eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
206 دنبال‌کننده
52 عکس
19 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @delsokhteh313
مشاهده در ایتا
دانلود
179K
بینِ ماه خدا شده ماتم به پا رفته از این جهان همسر مصطفی اولین بانوی شهر دین شد فدا آه و واویلتا، آه و واویلتا مادر مؤمنین شد فدایی دین همسر و یاور خاتم المرسلین شد خدیجه فدا در رهِ کبریا آه و واویلتا، آه و واویلتا وقت رنج و غم است همه جا ماتم است در غم مصطفی روضه خوان فاطمه است تسلیت می دهد جبرئیل از سما آه و واویلتا، آه و واویلتا   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
#وفات_حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها #روضه #حاج_محمد_رضا_طاهری   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoara
# حضرت خدیجه سلام الله علیها، اون لحظه های آخر عُمر، با رسولِ خدا حرف زد، وصیت کرد، عرضه داشت: یا رسول الله! فاطمه ی من، بعد از من یتیم میشه، حواست به دخترم باشه، یا رسول الله! یه چیزِ دیگه از شما میخوام، اما به شما روم نمیشه بگم، اون حرفم رو با دخترم میزنم... قربونِ حیایِ این بی بی برم، همه ی زندگیش رو خرجِ اسلام کرده، یه کفن میخواد، یه عبا میخواد ازپیغمبر، روش نمیشه به پیغمبر بگه، فاطمه رو در آغوش گرفت، دخترم! عزیزِ دلم، من روم نشد به بابات بگم، بگو: همون پیراهنی که اون لحظه ای که وحی بر تو نازل شد، همون پیراهن رو به من بده، من بگم اون پیراهن رو تویِ قبرم بذارن... رسولِ خدا هم پیراهنش رو داد و هم عباش رو داد، تا اینجا کارِ پیغمبر بود، یه وقت جبرئیل نازل شد، عرضه داشت یارسول الله! خدیجه همه ی زندگیش رو خرجِ دینِ خدا کرده، خدا فرموده: کفنِ خدیجه با منِ... چندتا کفنِ بهشتی آوُردن، یارسول الله! این برا خدیجه است، یه دونه برا خودته، یه دونه برا علی، یه دونه برا فاطمه، این آخری هم برا حسن... از همین جا روضه ی حسین شروع شد، شاید همین جا جبرئیل روضه ابی عبدالله رو خونده باشه، اما این سئوال موند تا زمانی که حضرت زهرا وصیت کرد به زینب، یک یک کفن هارو که گفت، یه وقت زینبِ کبری، زینبی که از لحظه ی تولد حسینی است، یه نگاهی به مادر کرد، صدا زد: مادر! مگه حسینم کفن نداره؟ فرمود: دخترم! اگه حسینم سهمی ازاین کفن ها نداره، اما پیراهنی رو برای حسینم با دستایِ خودم بافتم، یه ساعتی که داره میره میدان، غریب و تنهاست، این پیراهن رو بهش بده، اما یه کاری هم عوضِ مادر انجام بده، عوضِ من زیرِ گلویِ حسینم رو بوسه بزن... کربلا زینب وصیتِ مادر رو عمل کرد، زیرِ گلو رو بوسه زد، اما هنوزنمیدونه چرا مادر گفته زیرِ گلو رو بوسه بزن، چرا نگفت: دستِ برادر، پیشانیِ برادررو ببوس؟ زینب اون لحظه ای متوجه فرمایش مادر شد که اومد بالا تلِ زینبیه، وقتی دید نانجیب رو سینه ی برادر نشسته، خنجر رو زیرِ گلویِ برادر گذاشته، هر قدر ناله داری بلند صدا بزن"   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
12_Hadadeeyan-Shab_01_Ramzan1396-003_(www.rasekhoon.net).mp3
5.67M
دوباره بهارِ گریه شده و چشمای عاشقا تره مهمونی خدا شروع شد،سفره به نامِ مادره گناه کارا بیاید،که ماه خدا رسیده از راه؛ توی تو تنها ضیافت الله الهی به حق زهرا العفو العفو؛ والهی به حق زهرا العفو العف به فرقِ دوتای مولا العق العفو؛به فرقِ دوتای مولا العق العفو   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
1623325072_M7lY8.mp3
7.49M
