنارم کردیه هر شوی له، روضه گد، یه تار موم بیه سفید وه جوانی عاشقی بس بیقرارم کردیه جوره، فرزندی که چندین سال دوره، دالگه تو ارای کربلاگد،گیان سپارم،کردیه عشق یعنی پا پیاده،وه، نجف تا کربلا اربعین تا اربعینت رهسپارم کردیه نوکرت یه روز حتما،بین روضه کشته بو باز (مجنون) دل اسیر،بیشمارم کردیه
بسم الله الرحمن الرحیم م کویرِ خشکم و محتاج وارانم برا اشک غم،دره،چکدن،،هر وه،دامانم برا گیره وآه وفغان دیرم له داخ مرگ تو بیمه شرمنده.ولی دنبال جبرانم برا هم نوا، گر خویشکت ،زینب م بیمه،تا ابد هر تپش قلبم نوا دیره برا گیانم برا ای شهید پاره پاره پیکر کرب وبلا شاهد، ای مدعا،بی،چاوه، گریانم برا تیرواران بیه،جسمت ساقی کرب وبلا م ارات ساقی لشکر،زار وسوزانم برا بی،محرّم حجّ عشاق و منا کرب و بلاست بی ه ن عباسم ذبیح عید قربانم برا تاوه عباس آبرو بخش بساط عالمه وه ازل عشقت بی یسه، دین و ایمانم برا دس وبالت بی جیا، له علقمه گفتی له خاک ای دم آخر،له تو ،گیانا،م مهمانم برا حُبّ تو سر منشأ انوار «یسعی نورهم» ساقی لشکرابالفضل،گیان گیانانم برا روز محشر گر خدا(مجنون)بکیدن لطف خاص دست توباب شفاعت بیه ،ای،گیانم برا
سبک: چه عطری پیچیده سلامٌ عَلی یا ذَبیحَ العطشان حسین سلام ای کشته بی سر و عریان حسین سلام این رو سیاه/با دل غرق گناه/ بر تو و بر قتلگاه ای امام ابن امام- این غلام ابن غلام- چه کند غیر سلام- یابن الزهرا ۲ واویلا واویلا ۳ یابن الزهرا نمک پرورده دست تو هستم حسین ز طفلی دست تو گرفته دستم حسین هم کس و کارم تویی/ هم اعتبارم تویی/ دار و ندارم تویی به پیکر تو قسم- تا آخرین نفسم- باشد عشق تو بسم- یابن الزهرا ای امام ابن امام- این غلام ابن غلام- چه کند غیر سلام- یابن الزهرا واویلا واویلا ۳ یابن الزهرا حاج حیدر توکلی ** خدایا نظر کن شد عید قربان من به سویت بیایم بدون غسل و کفن این علی اکبرم/ این علی اصغرم/ این همه ی لشگرم این خیمه این حرمو- این قلب همسرمو- سه ساله دخترمو- این کربلا این جان این پیکرمو- این گودال این سرمو- این آه مادرمو- این کربلا واویلا واویلا ۳ واویلتا به پا کرده ام من قیام کرببلا به عالم بگویم پیام کرببلا ز جان و دل بگذرم/ فدا کنم پیکرم/ من پسر حیدر بنگر چشمان ترم- می شکند کمرم- از داغ ماه حرم- الله الله ای خالق نعمات- بهر احیای صلات- هر چه دارم به فدات- الله الله واویلا واویلا ۳ واویلتا
