#حدیث_روز #پنج_روز_تا_ولادت_امیرالمومنین 🌹پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم: 🔹🔹🔹یا علی! إنّ شیعتَکَ عَلی منابِر مِن نورٍ مُبیَضَّةً وَجوهُهُم حَوْلی، أَشفَعُ لَهُم وَ یکُوُنونَ فی‌الجّنةِ جیرانی.🔹🔹🔹 📣 یا علی! شیعیان تو در قیامت بر فراز منبرهایی از نور و با چهره‌های سفید و درخشان در پیرامون من هستند، آنان را شفاعت می‌کنم و در بهشت در جوار من خواهند بود. 📚شرح ابن ابی‌الحدید، ج ٩، ص ١٥٨ #امیرالمومنین #شیعه #قیامت #الفائزون #حدیث #فضائل #اهل_بیت #13_رجب #کعبه #پاسخ_به_شبهات

🔰 شرط بهشتی شدن قبول کردن ولایت امیرالمومنین و فرزندانش است. ✍️ ابن حجر عسقلانی عالم سنی مذهب روایتی را در کتاب خود از رسول الله نقل می کند : من أحبّ أن يحيا حياتي و يموت ميتتي و يدخل الجنّة فليتولّ عليّا و ذرّيته من بعده هرکس دوست دارد زندگی اش همانند زندگی من باشد و مرگش همانند مرگ من باشد و به بهشت برود پس علی و فرزندانش را به عنوان ولی قبول کند. 📕 نام کتاب : الإصابة في تمييز الصحابة نویسنده : العسقلاني، ابن حجر جلد : 2 صفحه : 485 🔻 نکته قابل توجه این است چون روایت مورد نظر خلاف مبانی اهل سنت است و پایه های اعتقادی اهل سنت را به باد می دهد ابن حجر عسقلانی به سند روایت اشکال می گیرد و می گوید: قلت: في إسناده يحيي بن يعلي المحاربي و هو واه. می گويم: در سند روايت، يحيی بن يعلی محاربی قرار دارد و او به شدت ضعيف است. ← #پاسخ : ابن حجر عسقلانی این اشکال را در حالی می‌گیرد که یحیی بن یعلی محاربی را خودش توثیق کرده است : يحيي بن يعلي بن الحارث المحاربي الكوفي ثقة 📗 نام کتاب : تقريب التهذيب نویسنده : العسقلاني، ابن حجر جلد : 1 صفحه : 598 👌 این تعصب ابن حجر عسقلانی و علمای مخالفین را نشان می دهد که برای حفظ مذهب خود متوسل به تدلیس می شوند. با اینکه این شخص را خوده ابن حجر عسقلانی توثیق کرده است ولی برای حفظ مذهب خود با تدلیس و دروغ هم که شده روایت تضعیف می کند. #امیرالمومنین #امامت ❥✦༅✿༅✦❥═༅༅═┅──

صُبّت عَلیّ مصائبٌ لو أنَّها صُبَّت عَلَی الأیام صرن لیالیا 🖤 حضرت زهرا سلام الله علیها : مصیبت هایی بر من وارد شد که اگر بر روز روشن وارد می شد، آن را به شب بر می گرداند 😭 #فاطمیه #سندولایت #امیرالمومنین

مادرم 💔 نیمه شب تابوت را برداشتند بار غم بر شانه‌ها بگذاشتند هفت تن، دنبال یک پیکر، روان وز پی‌ آن هفت تن، هفت آسمان این طرف، خیل رُسُل دنبال او آن طرف احمد به استقبال او ظاهراً تشییع یک پیکر ولی باطناً تشییع زهرا و علی امشب ای مَه، مهر ورزو، خوش بتاب تا ببیند پیش پایش آفتاب دو عزیز فاطمه همراه‌شان مشعل سوزان‌شان از آه‌شان ابرها گریند بر حال علی می‌رود در خاک آمال علی چشم، نور از دست داده، پا، رمق اشک، بر مهتاب رویش، چون شفق دل، همه فریاد و لب، خاموش داشت مُرده‌ای تابوت، روی دوش داشت آه، سرد و بغض، پنهان در گلوی بود با آن عدّه، گرم گفت و گوی آه آه ای همرهان، آهسته‌تر می‌برید اسرار را، سر بسته‌تر این تنِ آزرده باشد جان من جان فدایش، او شده قربان من همرهان، این لیله‌ی قدر من است من هلال از داغ و این بدر من است اشک من زین گل، شده گلفام‌تر هستی‌ام را می‌برید، آرام‌تر وسعت اشکم به چشم ابر نیست چاره‌ای غیر از نماز صبر نیست چشم من از چرخ، پُر کوکب‌ترست بعد از امشب روزم از شب، شب‌ترست زین گل من باغ رضوان نفحه داشت مصحف من بود و هجده صفحه داشت مرهمی خرج دل چاکم کنید همرهان، همراه او خاکم کنید حاج علی انسانی #فاطمیه #حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه #حضرت_زهرا_سلام_الله_عليها #يافاطمه #اميرالمومنين #فاطمیه_خط_مقدم_ماست #نجف #مدینه #یازهرا #شعر #غزل #تک_بیت #حسن_روح_الامین #شعر_مذهبی