چرا آواره کوه و بیابانم نمی دانم چرا چرا آواره کوه و بیابانم نمی دانم چه می خواهد غم عشق تو از جانم یا بن الحسن یا بن الحسن آقا چرا آواره کوه و بیابانم نمی دانم من که آواره ات نیستم من که کار باهات ندارم خوشبحال اون هایی که به تو فکر میکنن آقا خوشبحال اون هایی که باهات آشتی کردن خوشبحال اون هایی که زندگی شون بوی امام زمان میده خوشبحال اون هایی که دلت رو خون نمی کنند یا بن الحسن یا بن الحسن آقا ایام غم و محنت مادرت زهرای اطهره بخاطر مادرت یه نگاهی با ما بکن به سمت آسمان رو می کنم هر جمعه میپرسم کجایی ماه پشت ابر پنهان نمی دانم یا بن الزهرا یا بن الزهرا ☆«یاعلی مدد»☆   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
به اذن عالیِ اَعلی، به احترامِ علی شروع می‌کنم این ماه را به نام علی   ببخش با عجله، دست خالی آمده‌ام شنیده‌ام که مهیاست بارِ عامِ علی   چقدر نان شبش را به سائلان بخشید دلم خوش است به الطاف مستدام علی   سلاح ماست ابوحمزه، افتتاح، مجیر دعای مسجد کوفه شرابِ جامِ علی   دعای ما که دعا نیست...، باز مقبول است به احترام دعا کردن و صیام علی   دلم هوای نجف کرده اولِ ماهی هوای باده‌ی انگورِ با دوامِ علی   ز حنجرش نفسِ گرمِ وحی می‌جوشد نبی شده‌ست به معراج، هم‌کلام علی   یهود و آل سعود از هراس می‌میرند اگر طلوع کند، تیغ از نیامِ علی   خوشا به روزی زُوّار سیدالشّهدا به زائران حسین است چون سلامِ علی‌ **  چنان علی شده ممسوسِ حق، علی اکبر همان علی که شده وارثِ مرام علی   چقدر تشنه‌ی بوسیدنِ پدر شده بود فدای خشکیِ وقتِ وداعِ کام علی   زدند از سر کینه علیِ اکبر را زدند یاس حرم را به انتقامِ علی   چقدر بین عَبا‌چیدنش نفس‌گیر است چگونه جمع شود در عبا تمامِ علی؟!   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
غروب بود که  "حَیَّ عَلی" رسید به ما خوش آمدیدِ خدا از سَما رسید به ما چه خوب شد رفقا! دور دور ما شده است! دعا کنید، که اذن دعا رسید به ما دوباره گوشه‌ی این خانه جایمان دادند دراین شلوغی میخانه، جا رسید به ما غریبه دور و بر ما زیاد بود اما طراوتِ نفسی آشنا رسید به ما دوباره شوق گرفتیم بنده‌اش باشیم گرفته بود دل ما، صفا رسید به ما کجاست دست گدایان، کریم آمده است کریم آمد و دست عطا رسید به ما به جای ثروت دنیا "نجف" به ما دادند خوشا به طالع ما، خاکِ پا رسید به ما حساب سی شبه‌ی ما فقط به دست "علی‌ست" فقط به عشق "علی"، اِهدِنا رسید به ما "علی" مراقب ما بود و هست و خواهد بود همیشه و همه جا این "بها" رسید به ما برای سفره‌ی افطار هم حواسش بود کمی هم از رُطبِ "مرتضی" رسید به ما شروع ماه مبارک صدا زدیم "حسین" شروع ماه خدا "کربلا" رسید به ما عیار روزه‌ی ما گریه بر "حسین" باشد هزار خیر در این گریه‌ها رسید به ما ** به روزه‌ی رمضان "روضه‌ی عطش" دادند غمِ لبان عزیزِ خدا رسید به ما همان لبی که حرامی لگد به رویش زد درآن میان، خبر از نیزه‌ها رسید به ما سپاه شام صدا زد که پیرهن این‌جاست! سپاه کوفه صدا زد: عبا رسید به ما!   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
چون روح که در قالبِ جان می‌آید باران به کویرِ تشنه‌گان می‌آید ای آن‌که وصالِ آسمان می‌خواهی برخیز صدایِ رمضان می‌آید ♦️فرا رسیدن ضیافت آسمانی خدا را به محضر مبارک قطب عالم امکان، حضرت صاحب‌الزّمان عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف و همه‌ی شیعیان و منتظران تبریک و تهنیت عرض مینماییم دراین شب های معنوی التماس دعای فراوان داریم 🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَࢪَج 🍃   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
4_5933578528665633962.mp3
20.3M
رمضان می آید مژده ای دل که دوباره رمضان می آید مژده مغفرت و بوی جنان می آید بهترین ماه خدا بار دگر در راه است کز ره لطف و کرم، نورفشان می آید کوله بارش شده سرشار ز احسان و امید سوی هر سائل بی نام و نشان می آید تشنگان را خبر از جام شرافت بدهید ابر رحمت بسوی مزرع جان می آید نیست شایسته که نومید شود بنده حق که زحق رحمت بی حدّ و کران می آید وقت افطار امان می دهد از نار فراق بوی جنّت سحر از صوت اذان می آید خواب عشاق عبادت، نفسش تسبیح است توبه مقبول و به دل روح و روان می آید هر که یک جرعه بنوشد ز می لیله قدر فارغ از غصه و اندوه جهان می آید هر که با اشک ندامت شب خود سر بکند صبحدم شاد و خرامان و جوان می آید هر که شد بنده حق مزد خود از حق گیرد روز محشر که شود خنده کنان می آید   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