سبک: چه عطری پیچیده سلامٌ عَلی یا ذَبیحَ العطشان حسین سلام ای کشته بی سر و عریان حسین سلام این رو سیاه/با دل غرق گناه/ بر تو و بر قتلگاه ای امام ابن امام- این غلام ابن غلام- چه کند غیر سلام- یابن الزهرا ۲ واویلا واویلا ۳ یابن الزهرا نمک پرورده دست تو هستم حسین ز طفلی دست تو گرفته دستم حسین هم کس و کارم تویی/ هم اعتبارم تویی/ دار و ندارم تویی به پیکر تو قسم- تا آخرین نفسم- باشد عشق تو بسم- یابن الزهرا ای امام ابن امام- این غلام ابن غلام- چه کند غیر سلام- یابن الزهرا واویلا واویلا ۳ یابن الزهرا حاج حیدر توکلی ** خدایا نظر کن شد عید قربان من به سویت بیایم بدون غسل و کفن این علی اکبرم/ این علی اصغرم/ این همه ی لشگرم این خیمه این حرمو- این قلب همسرمو- سه ساله دخترمو- این کربلا این جان این پیکرمو- این گودال این سرمو- این آه مادرمو- این کربلا واویلا واویلا ۳ واویلتا به پا کرده ام من قیام کرببلا به عالم بگویم پیام کرببلا ز جان و دل بگذرم/ فدا کنم پیکرم/ من پسر حیدر بنگر چشمان ترم- می شکند کمرم- از داغ ماه حرم- الله الله ای خالق نعمات- بهر احیای صلات- هر چه دارم به فدات- الله الله واویلا واویلا ۳ واویلتا
در عرش خدا آنچه به پیغمبر گفت تا ختم کلام گفت و باز از سر گفت در یکصد و بیست بار , معراج رسول بیش از همه از ولایت حیدر گفت تنها نه علی مدد پیمبر می گفت جبریل علی علی مکرر می گفت فرمود پیمبر شب معراج , خدا با من سخن از زبان حیدر می گفت مولاست علی کمال مطلق با اوست آرامش این چرخ معلق با اوست بشناس حقیقت خدا را با او زیرا که علی است با حق و حق با اوست بر صفحه ی دل مهر ولايت داریم سینه سپر تیغ ملامت داریم هر روز برای ما غدیری دگر است سرمست خمیم و جوش بیعت داریم دریاست دلش ، آب حیات است علی بر خلق ، سفينة النجات است علی وقتی که نبی " لحمک من لحمی" گفت شایسته ی ذکر صلوات است علی مرحب شکنی که فتح خیبر با اوست آرامش خاطر پیمبر با اوست در فضل و کرامتش همین بس باشد گویم اگر اختیار محشر با اوست روزی که به پا شود فغان از آتش بیرون نبرد خصم تو جان از آتش دلبسته ی عشق تو علی می ماند در سایه ی عرش در امان از آتش آنان که علی مرتضی را دیدند آئینه در آئینه خدا را دیدند آغوش گشود کعبه مانند صدف تا گوهر ناب لافتی را دیدند قران که به سینه ی پیمبر آمد در مدح کمال و جود حیدر آمد " قد افلح مومنون " به لب داشت علی از کعبه چو روی دست مادر آمد با نور خدا ز یک سرشت است علی عنوان کتیبه ی بهشت است علی فرمود نبی : در آسمان ها دیدم بر صورت هر چیز نوشته است علی ﺁﺩﻡ ﺑﻪ ﻧﻮﺍﯼ ﺍﻟﺘﺠﺎ ﮔﻔﺖ ﻋﻠﯽ ﻋﯿﺴﯽ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﯼ ﺷﻔﺎ ﮔﻔﺖ ﻋﻠﯽ ﺁﺗﺶ ﺑﻪ ﺧﻠﯿﻞ ﺑﺖ ﺷﮑﻦ ﮔﻠﺸﻦ ﺷﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺎﻥ ﺷﻌﻠﻪ ﻫﺎ ﮔﻔﺖ ﻋﻠﯽ با نور خدا ز یک سرشت است علی عنوان کتیبه ی بهشت است علی فرمود نبی : در آسمان ها دیدم بر صورت هر چیز نوشته است علی بر عدل و كرم مرز تلاقى است على در جام خدا جرعه باقى است على لب تشنه كسى نمى رود از لب حوض بر كوثر ناب عشق ساقى است على تن‏پوش عدالت و صفا در بر داشت باغ دل او ز عشق و ايمان بر داشت آفاق شد آكنده ز عطر صلوات وقتى كه درِ قلعه ى خيبر بر داشت آن مظهر مهر ازلی را بردند در نیمه ی شب نور جلی را بردند تشییع جنازه اش تماشایی بود بر دوش فرشتگان علی را بردند
