eitaa logo
شوق پرواز
2.7هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
200 ویدیو
78 فایل
🌹متفاوت ترین کانال شهدایی به فرماندهی #شهیدسجادزبرجدی 🌱«استفاده از آثار شوق پرواز با یک صلوات به روح شهید سجاد زبرجدی» با شوق پرواز حرف بزن @shogh_parvaz70 نمیشناسمت‌ولی میشنوم https://daigo.ir/secret/67849807
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴دستور بود هیچ کس بالای ۸۰ کیلومتر سرعت ، حق ندارد رانندگی کند ! 👋یک شب داشتم می آمدم که یکی کنار جاده ،دست تکان داد نگه داشتم سوار شد ، 🛻گاز دادم و راه افتادم 🍃من با سرعت می راندم و با هم حرف می زدیم ! 🤔گفت: شنیدم فرمانده لشکرتون دستور داده تند نرید ! راست میگن؟! 🙂گفتم:فرمانده گفته ! 4️⃣زدم دنده چهار و ادامه دادم : 😏اینم به سلامتی فرمانده باحالمون !! 🛣️مسیرمان تا نزدیکی واحد ما یکی بود؛ پیاده که شد ، دیدم خیلی تحویلش می گیرند !!🤔😬 پرسیدم:کی هستی تو مگه؟!😳 گفت:همون که به افتخارش زدی دنده چهار ...☺️ 😐🙄😁 @shogh_prvz
من کمتر از آنم که به پای تو بیوفتم عالم شده سجاده و افتاده به پایت... @shogh_prvz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میگفت: برای شهـید شدن باید«شهادت» را آرزوکرد ، شهادتِ شهیـد فقط دست خود اوست... @shogh_prvz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تمام دنیا جمع شده اند و هدفشان شکست اسلام حقیقی و عاشورایی ورهبری ایران است. این خاکریز نباید فرو بریزد، نباید. @shogh_prvz
پرکاری و کم خوابی ویژگیِ اصلی‌ محمودرضا بود؛ آن چنان که کار در روز‌های جمعه را هم در یکی از جلسات اداری به تصویب رسانده بود. به این ترتیب عملا کارش تعطیلی نداشت. @shogh_prvz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚗خیابان انقلاب،قرار داشتیم. با پرایدش آمد. سوار شدم و راه افتادیم سمت اسلامشهر. 🫂همیشه می نشستم توی ماشین بعد روبوسی می کردیم. موقع روبوسی دیدم چشم هاش خون است و سر و ریشش پر از خاک. از زور خواب به سختی حرف می زد. گفتم چرا اینطوری هستی؟ گفت چهار روز که خونه نرفتم گفتم: بیابان بودی؟ گفت: آره! گفتم: چرا خونه نمیری؟ گفت :چند تا از بچه ها آمده‌اند آموزش، خیلی مستضعفند؛ یکیشان کاپشنش رو فروخته اومده. 🥀 محمود رضا گفت: من یک چیزی فهمید‌م؛ خدا شهادت را همیشه به آدم هایی داده که در کار سختکوش بودند. ✍️برادرشهید @shogh_prvz
خیلی‌به امام‌زمـانﷻ ارادت‌داشـت! ازاین‌ارادتای‌خشک‌وخالی‌ نه! همش‌دنبال‌مطالـعه درباره‌حضرت‌وشرایط‌ظھور وآمادگی‌برای‌ظھوربود ..! ‹انتظـار›محمـود، یه‹انتظارواقـعی‌›بـود. محمودواقعاً دغدغه امـام‌زمانش‌ روداشت ... @shogh_prvz