YEKNET.IR - monajat - shabe 3 ramezan 1402 - narimani.mp3
8.29M
چشم خود را باز کن ای دل ضیافت را ببین کربلایی   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
#مناجات_ویژه_ماه_رمضان چشم خود را باز کن ای دل ضیافت را ببین کربلایی #سید_رضا_نریمانی   ┏━━ °
چشم خود را باز کن ای دل ضیافت را ببین سفره‌اش اندازه‌ی دنیاست وسعت را ببین فکرِ سرمای زمستان باش فرصت اندک است از همین امروز فردای قیامت را ببین صاحب سفره کریم است و به دنبال گداست تو فقط او را صدایش کن اجابت را ببین هر که هستی هر چه هستی بر کسی مربوط نیست سوی تو باز است آغوشش محبّت را ببین گرچه خیلی بی‌وفایی دید امّا باز هم دستگیری می‌کند از ما رفاقت را ببین معصیت می‌گیرد و خوبی به جایش می‌دهد در اِزای قطره اشکی تجارت را ببین در جهانِ فانی ما نیست خیری بی حسین نان خور شاهِ شهیدان باش برکت را ببین راهِ من سوی تباهی بود سوی او نبود ناگهان چشمم به پرچم خورد قسمت را ببین نوکرِ عاصیِ او گر راهی دوزخ شود زود بانگی می‌رسد برگرد حضرت را ببین روز محشر که بیاید روضه خوانِ او خداست اَشک ریزش مادرش زهراست هیئت را ببین تحت اَمرش بود باران و برای جرعه‌ای منّت از دشمن کشید اوج مصیبت را ببین ساربان با اینکه دیر آمد به دیدارش ولی دست پُر برگشت از مقتل کرامت را ببین آه بعد از بوسه‌ی شمشیرها بر صورتش دخترش نشناخت بابا را جراحت را ببین دشمن بی‌رحم بین یک طبق آورده بود رأس سالار شهیدان را اهانت را ببین دخترش روی کبودش را نشان داد و بگفت بینِ من با مادرت حالا شباهت را ببین روی لب‌های پدر وقتی که خون تازه دید روی لب‌های خودش کوبید غیرت را ببین با لبِ خونی لبِ خونِ پدر را بوسه زد بعد از آن دِق کرد آدابِ شهادت را ببین نیمه‌های شب شبیه فاطمه تشییع شد روی دست عمّه‌هایش آهِ غربت را ببین   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
003 Abd e Roosiah.mp3
9.03M
اع_با_ماه_شعبان عمر با غفلت گذشت و صرف قیل و قال شد روسیاهی قسمتِ این عبدِ بد اقبال شد اعتقادم پیشِ رنگ دارِ دنیا رنگ باخت بنده ات تطمیع شد ، غافل شد و اغفال شد ماه شعبان دست من کوتاه ماند از دامنت ماه شعبان قسمتم یک مُشت سیبِ کال شد در صدایم جوهره باقی نمانده ای خدا بد زبانی ام سبب شد که زبانم لال شد قلب من گر چه به دست اشک هایم فتح شد با نگاهِ سوی نامحرم ، ز نو اشغال شد کاشکی گویند روز اول ماه خدا رویِ ماه یوسف زهرا هم استهلال شد سلام آقا .. سلام صاحب خونه .. آقا دستِ مارم بگیر آقا .. امام رضا فرمودن تو مدینه وقتی شبِ اول ماه مادر میومد برا استهلالِ ماه بالایِ بلندی ، دیگه کسی از تو مردم مدینه نمی تونست ماه رو ببینه ، چون نورِ مادرِ ما غلبه میکرد بر نورِ ماه .. میگه تا مادر نگاه میکردن ماه رو میدیدن آروم که تشریف می آوردن همه تازه چشمشون به ماه تو آسمان می افتاد .. مرحوم صدوق آوردن این روایت رو ، عرض کردن به امام صادق چرا به مادر شما میفرمودن منصوره ؟ صدا زد نورِ مادرِ ما عجیب بوده روزی سه مرتبه تو خانۀ امیرالمومنین نورِ مادرِ ما می تابید .. (فهمیدی چی می خوام بگم؟) این شبایِ آخر می گفت ؛ نورِ خونۀ علی .. چراغِ خونۀ علی .. فاطمه جان .. حالا یه جمله بگم شبِ اول ماه .. :* با لب خشکیده ام دادم سلامی بر حسین باز هم با روضه اش از روزه استقبال شد مادری قامت خمیده اشک هایم را خرید دستگیرم روضه خوان روضۀ گودال شد