سبک: منم آواره بین کوچه به درد تنهایی اسیرم ، دعا کن قبل از تو بمیرم نباشم من داغت بگیرم ، حسین جان پریشان حال و دل غمینم ، از آن میترسم نازنینم که فردا داغت را ببینم ، حسین جان برادر ، شب آخر ما دو تا شد امشب تو هستی تمام امید زینب ، عزیز دل من رسد به گوشم آوای مادرم بگو چه سازم ای سایه حرم نما مدارا با قلب مضطرم یابن الزهرا ، مظلوم کربلا قرار قلب بی قرارم ، برادر جان دلشوره دارم کسی را غیر از تو ندارم ،حسین جان بیا بنشینم روبرویت ، زنم شانه من تار مویت ببوسم نرمیِ گلویت ، حسین جان برادر ، بیا تا تماشا کنم رویت را ببوسم چنان مادرم رویت را ، عزیز دل من زمین نیوفتی ای ماه آسمان مده به قاتل زیر گلو نشان موی تو افتد در دست این سگان یابن الزهرا ، مظلوم کربلا
بسم الله الرحمن الرحیم افتاده ام میانه ی صحراشتاب كن در زیرخنجرم به تماشا شتاب کن دلگيرم از تمامی کوفه،بیاکه من هستم بیاده اکبر ليلا شتاب كن وقتش رسيده عصرغروبم شده بیا پايان بده بر اين شب غمها شتاب كن در انتظار آمدنت ،زینبم بیا دیگرنمانده یوسف زهرا، شتاب كن ای وارث عدالت و صبر و غم علی ازخیمه هابیا گل طاها، شتاب كن جانم به لب رسيد از اين روزگار غم زینب به جان حضرت زهرا شتاب كن بر آن پدر كه با سر زانو رسيد و ديد نقش زمين جوان خودش راشتاب كن دیدی پدر كه پيكر فرزند خويش را بر خاك می سپرد به صحرا شتاب كن دیدی تنی كه زخمی تیر سه شعبه بود بر آن سری كه رفت به نی ها شتاب كن آن خواهری كه در دم گودال ميگرفت با ناله ذكر وای حسينا شتاب كن دیدی رقیه دختركی كه گرفته بود بر روی دامنش سر بابا شتاب كن زینب بیا كه من دگرازپا فتاده ام ازبهره دیدن رخ سقا شتاب كن
بسم الله الرحمن الرحیم شب جمعه-اشعار مقتل-حضرت حسین (ع) ِ نبض ِ زینب دگر ازهر ضربان افتاده به رویِ خاک تن شاه جهان افتاده همه در بُهت فرو رفته انداز هلهله ها بدن دلبر زینب بی نشان افتاده یک طرف جسم حسین در وسط گودال است بین خیمه زینبش گریه کُنان افتاده بین گودال حسین بی کس و بی‌جان شده بود سوی او نیزه و شمشیر و کمان افتاده برگ‌ریزانِ قدش در وسط گودال است پیکرش وای که از بادِ خزان افتاده لب خشکش شده تر وای ز خون بدنش فک او رابشکستند و دهان افتاده  زیر پا له شده بود زیر ثم مرکبها استخوانش بشکست وبی نشان افتاده
بسم الله الرحمن الرحیم شب جمعه-اشعار مقتل-حضرت حسین (ع) ِ نبض ِ زینب دگر ازهر ضربان افتاده به رویِ خاک تن شاه جهان افتاده همه در بُهت فرو رفته انداز هلهله ها بدن دلبر زینب بی نشان افتاده یک طرف جسم حسین در وسط گودال است بین خیمه زینبش گریه کُنان افتاده بین گودال حسین بی کس و بی‌جان شده بود سوی او نیزه و شمشیر و کمان افتاده برگ‌ریزانِ قدش در وسط گودال است پیکرش وای که از بادِ خزان افتاده لب خشکش شده تر وای ز خون بدنش فک او رابشکستند و دهان افتاده  زیر پا له شده بود زیر ثم مرکبها استخوانش بشکست وبی نشان افتاده
