#امان_از_قضاوت_ها هیزم‌ شکن وقتی صبح از خواب بیدار شد ، دید تبرش ناپدید شده . شک کرد که همسایه‌ اش اون رو دزدیده باشه ، برای همین تمام #روز اون رو زیر نظر گرفت متوجه‌شد که‌ همسایه‌ در دزدی مهارت دارد ، مثل یک دزد راه می رود و مثل یک #دزد که می‌خواهد چیزی را پنهان کند ، پچ پچ می کند آنقدر از شَک خود مطمئن شده بود که تصمیم گرفت به خانه برگردد ، لباسش رو عوض کند و نزد پلیس برود. همین که وارد #خانه شد ، تبرش را پیدا کرد همسر خودش تبرش را جا به‌ جا کرده بود مرد ناراحت از خانه بیرون رفت و دوباره خوب به همسایه‌ اش نگاه کرد، و این دفعه متوجه شد که او مثل یک آدم شریف راه می‌رود ، حرف میزند و رفتار می کند. امان از #نگاه های .... __________________ 🌹کانال یک قدم تا خدا🌹 http://eitaa.com/joinchat/2839937025C4bb37ac113