بسم الله الرحمن الرحیم _شب جمعه با اشک خواهرانه مداوا نمی شوی زین دست وپازدن ، تودگر! پا نمی شوی!؟ برخیز ای شکوفه ی فصل بهار من برخیز ای تویاور ِ شب‌زنده‌دار من برگردوحال این دل من روبه راه کُن با چشم کَم سویت توبه زینب نگاه کُن رفتی ودرفراغ توغم را چشیده ام درزیرتیغ پیکره پاک تودیده‌ام تنها تو اعتنا به کلامم کُنی حسین جای همه فقط تو سلامم کُنی حسین گودال رفتی و پُر خون گشته پیکرت درزیر خنجری وبریده شدحنجرت خونابه ها به ورطه ی سیلاب آمده گوال رابگو که چِقَدَر آب آمده شمشیر پیش زخم تنت سد شده چرا سرنیزه ها زبازوی تو رد شده چرا افتادی وصدای نوا در دُعا ی توست این دستِ بی تعادل تو مبتلای توست اندوه واین غم تو چقدر بی حساب بود ذکرلبت فقط همه جا، آبِ آب بود ثانیه های رفتن تو تند می زند دیدم نفس نفس زدنت کُند می زند با سنگ،شیشه ی دل زینب محک زدند آئینه ی تورا دم گودال چک زدند دیدم که خاک بوی لباس تو را گرفت شمرآمدوتورا وسط قتلگا گرفت لطفاً بیا بمان و نرو ای قرارمن جانانمی شود نَروی از کنارِ من!؟ خورشیدمن سری به دلِ شب بزن دگر شانه به زلف درهم دختر بزن دگر
بسم الله الرحمن الرحیم جمعه الحسین علیه‌السلام قتلگاه ناگهان ازسره، اسبی گل طاها افتاد ازفرس بودبه گودال که بابا افتاد درسرازیری گودال ؛ سری برخاک است یوسف فاطمه برخاک بلایاافتاد پدرم بین مناجات و نماز است ولی بین گودال گمان،حضرت موسی افتاد یوسفم از همۀ اهل جهان دل می‌بُرد به روی خاک گل، خوش قد و بالا افتاد بهترین در سَکَنات و وَجَنات و حَسَنات اَشبهُ النّاس به صدیقۀ کبری افتاد به زمین عشق اباالفضل میان گودال ذوالفقار علی عالی اعلی افتاد کیست او ، مشتری اش هست خداوندکریم درحرم با رجزش، زینب کبری افتاد درحرم، من چه بگویم که چه شد ازعم او بخداپاسخ این شاید و امّا افتاد
بسم الله الرحمن الرحیم جمعه الحسین علیه‌السلام قتلگاه ناگهان ازسره، اسبی گل طاها افتاد ازفرس بودبه گودال که بابا افتاد درسرازیری گودال ؛ سری برخاک است یوسف فاطمه برخاک بلایاافتاد پدرم بین مناجات و نماز است ولی بین گودال گمان،حضرت موسی افتاد یوسفم از همۀ اهل جهان دل می‌بُرد به روی خاک گل، خوش قد و بالا افتاد بهترین در سَکَنات و وَجَنات و حَسَنات اَشبهُ النّاس به صدیقۀ کبری افتاد به زمین عشق اباالفضل میان گودال ذوالفقار علی عالی اعلی افتاد کیست او ، مشتری اش هست خداوندکریم درحرم با رجزش، زینب کبری افتاد درحرم، من چه بگویم که چه شد ازعم او بخداپاسخ این شاید و امّا افتاد